دوازده مرد خشمگین
داوری نزد داورها
بدون شک اگر بخواهیم از فیلمی ماندگار در درام حقوقی حرف بزنیم، باید همچنان از «دوازده مرد خشمگین» سیدنی لومت بگوییم. یک درام دادگاهی که خود مقوله داوری و قضاوت را در کانون درام قرار داده و از منظر داوران مورد خوانش و بازنمایی قرار میدهد.
بدون شک اگر بخواهیم از فیلمی ماندگار در درام حقوقی حرف بزنیم، باید همچنان از «دوازده مرد خشمگین» سیدنی لومت بگوییم. یک درام دادگاهی که خود مقوله داوری و قضاوت را در کانون درام قرار داده و از منظر داوران مورد خوانش و بازنمایی قرار میدهد.
داستان درباره هیئتمنصفه دادگاهی متشکل از 12 نفر است که باید درباره گناهکار بودن یا بیگناهی جوانی به اتهام قتل تصمیمگیری کنند. اگر بخواهیم بهشکل جزئیتری به قصه فیلم بپردازیم، نوجوانی 18 ساله از اهالی آمریکای لاتین متهم به قتل پدرش شده است. شواهد نشان میدهد او با ضربات متعدد چاقو پدر خود را به قتل رساندهاست، گرچه نوجوان که بهنظر ضعیف و افسردهحال میرسد این اتهام را قبول ندارد با این حال وجود چاقویی در محل وقوع حادثه که بهظاهر متعلق به نوجوان مذکور است و او ادعا میکند آن را مدتی قبل گم کرده و خبری هم از محل آن نداشته است، بهعنوان مدرک جرم، دلیلی برای مجرم شناختن او از سوی دادگاه شده است.
12مرد از طبقات مختلف اجتماعی بهعنوان اعضای هیئتمنصفه دادگاه، مأمور تصمیمگیری نهایی درباره این پرونده شدهاند. اگر آنها فرد متهم به قتل را محکوم کنند، او باید روی صندلی الکتریکی اعدام شود. در فرآیند رأیگیری 11 نفر از اعضای هیئتمنصفه رأی به محکومیت و درنهایت اعدام نوجوان میدهند اما در این بین یکنفر از آنان ـ یعنی تصمیمگیرنده شماره ۸ ـ رأیِ بر بیگناهی متهم میدهد و پیشنهاد صحبت در این باره را میدهد.
با پیشروی ماجرا در اتاقی که اعضای هیئتمنصفه آن در فضای عصبی مشغول بحث و بررسی پرونده هستند قصه فیلم شکوفا میشود و بهصورت مطالعهای استادانه درباره شخصیتهای پیچیدهای درمیآید که بهعنوان عضو هیئتمنصفه میخواهند رأی نهایی را صادر کنند. پسزمینه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هریک از این اعضاء، باعث واکنشهای مختلف آنان در زمان حال میشود. در چنین موقعیت و اوضاع و احوالی است که شماره ۸ تلاش میکند بقیه همکارانش را متقاعد کند که رأی آنها اهمیتی حیاتی دارد و نباید بهراحتی درباره آینده و زندگی دیگران تصمیم بگیرند و سرانجام پس از یکساعتونیم بحث پرونده کاملاً روشن میشود.
در دهه ۵۰ میلادی که سینما در اوج سرگرمیسازی بود، ساختن فیلمی که داستانش با حضور ۱۲ نفر تنها در یک اتاق نهچندان بزرگ سپری میشود، چالش سختی محسوب میشد. تبدیل چنین فیلمی به اثری که تماشاگر را از سالن سینما فراری ندهد، نیازمند کارگردانی دقیق و مهمتر از آن فیلمنامه درخشانی بود که خوشبختانه فیلم لومت هردو عنصر را تا حد اعلا داراست.
در فیلم جز صحنهای گذرا و خنثی، دادگاهی نمیبینیم، اما تمام ویژگیهای یک درام دادگاهی را در خود دارد و گویی خود آن اتاق گرفته، نمادی از یک دادگاه تیپیکال آمریکایی است که در آن وکیل، قاضی، دادستان و حتی متهم وجود دارد و همه اینها کنایهای است به بعضی از سوراخهای موجود در سیستم قضایی وقت آمریکا و نگاه کلیشهای بسیاری از آمریکاییها به مقوله جنایت و مجرمانگاری فقرا. 15دقیقه پایانی فیلم شگفتانگیز است.
بعید است در طول فیلم بارها هیجانزده نشوید و حتی برای بعضی از شخصیتها کف نزنید. آنچیزی که به وضوح به فیلم «روح» داده، نگاه انسانی فیلم است. فیلم «۱۲ مرد خشمگین»، علاوه بر بررسی حقیقت و عدالت در حوزه قانون، بهعنوان یک اثر برجسته در زمینه روانشناسی انسانی و تصمیمگیریهای گروهی شناخته میشود. در طول فیلم، شخصیتهای مختلفی با مشکلات و نگرانیهای خود روبهرو میشوند و بهتدریج تحتتأثیر تبادلنظر و بحث با سایر اعضای هیئت قرار میگیرند. این فیلم تأکید قوی بر قدرت منطق و عدمپیروی از تعصبات فردی دارد و نشان میدهد که تصمیمات گروهی میتوانند نتایج متفاوتی را به همراه داشته باشند.