وقتی کامو سخن میگوید
معرفی کتاب در دفاع از فهم
معرفی کتاب در دفاع از فهم
اغلب نویسندگان، سخنوران خوبی نیستند. چنانکه گاهی وقتی پای سخنرانی آنها مینشینی، تصویر ذهنیای که از او بهواسطه متنها و نوشتههایش ساختهای فرو میریزد. کامو اما از آن دست نویسندگانی است که هم قدرت بیانش را میتوان در متنهای مکتوبش پی گرفت، هم خطابهها و سخنرانیهایی که در مکانهایی مختلف انجام داده. این ویژگی و امتیاز را باید ناشی از کنشگری سیاسی و اجتماعیاش دانست. کتاب «در دفاع از فهم» که حالا به چاپ دوم در نشر چشمه رسیده، مجموعه سخنرانیهای آلبر کامو از سال 1936 تا 1958 است. تصویر آلبر کامو ناآرام، کلمهساز و آشتیناپذیر را بیشتر از هرجا، در سخنرانیهایش میتوان یافت. کامو، خطیبی چیرهدست بود، علاوه بر اینکه قدرتی در نویسندگی، جستارنویسی، تفکر فلسفی و روزنامهنگاری داشت، سخنرانیهای او چندان مشهور و متواتر هستند که انگار آنها را در گوشه و کنار خواندهایم. او فریاد آزادی و حرمت به انسان را برمیآورد، حال این فریاد برای یادبود پایان جنگ باشد یا در اوج التهاب در الجزایر عزیزش، در نکوهش نازیسم آتشافروز باشد یا نفی کمونیسم. نویسنده طاعون هیچگاه رحم نکرده به اندیشههایی که انسان را به هر شکلی مبتذل و تحت انقیاد ایدئولوژی میخواست. بر ضد «چوبههای دار» سخن گفت، بر ضد تمام دیکتاتورها و بر ضد تانکهایی که بیمحابا از روی آدمها رد میشدند. کلمات کامو کهنه نشدهاند، برعکس زمان تازهترشان کرده است. این سخنرانیها صدایی است که هیچگاه فراموش نشد. کامو در یکی از این سخنرانیها با نسلهای تازه میگوید: «آنچه را بر ما گذشت از یاد نبرید تا به آزادی، حقوق و تکالیفاش، وفادار بمانید. از یاد نبرید تا هرگز نپذیری، هرگز، که کسی هرقدر هم بزرگ یا حزبی هرقدر هم قوی، بهجای شما فکر کند و راهتان را به شما دیکته کند.» فارغ از محتوا و مضامین قابلتامل این سخنرانیها و جذابیت تحلیلهای کامو درباره سوژههای مختلف، فرم نوشتاری آنها هم ازجمله نقاطقوت این متنهاست که میتواند بهمثابه فرمی زیباییشناسی به شکل مستقل مورد توجه قرار بگیرد. حتی برخی گزارهها و جملاتی که در متن این سخنرانیها وجود دارد را میتوان بهمثابه کلمات قصار بیرون کشید. این متنها همچنین میتواند بهمثابه نمونههای موفق و الگوهایی تاثیرگذار از یک سخنرانی روشفکرانه و روشنگرانه هم مورد استفاده قرار بگیرد.
کتاب «در دفاع از فهم» شامل 34سخنرانی کامو است که پیش از این فقط هشتتا از آن به فارسی ترجمه شده بود. البته وزن و اعتبار همه سخنرانیها به یک اندازه نیست. برخی از آنها بهقدری مهم است که روز و تقویم آن در زندگی خود کامو هم بسیار مهم بوده و از آنها بهعنوان روزهای مهم زندگیاش یاد کرده است. تقریبا تمام سخنرانیهای او بهجز یک مورد، بعد از جنگ جهانی ایراد شده است. برخی از این سخنرانیها چنان آتشین و کوبنده است که خواندن متن آنها هم میتواند مخاطب را میخکوب کند یا عواطفش را برانگیزد. فریادهایی که او بر سر دیکتاتورها یا سقوط انسان و نیازش به امید و زندگی میزند، شنیدنی و خواندنی است. مضمون ومفاهیم مهمی که در این سخنرانی بیش از هر چیز برجسته شده بهویژه با مسائل جهانمعاصر همخوانی دارد. برخی از این سوژهها هم البته مفاهیم ازلی، ابدی یا بشری هستند که خوانش آنها برای فهم جامعه امروز هم بهکار میآید. سبک و شیوه کامو در تهیه و نگارش متن این سخنرانیها اینگونه بود که او اکثر سخنرانیهایش را مینوشت و این شاید از هویت و عادت نویسندگی او برمیآمد. ابتدا پیشنویس را مینوشت و بعد در بازخوانیهای متعدد نهایی میکرد. روی کلمات و انتخاب آنها وسواس داشت و اینکه چیدن، فرم و ساختار درنهایت به متنی تاثیرگذار تبدیل شود. وقتی کتاب را بخوانید متوجه میشوید که پشت شعور و عقلانیتی که در پس این متنها وجود دارد، شوری نهفته که میتوان از پس واژهها و کلمات هم آن را حس کرد. شاید عنصر و مولفه مهمی که در لابهلای این متنهای متنوع وجود دارد، «انسان» و اهمیت «انسان بودن» است. او در یکی از سخنرانیها میگوید: «انسان متعهد را به ادبیات متعهد ترجیح میدهم.»
آلبر کامو، نویسندهای منزوی و نشسته در گوشه دنج اتاق و پشت میزکارش نبود و همین سخنرانیها نشان میدهد که او به گفتوگو و کنشگری اجتماعی علاقه داشته است. او معتقد بود، هر تریبونی برای تلنگر زدن به وجدان جامعه، یک فرصت مغتنم است و از آن استفاده میکرد. کتاب «در دفاع از فهم» درواقع روایت همین نگاه و دغدغه کامو است که البته سرشار از شور، غم، حسرت و امید است. متنها و سخنرانیهایی که گواهی است بر این سخن او که گفته بود: «نويسنده تنها زماني ميتواند قلب يك جامعه زنده كه او را موجه ميدانند، بهدست آورد كه محدود بودن تواناييهايش را در انجام دو مقوله بزرگ بپذيرد؛ در خدمت حقيقت و در خدمت آزادي بودن.»