قصه یک دیالکتیک انسانی
درباره کتاب دوگانه امید و ناامیدی در رمان فارسی
درباره کتاب دوگانه امید و ناامیدی در رمان فارسی
دوگانه امید و ناامیدی از مباحث بنیادین در تاریخ بشریت است؛ از مهمترین حالات عارض بر انسان که بر شیوه نگرش و زندگی و ارتباطش با جهان تاثیر میگذارد از جمله در ادبیات. شاعر و نویسنده بهعنوان انسان، قطعا درگیر حالات و اطواری است که آن را در نوشتن هم نمود میبخشد. مسائل وجودی انسان در کنار رویدادهای جهانی که در روزگار مدرن سایه بر زندگی آدمی افکنده و بخش بزرگی از مسائل مربوط به یأس فلسفی و اجتماعی برخاسته از آن است، در اندیشه نویسنده نیز بازنمود میشود و رمان در این میان ظرفیت بالایی برای تصویر کردن این مقوله دارد. «جایی که امید وجود ندارد، باید آن را به وجود آورد». با ارجاع به این جمله آلبر کامو میتوان رویکرد کلی کتاب «دوگانه امید و ناامیدی در رمان فارسی» را توضیح داد. به این معنا که در این کتاب مسئله امید در رمان فارسی هم کشف و رمزگشایی میشود و هم قابلیت امیدآفرینی دارد. رمانهایی که در این کتاب بررسی میشود میتواند شیوههای امیدورزی را در خواننده برانگیزد. ضمن اینکه در اینجا موضوع در یک موقعیت پارادوکسیکال بازنمایی میشود. امید و ناامیدی به مثابه دو قطب متضاد در رمانهای فارسی مورد واکاوی قرار میگیرد
که امکان قیاس و نوعی مطالعه تطبیقی درونمتنی را فراهم میکند. به عبارت دیگر دوسویه امید و ناامیدی به مثابه دو ابژه مفهومی در نسبت با یک وجود یعنی انسان مورد مطالعه قرار میگیرد و همین مسئله به فهم هر دو مقوله کمک میکند. در واقع دوگانه «امید» و «ناامیدی» یک پدیدار و تجربه وجودی و اگزیستال است. انسان در اوج ناامیدی در جستوجوی امید است و اساسا «امید» زمانی مسئلهمند شده و ضرورت پیدا میکند که ناامیدی بر انسان عارض شده و او را به نبرد و هماوردی با خویش دعوت میکند. فهم ناامیدی هم بدون درک امید ممکن نیست و این دو پیوسته در پیوند با یکدیگر قرار داشته و یکدیگر را بازآفرینی میکنند. چهبسا بتوان گفت امید امری برساخته است که ناامیدی در شکلگیری آن نقش مهمی دارد. بر این اساس میتوان مدعی شد که در پس هر ناامیدی، امیدی نهفته است که رسیدن به آن، با تجربهای دردناک همراه بوده و رنجی در خود دارد. به عبارت دیگر تجربه امید بدون رنج ممکن نیست و امید هستی بشری را برمیسازد.
شهناز عرشاکمل در کتاب «دوگانه امید و ناامیدی در رمان فارسی» با تکیه بر تفکرات اگزیستانسیالیستی به برساختهای اندیشگانی امید و ناامیدی در رمان فارسی میپردازد و نسبت این دوگانه را با تحولات اجتماعی میسنجد که از این حیث میتوان کتاب را در ذیل جامعهشناسی ادبیات هم قرار داد چراکه دوگانه امید و ناامیدی و مضامین مبتنی بر آن به مثابه پدیدهای اجتماعیاند و عمدتا با تحولات اجتماعی پیوند دارند. فصل اول کتاب با عنوان «رمان و جامعه» بر همین مبنا روایت شده است و نویسنده تلاش میکند تا در تبیین پیوند رمان و تحولات اجتماعی هم از تولد رمان اجتماعی حرف بزند و هم نسبت بین داستاننویسی ایران و تحولات اجتماعی را بررسی کند. واقعیت این است که رمان، نوعِ ادبی است که بازتابدهنده تصویر انسان در جامعه است و بهواسطه آن میتوان شناختی از انسان به دست آورد. تحولات اجتماعی تاثیر بسیاری بر وضعیت ادبیات میگذارد و رد و تاثیر هرگونه دگرگونی در قدرت حاکم و وضعیت اجتماعی و سیاسی را میتوان بر وضعیت ادبی و شکل ژانرهای ادبی ردیابی کرد.چنانکه در این کتاب آمده از مهمترین تحولات سیاسی-اجتماعی ایران که تاثیر بسیاری بر مضامین موجود در رمان
فارسی نهاده میتوان به شکست انقلاب مشروطه، وقایع شهریور 1320، ملی شدن صنعت نفت، قیام سیتیر، کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید اشاره کرد. در کنار این تحولات البته نباید از دگردیسی جامعه سنتی ایران در پی ورود مدرنیته و پیامدهای حاصل از آن بهعنوان عوامل شکلدهی رمان فارسی غافل شد. دوگانه امید و ناامیدی در رمان فارسی را باید در بستر همین تحولات فهمید و صورتبندی کرد و این کاری است که در رویکرد پژوهشی کتاب شاهدیم. نویسنده تلاش کرده مبتنی بر همین رویکرد به مفهومشناسی این دو مقوله دست بزند و دیالکتیک بین آنها را مورد بررسی قرار دهد. هم رویکردهای روانشناختی به امید و ناامیدی را مرور کند و هم آن را در ساحت اندیشه و فلسفهورزی تحلیل کند. از جمله به بازخوانی اندیشههای «گابریل مارسل» و «ارنست بلوخ»؛ دو فیلسوف امید بپردازد و آنگاه بازنمود دوگانه امید و ناامیدی را در ادبیات بررسی کند. نویسنده دوسویه فردی و اجتماعی این دوگانه را لحاظ میکند و «آرمانشهر و ویرانشهر» را مفاهیمی برساختهشده از دوگانه امید و ناامیدی میداند. در این معنا، ناامیدی برخاسته از عواملی مانند شکست، پوچی، ازخودبیگانگی، شیوارگی و بیمعنایی دانسته شده
که میتوان آن را تحت یک کلیت به نام «رنج» قرار داد. رنج و امید مفاهیمی همبستهاند که در انسان سوژه رمان نیز میتوان آنها را بازیافت. بر همین اساس، از فصول 4 تا 10 کتاب، هفت رمان برگزیده شامل «چشمهایش» بهعنوان روایت شاعرانه استعلا، «یکلیا و تنهایی او» به مثابه تنهایی اگزیستانسیل، «سنگ صبور» به مثابه مغناطیس مرگ و دوگانگی سخت جان، «سووشون» و نسبت آن با اسطوره امید، «خواب زمستانی» بهعنوان راوی انبوه لحظههای تهی و «همسایهها» به مثابه بازنمود رنج آگاهی و فراروندگی، مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد و پیوند آنها با واقعیات و رویدادهای اجتماعی بازنمایی میشود. ابتدا خلاصهای از هر رمان ذکر میشود و سپس اطلاعاتی از رمان مورد بحث ارائه میشود تا خواننده با فضای کلی رمان و حال و هوای آن آشنا شود. سپس با نگاهی به وضعیت انسان در رمان، وارد مقوله امید و ناامیدی در آن میشود. در واقع یک کلیت منسجم درباره امید و ناامیدی مطرح و سپس نمودهای مضمونی امید و ناامیدی در این رمانها مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. مضامینی که خودآگاه یا ناخودآگاه برساخته ذهن نویسنده برای نمایش دوگانه مزبور هستند. هر یک از رمانهای برگزیده با
وجود تفاوت ساختاری و محتوایی که بعضا با هم دارند با الگوی موردنظر پژوهش در این کتاب تطابق داده شدهاند و در همه آنها امید و ناامیدی و نمودهای مضمونیشان با تحولات اجتماعی پیوند مستقیم دارند. در نهایت آنچه که در این کتاب بر آن تاکید میشود این است که خود نوشتن، مفهوم امید را در بردارد؛ یعنی نویسنده با امر نوشتن در برابر ناامیدی میایستد زیرا واژه به واژه متن حکم آفرینش را دارد و آفرینش مفهومی هم بسته با امید است. رمان هم بهعنوان یک رسانه اجتماعی معنای امید را در خود دارد و با قدرت و اعجاز کلمات درصدد فرارفتن از وضعیت ناامیدانه و رسیدن به گشودگی است، حتی اگر این نوشتهها حامل و نمودار یأس و ناامیدی باشند.