معرفی شماره ۳۲ مجله تجربه
نه فرهنگ دولتی نه دولت فرهنگی
شماره 32 دوره جدید مجله تجربه، مرداد 1403 منتشر شد. عکس روی جلد مجله اختصاص پیدا کرده به حمید نعمتالله کارگردان سینمای ایران که یکی از فیلمهای او «قاتل و وحشی» چندین سال است به بلای توقیف دچار شده و اینک او در مصاحبه با حامد قریب از مشکلاتی که این تصمیم بر سر فیلمسازی او آورده، سخن میگوید. عنوان مصاحبه چنین است: «دست از تمامیتخواهی بردارید» و در آن نعمتالله گفته نه به سانسور قائل است و نه دیگر حاضر به معامله با سانسور است. نکته جالب اینکه نعمتالله خود نیز دقیق نمیداند که دلیل توقیف فیلم چیست: «هیچوقت واضح نگفتند مشکلشان چیست؛ در پاسخ تنها سکوت میکردند. درنهایت اگر مجبورشان کنی و موفق شوی از زیر زبانشان حرف بکشی، اینطور دستگیرت میشود که از فشار و شلوغکاری دشمنانشان در جناح مخالف میترسند. تا یادم میآید مسئولان ممیزی در دورههای مختلف، یواشکی چنین میگویند که ما مشکلی نداریم؛ اما کسانی خارج از حیطه مسئولیتی، آنها را تحت فشار میگذارند. میخواهند گردن نگیرند. معتقد به کاری که میکنند و حکمی که میدهند نیستند.»
در ادامه اما مصاحبهکننده بحث پوشش زن و خشونت در فیلم را به پیش میکشد که باز در اینجا نعمتالله، نظری متفاوت درباره این دو امر دارد: «نه خشونت فیلم و نه سر تراشیده زن فیلم موضوع تازه و بیسابقهای نبوده. درواقع تأثیر و موفقیت فیلم در ایجاد حس رعب در مخاطب باعث دردسر آن شده است. متولیان سینمایی تجربه این احساس را در فیلمهای ایرانی نداشتهاند و همین موضوع تبدیل به گناه فیلم شده است.» در نهایت هم او بیتعارف گفته که دیگر تحمل شنیدن حرفهای ناحساب سابق سانسورچیان را ندارد، هیچکدام از کسانی هم که زمانی فیلمهایی چون «بانو»، «باشو غریبه کوچک» و «حاجی واشنگتن» را توقیف کردند، امروز از عملکردشان احساس سربلندی ندارند و «این سرنوشتی است که در انتظار توقیفکنندگان و سانسورکنندگان امروز هم هست. با آ نها وارد معاملهای دیگر نمیشوم. اما برای گفتوگو و پیدا کردن راه چاره و شنیدن حرف حساب آمادهام.»
برای نمونه او اکران فیلم با لحاظکردن گروه سنی مخاطبان را یکی از همین حرفهای حساب دانسته و در پایان اظهار امیدواری کرده که «کسانی سر کار بیایند که کمتر دلبسته سیاست و بیشتر طالب و مشتاق فرهنگ و هنر باشند.» امیدواری نعمتالله اما حرف دل مدیرمسئول مجله نیز هست که در سرمقالهای با عنوان «در انتظار دورانی تازه و متفاوت» ضمن دفاع از رایی که به مسعود پزشکیان داده است، به بحث «دولت فرهنگی» و «فرهنگ دولتی» اشاره کرده و نوشته «برخی امید بستهاند که اکنون زمان آن است که به جای «فرهنگ دولتی» شاهد «دولت فرهنگی» باشیم اما بهتر آن است که دولت پای خود را از فرهنگ و هنر بیرون بکشد. چراکه دولت فرهنگی هم ممکن است به دخالتهای دولت در کار فرهنگ بینجامد. دولت فرهنگی البته بهتر از فرهنگ دولتی است اما همین تعبیر دولت فرهنگی هم گاه توجیه و بهانهای است برای دخالت و تقلیل یا ترجمه فرهنگ به ایدئولوژی.»
از نظر کتایون بناساز مهمترین انتظار از وزیر آینده فرهنگ و ارشاد این است که به دنبال ارشاد هنرمندان نباشد. او در این زمینه مینویسد: «دکتر شریعتی میگفت خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز من چگونه مردن را خود خواهم آموخت. حالا حکایت دولت است. تو محتوای یخچال مردم را در دسترس کن و وضعیت اقتصادی را بهبود بخش و کاری به کار اهل فرهنگ و هنر نداشته باش، خوراک فرهنگی و هنری با خودمان.»
در این شماره پرتو مهدیفر، منتقد ادبی نیز در مقالهای خواندنی به زندگی و زمانه نویسنده مهم موج نوی ادبیات آمریکای لاتین، روبرتو بولانیو پرداخته است. بسیاری از آثار مهم بولانیو نظیر «تعویذ»، «یک رمانک لمپن»، «2666»، «کارآگاهان وحشی» و «کابوی تحملناپذیر» خوشبختانه در سالهای اخیر به فارسی هم ترجمه شدهاند و خواندن این مقاله نیز میتواند به کسانی که هنوز چیزی از او نخواندهاند، کمک کند تا درک بهتری از نگرش او به ادبیات پیدا کنند.