پیام امید در میانه گرداب/درباره سریال تازه کارگردان ژاپنی که با تحسین روبهرو شده است
این روزها یکی از محبوبترین سریالهایی که در دسترس بینندگان قرار گرفته است، یک سریال ژاپنی بهنام آسورا (Asura) است.
این روزها یکی از محبوبترین سریالهایی که در دسترس بینندگان قرار گرفته است، یک سریال ژاپنی بهنام آسورا (Asura) است. این سریال را هیروکازو کورئیدا، کارگردان نامآشنا و برجسته ژاپنی، در ژانر درام خانوادگی ساخته است. پخش سریال آسورا از ۹ ژانویه 2025 آغاز شده و تاکنون ۵ قسمت آن پخش شده است. سریال آسورا برداشتی مدرن از سریالی درام با «مثل آسورا» محصول ۱۹۷۹ است که خود از روی رمانی به همین نام نوشته موکودا کونیکو ساخته شده بود.
داستان «آسورا» در سال ۱۹۷۹ در توکیو جریان دارد و زندگی چهار خواهر بهنامهای سوناکو، ماکیکو، تاکیکو و ساکیکو را روایت میکند. این چهار خواهر با کشف رابطه پنهانی پدر سالخوردهشان، کوتارو، با زنی دیگر و احتمال داشتن فرزندی از او، با آشفتگی و بحرانهای عاطفی مواجه میشوند. مضمون سریال درباره این است که چطور هرکدام از این خواهران با دیدگاهها و تجربیات متفاوت درباره عشق و زندگی، به شیوهای خاص خودشان با بحرانی که نهاد خانوادهشان را هدف قرار داده، برخورد میکنند.
کورئیدا که پیش از این با آثاری مانند «دزدان فروشگاه» و «مثل پدر، مثل پسر» توانایی خود را در به تصویر کشیدن روابط انسانی نشان داده بود، در این سریال موفق شده پیچیدگیهای روابط خانوادگی و تأثیرات روانشناختی کشف یک راز خانوادگی غیرمنتظره را به تصویر بکشد. او با دقت و ظرافت خاصی به واکاوی احساسات و واکنشهای انسانی پرداخته و برخلاف روایتهای سنتی خوب در برابر بد، شخصیتهایی پیچیده معرفی میکند که در معرض انتخابهایی دشوار قرار میگیرند.
سریال «آسورا» میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا اساساً اصل بقا میتواند اصول انسانی را توجیه کند یا نه. موضوع دیگری که در سریال به چشم میآید، هشداری است که درباره فروپاشی نهادها و سقوط به ورطه هرجومرج و آشوب داده میشود. کارگردان از نهادها ـ و در اینجا نهاد خانواده ـ بهعنوان لنگر تعادل میان تمدن مادی و عاملیتهای انسانی آن یاد میکند.
همانند آثار دیگر کورئیدا، سریال آسورا نیز در عمق مشکلات احساسی و روانشناختی شخصیتها باقی میماند و به مسائلی چون پشیمانی، امید و رهایی میپردازد. از نظر بصری، کورئیدا از رویکردی طبیعی در تعامل و ارتباط شخصیتها استفاده کرده و در عین حال مناظر دیستوپیایی را با زیباییهای منحصربهفردی به تصویر کشیده است.
او از یک پالت رنگی ملایم استفاده میکند که عمدتاً رنگهای خاکی و آبی را به نمایش میگذارد تا سادگی و تلخی دنیای سریال را به تصویر کشد. تصاویر بلند و حرکات دوربین دقیق، تجربههای مخاطب را به عمق احساسی شخصیتها میبرد. در سریال «آسورا» ترکیبی از بازیگران باتجربه و استعدادهای نوظهور ایفای نقش میکنند که خوشبختانه به خوبی توانستهاند از پس پیچیدگیهای نقشهایشان برآیند و سنگینی عاطفی روایت را دوچندان کنند.
این سریال که ساخت نتفلیکس است، بهدلیل ارائه نقدهای اجتماعی تفکربرانگیز، با آثار مشابه مانند «فرزندان انسان» ساخته آلفونسو کورارن یا سریال «سرگذشت ندیمه» ساخته بروس میلر مقایسه شده است. مخاطبان نیز با استقبال از سریال، به پیامهای فلسفی و اخلاقی آن توجه زیادی کردهاند. «آسورا» سریالی نیست که هرکسی پای آن بنشیند، هم تلخ است و هم ممکن است با سلیقه این روزهای بینندگان جور نباشد.
بااینحال این اثر را باید گواهی بر انعطافپذیری کورئیدا بهعنوان یک داستانگو دانست که دنیای دیستوپیایی را با رویکرد انسانی خود ترکیب کرده و حاصلش اثری است که هم از نظر فکری و هم از لحاظ احساسی، عمیق و تاثیرگذار است. این سریال، هم بهعنوان یک هشدار و هم بهعنوان یک روایت شخصی، بینندگان را به تأمل در دنیای خود و انتخابهایی که آینده جمعی ما را شکل میدهند، دعوت میکند. نکته دیگر اینکه سریال نشان میدهد در دنیای در حال گسترش تلویزیون و ساخت آثاری که چنگی به دل نمیزنند و ناامیدمان میکنند، هنوز بارقههایی از امید زنده است. درست مانند موضوع سریال که میگوید، انسانیت ارزش جنگیدن را دارد.