فهم هنر بهمثابه زندگی/درباره کتاب «درباره نگریستن» نوشته جان برجر که به متنی کلاسیک در مطالعات هنری تبدیل شده است
جان برجر را بسیاری از ما با کتاب «درباره نگریستن» میشناسیم. کتابی که در درک ما از تصاویر بصری و بهطورکلی هنر، دگرگونی ایجاد کرد و هنوز هم بعد از قریب به ۵۰ سال، در دانشگاهها و مدارس و آموزشگاههای هنری بهعنوان متنی کلاسیک در مطالعات هنری و فرهنگی تدریس میشود.

جان برجر را بسیاری از ما با کتاب «درباره نگریستن» میشناسیم. کتابی که در درک ما از تصاویر بصری و بهطورکلی هنر، دگرگونی ایجاد کرد و هنوز هم بعد از قریب به 50 سال، در دانشگاهها و مدارس و آموزشگاههای هنری بهعنوان متنی کلاسیک در مطالعات هنری و فرهنگی تدریس میشود. منتقدی با روشی منحصربهفرد که از تحلیل سیاسی، اجتماعی و انسانی در آراء و دیدگاههایش بهوفور استفاده میکرد و با همین روششناسی خاص، به یکی از بزرگترین چهرههای فرهنگی قرن گذشته تبدیل شد.
برجر مسیری که پیمود تا نویسنده، منتقد، نقاش، شاعر، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار شود، پرفرازونشیب بود. او متولد لندن بود، تحصیلاتش را در مدرسه سنت ادوارد آکسفورد، سپس دانشکده هنر چلسی گذراند. او طی جنگ دوم جهانی به ارتش پیوست، سپس سعی کرد بر بوم نقش بیافریند و در این کار هم موفق بود. بااینحال برجر در دهه ۱۹۵۰، آرامآرام کار مورد علاقهاش را پیدا کرد؛ نقدنویسی. همین هم او را مشهور کرد.
برجر مقالات زیادی برای نشریاتی مانند «نیواستیتسمن» نوشت و رفتهرفته خود را در محافل ادبی و در میان نویسندگان و روزنامهنگاران مطرح کرد. در سال ۱۹۶۲، به فرانسه مهاجرت کرد و بیش از پنج دهه از عمرش را آنجا گذراند؛ در مناطق روستایی و خوشآبوهوای کوهستانی جاهایی مثل کوئنسی، سپس حومه پاریس. زمانی که دست به قلم برد تا رمان بنویسد، حاصلاش رمان «جی» (G) شد که جایزه بوکر سال ۱۹۷۲ را به آن دادند. چندین فیلمنامه نوشت و با فیلمسازانی مانند آلن تانر همکاری کرد.
رویکرد برجر به نقد هنری
برجر یک مارکسیست خودآموخته بود که علناً دیدگاههای خاص سیاسی و اجتماعیاش را در آثارش منعکس میکرد. او با اینکه دل در گروی اندیشههای چپگرایانه داشت و ارتباطاتش با گروههای چپگرا نزدیک و همدلانه بود، هرگز بهطور رسمی عضو حزبهای مارکسیست نشد. گرچه بعداً این طرز نگرش و جهانبینی را در تمام نقدهایش لحاظ میکرد.
برجر به اعتبار زیست حرفهای چندوجهی خود، به هنر و نقد هنری بهشکل دیگری مینگریست. گفته میشود، او کسی بود که هنر را از قلمرو نخبگان به زندگی روزمره آورد. رویکرد برجر به نقد هنری، ترکیبی از انسانگرایی، اندیشههای مارکسیستی و حساسیت به موضوعات فمینیستی بود که با زبانی ساده و مستقیم بیان میشدند. برخلاف منتقدان سنتی که بر جنبههای زیباییشناختی یا فنی آثار تمرکز داشتند، برجر معتقد بود که هنر باید در بستر اجتماعی، سیاسی و تاریخیشان بررسی شود؛ یعنی هنر نه بهعنوان یک شیء منفک از زندگی، بلکه بهمثابه بخشی از تجربه انسانی و ابزاری برای درک و تغییر جهان.
بسیاری به زبان عامهپسند برجر و پرهیز مسئولیتپذیرانهاش از پیچیدهنویسی اشاره کردهاند. خودش میگفت، این کار راهی است برای اینکه هنر در دست عدهای خاص سرنوشتی محتوم به محدودیت نداشته باشد. برای مثال در کتاب «درباره نگریستن» استدلال کرد که تکثیر تصاویر هنری از طریق فناوری (مانند چاپ و رسانه) رابطه ما با آثار اصلی را تغییر داده و آنها را از «هاله» قدسی خود جدا کرده است؛ دیدگاهی که البته تحتتأثیر مقاله «اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی» والتر بنیامین بود.
او در عین حال بهجای تأکید بر ارزشهای زیباییشناختی صرف، به چگونگی انتقال معنا و ایدئولوژی در تصاویر توجه داشت و بر این باور بود که تصاویر ـ از نقاشیهای کلاسیک گرفته تا تبلیغات مدرن ـ بازتابدهنده روابط قدرت، طبقاتی و جنسیتی هستند. برای مثال در تحلیل نقاشیهای عریان اروپایی، او مفهوم نگاه مردانه را مطرح کرد که بعدها نظریهپردازان فمینیست آن را گسترش دادند. برجر ویژگی دیگری هم در نقدش داشت. او نقد را با پرسشهای ساده اما عمیق آغاز میکرد.
همین ویژگی باعث میشد مطالبی که مینوشت، به تجربهای ملموس و انسانی تبدیل شوند؛ تجربهای مبتنی بر تفکر جمعی و دعوت خوانندگان به عمیقتر نگریستن در پدیدههای هنری. برجر بهعنوان یک مارکسیست، هنر را ابزاری برای مبارزه با نابرابریها میدید. او با اهدای نیمی از جایزه بوکر خود به گروه پلنگهای سیاه بریتانیا و استفاده از نیمی دیگر برای نگارش کتاب «مرد هفتم» ـ درباره کارگران مهاجر ـ تعهد خود به عدالت اجتماعی را نشان داد؛ تعهدی که او را به الگویی برای روشنفکران متعهد تبدیل کرد.
چرا «درباره نگریستن» همچنان محبوب است؟
یکی از معروفترین آثار برجر کتاب «درباره نگریستن» است؛ این کتاب مقالاتی است که او در طول سالهای دهه 1960 تا 1970 نوشت و در آنها به نقش فعالانه مخاطب بهعنوان مشاهدهگر پرداخت. اثری که برگر ابتدا در قالب مجموعهای تلویزیونی برای شبکه بیبیسی ساخت و نام و آوازهاش بهعنوان منتقدی طراز اول را طنینانداز کرد. کتاب «درباره نگریستن» ایدههای مبتنی بر خوانشهای فمینیستـی فرهنگ عامه و نقد مارکسیستی هنر است. نخستین موضوع درباره کتاب، رویکردی نوآورانه و چندرسانهای است که برگر برای آن انتخاب کرده است.
این اثر با ترکیب متن، تصویر و تحلیل بصری، تجربهای منحصربهفرد ارائه میدهد. طراحی کتاب ـ که نتیجه همکاری برجر با چهار همکار دیگرش بود ـ از تصاویر بهعنوان بخشی جداییناپذیر از استدلال استفاده و خواننده را به تعامل فعال دعوت میکند. کتاب هفت مقاله در هفت فصل دارد که چهار فصل آن ترکیبی از تصاویر و کلمات است و در سه فصل دیگر هم فقط از کلمات استفاده کرده است.
از نظر محتوایی نیز این کتاب، تحلیلی انتقادی است که با زمانه امروز ما هم مرتبط است. موضوعاتی مانند جنسیت، قدرت و مصرفگرایی همانقدر که در نظر برجر مهم بودند، در دنیای امروز ما بهویژه حضور و قدرتنمایی رسانههای دیجیتال و تبلیغات وسوسهانگیز همچنان تازگی دارند. تحلیل او از چگونگی تأثیر تصاویر بر ادراکات ما، در زمانهای که تصاویر دیجیتال همهجا حاضرند، بیشازپیش اهمیت یافته است. برجر با زبانی غیررسمی و دعوتکننده، خوانندگان را تشویق میکند تا بهجای پذیرش روایتهای رسمی، خودشان درباره تصاویر فکر کنند.
او در مقدمه کتاب مینویسد: «رابطه بین آنچه میبینیم و آنچه میدانیم، هرگز قطعی نیست.» این دعوت به تفکر انتقادی، کتاب را برای مخاطبان عام و دانشگاهی جذاب نگه داشته است. برجر در این اثر با انتقاد از نقش سرمایهداری در تبدیل هنر به کالایی برای نخبگان و با نشاندادن چگونگی استفاده از تصاویر برای حفظ ساختارهای قدرت، پیامی ارائه میدهد که در جهانی با نابرابریهای فزاینده، همچنان طنینانداز است.