| کد مطلب: ۳۱۰۴۷

بخشش و جنایت روایت ناپدیدشدگان/ درباره نمایش یخ‌زده رضا بهکام

نمایشنامه «یخ‌زده» در باب آدم‌هایی است که زندگی‌شان به‌علت قتل دخترکی خردسال برای همیشه تغییر کرده و این روزها مجبورند مدام در باب گذشته، حال و آینده زندگی لب به سخن گشوده و از چرایی برآمدن وضعیتی چنین پیچیده و تحمل‌ناپذیر بپرسند.

بخشش و جنایت روایت ناپدیدشدگان/ درباره نمایش یخ‌زده رضا بهکام

رضا بهکام در اولین تجربه کارگردانی خویش سراغ نمایشنامه‌ای از «بریانی لاوری» رفته و تلاش کرده تألیفی تازه از پیدا و پنهان این متن تحسین‌شده ارائه کند. نمایشنامه «یخ‌زده» در باب آدم‌هایی است که زندگی‌شان به‌علت قتل دخترکی خردسال برای همیشه تغییر کرده و این روزها مجبورند مدام در باب گذشته، حال و آینده زندگی لب به سخن گشوده و از چرایی برآمدن وضعیتی چنین پیچیده و تحمل‌ناپذیر بپرسند.

نویسنده تلاش دارد از طریق تک‌گویی‌ سه شخصیت اصلی نمایشنامه، ایده مرکزی خویش را در باب مسائلی چون دلایل ارتکاب جرم، فرآیند دادرسی، تصمیم انتقام یا بخشایش از جانب بازماندگان را طرح کرده تا امکان تبدیل یک امر شخصی محنت‌افزا به مسئله‌ای عمومی و راهگشا ممکن شود. اینجا هم مانند هر جنایت منجر به قتلی، قاتلی خطرناک وجود دارد و مقتولی بی‌گناه و صدالبته بازماندگانی که نمی‌توانند به‌ راحتی گذشته زندگی کنند و به روال عادی امور بازگردند.

بنابراین تلاش بریانی لاوری در جایگاه یک نویسنده خلاق و متعهد به عرصه روشنگری، رویت‌پذیر کردن امور پنهان‌ و بیان امر بیان‌ناپذیر است. شخصیت‌ها در فضایی کم‌وبیش خلوت و محافظت‌شده، روایت خویش را از اتفاقات دردناک گذشته بیان کرده و تلاش دارند مخاطبان را به قضاوتی همدلانه با خود ترغیب کنند. ساختار روایی نمایشنامه مبتنی بر سنت اعتراف‌ است.

به دیگر سخن، شخصیت‌ها مسائلی را بیان می‌کنند ملهم از حوادث تلخ و شیرین گذشته، در نسبت با رفتارشان و تاثیری که بر زندگی این روزهایشان دارد. فرق چندانی مابین جنایتکار و خانواده مقتول وجود ندارد. در این میان پرسش مهم بی‌شک امکان بخشایش یا ضرورت مجازات قاتل است.  به لحاظ اجرایی، رضا بهکام در مقام دراماتورژ متن و اجرا، رویکرد متفاوتی را در پیش گرفته و تلاش کرده از تک‌گویی شخصیت‌ها فاصله گرفته و به‌سمت خلق فضاهای دیالوگ‌محور حرکت کند. شخصیت‌ها در موقعیت‌های دو الی سه‌نفره، به مکالمه با یکدیگر می‌پردازند.

رویکردی که گاهی مخاطره‌آمیز جلوه می‌کند و در تخالف با روح نمایشنامه بریانی لاوری.  یخ‌زده از طریق مکانیسم تک‌گویی‌، یک فضای متکثر می‌سازد حول و حوش شخصیت‌هایی که با یادآوری خاطرات گذشته، شرح اکنونیت خویش و نسبتی که به لحاظ فردی با وضعیت عمومی جامعه برقرار می‌کنند، هستی اجتماعی‌شان را بازتاب می‌دهند.

رضا بهکام ترجیح داده در بازنویسی متن یخ‌زده از این تکثر و آشفتگی ناگزیر انسان پسامدرن شهری پرهیز کند و صحنه‌هایی بر مدار دیالوگ‌های مدیریت‌شده بسازد. بنابراین خبر چندانی از قصه‌های فرعی و حاشیه‌روی‌های تخیل‌ساز شنیدنی مشاهده نمی‌شود و لاجرم اجرا لحن جدی و عبوسی به خود گرفته و از آن تخیل‌ورزی مستتر در روایت شخصیت‌های لاوری بهره چندانی نبرده است. البته در لحظاتی که متن بازنویسی‌شده به رویکرد لاوری نزدیک می‌شود، شاهد برساخته‌شدن فضایی منعطفانه هستیم که درواقع تماشایی است اما به هر حال در قضاوت نهایی از بازنویسی رضا بهکام، نمی‌توان از تفاوت رویکردها چشم‌پوشی کرد و تضادها را متذکر نشد و نقش هرکدام را در اجرایی کردن دقایق زندگی روزمره این افراد بیان نکرد.

طراحی صحنه در اجرای یخ‌زده رضا بهکام تلاش دارد فضایی درهم‌تنیده مابین خانه مقتول و زندان قاتل باشد. نقشه‌ای مستطیل‌شکل در عمق صحنه از محل جنایت نصب‌شده و محفظه‌ای شیشه‌ای که گویا محل نگهداری قاتل است، انفرادی زندان را به ذهن متبادر می‌کند. اجرا با استفاده از ویدئومپینگ، تمنای برساختن یک فضای کنترلی در دل زندان را دارد. قاتل گاهی مقابل دوربین مدار بسته، لب به اعتراف می‌زند و از انگیزه خویش در قتل کودکان خردسال می‌گوید. تمهیدی که می‌توانست اجرایی‌تر باشد؛ اگر که تصویر قاتل به هنگام پخش شدن از مانیتور واجد مازادی فزون‌تر می‌شد و فی‌المثل تجربه حسانی تماشاگران را به چالش می‌کشید.

رضا بهکام می‌تواند از طریق این مکانیسم ثبت تصویری دقایق یک زندانی، فضای سرکوبگر داخل زندان را آشکار کند و بر وجه سیاسی اجرا بیفزاید.  به لحاظ بازی‌ها، حضور ریحانه سلامت، مرتضی کوهی، روژینا ابراهیمی، بهادر باستان‌حق، نسیم عربانی، علی ایزدی سفیددشتی و روشا صدیقیان کم‌وبیش تاثیرگذار بوده و توانسته در خدمت سیاست اجرایی کارگردان باشد.

به نظر می‌آید رضا بهکام در جایگاه کارگردان و در اولین پروژه اجرایی خویش، توانسته نقبی انتقادی به اخلاقیات یک اجتماع مدرن انسانی بزند و دقایق نفسگیری از مواجهه طرفین ماجرای جنایتی خلق کند که بعد از سال‌ها ‌باید در رابطه با بخشش یا انتقام تصمیم بگیرند و به‌نوعی اخلاقی شوند. رضا بهکام مسیر دشواری در پیش دارد و چالشی که با نمایشنامه لاوری داشته، نشان از جسارتی است که تا کامیابی همچنان در فاصله ایستاده است.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین