| کد مطلب: ۲۵۲۸۱

درباره مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی

مبارک و کم‌یاب

امیرحسن موسوی دکترای فلسفه علم و فناوری

مبارک و کم‌یاب

نقشی که دکتر علیرضا منجمی به عنوان بنیان‌گذار اصلی حلقه فلسفه پزشکی دارد، نمونه مشابه کمی در ایران دارد.

۱ در جهان برنامه‌های پژوهشی  معمول است (Research Programs)؛ به این معنا که پروژه‌ای تحقیقاتی آغاز می‌شود و برای مثال در ۱۵۰ سال، نسل‌هایی از اساتید و دانشمندان و دانشجویان می‌آیند و می‌روند و کار ادامه پیدا می‌کند و محصولات و دستاوردها در طول ده‌ها سال حول یک موضوع پژوهشی ادامه پیدا می‌کند. اما در کشور ما چنین کارهای علمی-پژوهشی پایداری بسیار کم است.

من خیلی خوشبینم که درباره فلسفه پزشکی در ایران چنین اتفاقی بیفتد. نقشی که دکتر علیرضا منجمی به عنوان بنیان‌گذار اصلی حلقه فلسفه پزشکی دارد، نمونه مشابه کمی در ایران دارد. سطح همکاری اساتید در ایران حتی در یک دپارتمان بسیار کم است اما در حلقه فلسفه پزشکی و مشخصاً مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی، اساتیدی از  پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، موزه علوم پزشکی، دانشگاه کینگز کالج لندن و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات مشارکت داشتند.

این یعنی حلقه همکاری در حال گسترش است. ۱۵- ۱۰ سالی است که این پروژه به همت این عزیزان شروع شده و تداوم یافته و محصولات متنوعی هم دارد؛ از کتاب و مقاله تا دانشجوی دکتری و پایان‌نامه و این هم اولین رویداد که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. 

۲ نکته مهم دوم پل زدن بین شکاف‌هاست که در بستر پزشکی در حال رخ دادن است. برای تحصیل شناخت در حوزه دانش پزشکی و سلامت به دلیل وسعت و عمق توأمانش، به مجموعه‌ای از دانش‌ها و تجارب بشری در حیطه‌های مختلف نیاز داریم. کمتر زمینه‌ای هست که این ظرفیت را داشته باشد که بتواند افراد مختلف از حیطه‌های مختلف دانش را گرد هم جمع کند.

من به شخصه رویدادی تاکنون در ایران ندیده‌ام که در میان مخاطبان، پزشک، دندانپزشک، داروساز، مورخ، فیلسوف، جامعه‌شناس و انسان‌شناس، حضور داشته باشند. دموگرافی جمعیت‌شناسی شرکت‌کنندگان نشان می‌دهد، هم گروه‌های سنی متکثری و هم رشته‌های مختلفی در رویداد حضور داشتند. تعداد افراد گروه پزشکی هم با افراد علوم انسانی برابر بودند. گفت‌وگوی میان این گروه‌ها نیز در وضعیتی که بسیاری از اتمیزه شدن افراد و تخصص‌ها در جامعه ایران سخن می‌گویند، بسیار ارزشمند است.

۳ بعد اجتماعی این رویداد هم اهمیت دارد. فضای یأس معناداری در آکادمی ایران شیوع دارد. در چنین فضایی وقتی کاری علمی در حد استانداردهای جهانی انجام می‌شود و خروجی‌های پژوهشی نیز دارد، بسیار مهم است. این رویداد غیردولتی بود و بودجه خاصی نداشت و بنابراین حتی پذیرایی معمول هم ممکن نبود. با این حال مخاطبان گسترده و علاقه‌مند چهار هفته در روزهای پنجشنبه و جمعه روزی ۸ ساعت وقت اختصاص می‌دادند. این داستان موفقیت و فضای امید تولید می‌کند. در ایران مدام داستان موفقیت سرکوب می‌شود و فضای ناامیدی غالب شده است. 

همه از فشل بودن دولت و دانشگاه و صنعت و سلامت و رسانه سخن می‌گویند. همین روایت‌ها هم هست که در رسانه‌ها توجه جلب می‌کند و خودش به این فضا دامن می‌زند. مدرسه تابستانه فلسفه پزشکی یک کار موفق دانشگاهی در ایران است و یک داستان موفقیت است که باید با صدای بلند به دست‌اندرکاران آن دست‌مریزاد بگوییم.

۴ وجه مهم دیگر این رویداد غیردولتی بودن آن است. در اقتصادی نفتی، نهادی مستقل از دولت به طور خودجوش این رویداد را پیش برد. این اتفاقی کمیاب است و خودش می‌تواند  باعث شکل‌گیری همکاری‌هایی مستقل از دولت در آینده بشود. در ایران همه منتظرند کسی از دولت و حاکمیت بیاید و مسئولیت همه امور بر گردن نهادهای دولتی گذاشته می‌شود.  چنین رویدادهایی اما جامعه ایران را قدرتمند می‌کند.

۵ اتفاق مهم دیگری هم در این رویداد رخ داد و آن حضور بخش خصوصی در آن بود.  خوشبختانه برندهای نامدارو  بخش‌های پیشرو در حوزه اقتصاد دیجیتال ایران دارند به چنین رویدادهایی ورود می‌کنند. آنها اینک به این فکر می‌کنند که این ماجرا را بخشی از فعالیت‌های روابط عمومی و برندینگ خود قرار بدهند و در کنار تبلیغات مرسوم، با فعالیت‌هایی این‌چنینی تصویری قابل اعتمادتر و خوشنام‌تر از خود بسازند. این همکاری و هم‌افزایی هم اتفاق مبارکی است و بیش باد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی