معرفی شماره ۹۱ مجله «اندیشه پویا»
«دعوا نکنیم» کلیدواژه گذار مراودهای
شماره مردادماه ۱۴۰۳ «اندیشه پویا»، بیش از هر چیز شمارهای درباره انتخابات ۱۴۰۳ است. به همین دلیل هم طرح هادی حیدری از پزشکیان بر جلد مجله نقش بسته و جمله معروف او خطاب به زاکانی (تا آخرش میمونی دیگه؟) نیز بالای آن درشت نوشته شده است.
عباس عبدی در مصاحبه مفصلش با رضا خجستهرحیمی ابراز داشته که مشارکت پایین در انتخابات 1403 را باید شکستی برای همه ازجمله اصلاحطلبان قلمداد کرد. همو در ادامه از حیرت خود پس از دریافتن میزان مشارکت در دور اول گفته؛ احساس شکستی که او را تا 48 ساعت در شوک فرو برده است. از نظر عبدی، مهمترین رسالت پزشکیان که میتواند او را بر فراز ستارخان و باقرخان قرار دهد، «ایجاد تفاهم» است؛ امری که به نظرش نشانههایی از آمادگی نظام نیز برای آن وجود دارد.
در همین زمینه سردبیر مجله نیز به لزوم «گذار از طریق مراوده» و عبور از «صلح مسلح» پرداخته و با ذکر تجربه گذار به دموکراسی در اسپانیا در دهه 1970 و پس از مرگ فرانکو، اسپانیا را نمونه موفقی از یکی از نادرترین گذارهای دموکراتیک در جهان دانسته است. خجستهرحیمی از این مثال تاریخی استفاده کرده تا بگوید در انتخاب پزشکیان به ریاستجمهوری، آنهم در شرایطی که بحرانها انباشته شدهاند، نشانههایی از تمایل به گذار از طریق مراوده مشهود است. با این همه، این سنخ از گذار نیازمند اراده جدی سیستم سیاسی به اصلاح امور از یکسو و کنار گذاشتن استراتژیهای انقلابی در اپوزیسیون در سوی مقابل است تا از خلال تعامل و همکاری نظام و اپوزیسیون، سیاستمدارانی چون سوآرز در اسپانیا و پزشکیان در ایران بتوانند اقداماتی ملموس و امیدبخش و راهبردهایی اعتمادزا و گرهگشا را به بوته آزمون بگذارند.
در بخش پر و پیمان دیگری، «اندیشه پویا» پرسشهایی درباره بازیگران اصلی کمپین پزشکیان، تیپ سیاسی و شخصیتی او، ویژگی اصلی عصر جدید (پس از دموکراتیزاسیون دوره اصلاحات و نرمالیزاسیون دوره اعتدال) و امکان موفقیت پزشکیان در جلب بلوک تحریمکنندگان از جعفر خیرخواهان، نفیسه آزاد، علیرضا رجایی، ابوالفضل دلاوری، احمد زیدآبادی، رحمن قهرمانپور، نفیسه آزاد و حمیدرضا جلاییپور پرسیده است. نام ظریف در اکثر پاسخها به پرسش اول دیده میشود، اما برخی از زهرا پزشکیان، هادی خانیکی، محمد خاتمی، عباس عبدی و علی پیرحسینلو (ستاد محلات) نیز نام بردهاند. جز این، پاسخ زیدآبادی بهکلی متفاوت از دیگران است: «مردم آذربایجان و غرب ایران، مصطفی پورمحمدی و سعید جلیلی».
در همین بخش محمدعلی مجتهدی، پزشکیان را «پوپولیست صادق» نامیده و انتظار اول از او را کاهش شکاف میان دولت و ملت دانسته است. از نظر مجتهدی چنین امری از طریق رسیدن به یک توافق استراتژیک بر سر تصمیم بزرگ و تبدیل این توافق به برنامه سیاسی و اجتماعی مقدور خواهد شد. جواد کاشی نیز در این شماره یادداشتی دارد با نام «پزشکیان، سفر و سکونتگاه» که در آن با استفاده از تمثیل سفر و سکونت، به حیات سیاست در ایران پرداخته. کاشی میگوید، تاکنون ما بیشتر به سیاست به شکل سفری نگریستهایم که در آن مردم باید پشت سر راهبلدی حرکت کنند؛ سفری که هربار مسیری نو را پیش مینهد.
در متن کاشی درباره نسبت پزشکیان و جنبش مهسا هم اشاراتی وجود دارد: «باورکردنی نیست اما من خیال میکنم پزشکیان دریچهای است به سمت سپهری که جنبش مهسا از سیاست انتظار داشت. آن جنبش فهمی زنانه از سیاست داشت و همهچیز را در خدمت بقا و تداوم جستوجو میکرد. آنها که سعی کردند رهبری این جنبش را به دست بگیرند، قطار آورده بودند و میخواستند جوانان آن سالیان را سوار قطار خود کنند، اما نتوانستند. انتظار آن جنبش از سیاست، با قطار و سفر نسبت نداشت. آن جنبش برآمده از بیهودگی سیاست سفر بود.»