ایران در میانه جنبش و انتخابات
عکس روی جلد شماره 185 هفتهنامه «صدا» به قالیباف خندان و تکیهزده بر کرسی ریاست مجلس اختصاص پیدا کرده زیرا گزارش اصلی بخش «رصد» مجله به «مجادلات درونی اصولگرایان در دور دوم انتخابات» میپردازد که شاید آن جایگاه و خنده را از صاحبش بازستاند.
داود حشمتی در زمینه نزاعهای جاری میان اصولگرایان نوشته است: «اگر در مرحله اول ناگهان اسناد درخواست اقامت فرزند قالیباف از دولت کانادا افشا شده بود، در این مرحله نوبت پاجوشها بود. از فساد دریافت140 سکه توسط یکی از نمایندگان مجلس فعلی تا افشای ریز حسابهای مخالفان قالیباف. از وحید اشتری گرفته، تا مؤسسه مصاف که جنجال عجیبی را در شب انتخابات به راه انداخت.»
محمد مهاجری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، درباره ریاست آتی مجلس مدعی شده که «قالیباف رئیس نشود، حذف میشود». مهاجری، ریاست قالیباف در مجلس فعلی را موفق نمیداند و معتقد است که رئیس مجلس بعدی هم چیزی بیش از یک «مبصر» نخواهد بود، اما در تحلیل امکان از دست رفتن این منصب برای قالیباف، مخاطبان را به نقش دولت توجه میدهد. در مقابل این نظر، بیژن مقدم، صاحب امتیاز پایگاه خبری «الف» اما به «صدا» گفته است: نه قالیباف رقیبی جدی دارد، نه دولت گزینهای برای ریاست مجلس دارد.
یکی دیگر از بخشهای سیاسی «صدا» اما به ایدهای که بهتازگی مهدی نصیری در گفتوگو با BBC بیان کرده، میپردازد و مجید یونسیان دراینباره از تعارض جدی ایدههای تاجزاده و رضا پهلوی مینویسد: «رضا پهلوی نظام موجود را نفی میکند و جایگزین آن سلطنت یا جمهوری فردمحور و مدنظر پشتیبانان مالی و سیاسی است که او را حمایت میکنند. درحالیکه آنچه تاکنون از ایدههای تاجزاده برداشت کردهام، عبور از «جمهوری فردمحور» به جمهوری مسئول و مطالبهمحور و حداکثر نوعی جمهوری سکولار در حکمرانی و اداره جامعه است.»
جز این یونسیان ایده نصیری را آسیبزننده به جنبش اصلاحات میداند و معتقد است: «اگر آقای تاجزاده و حامیان اصلاحات موضع منطقی، شفاف و شجاعانهای اتخاذ نکنند، در باتلاق این ایده مدفون میشوند.»
از دیگر مطالب این شماره «صدا» میتوان به یادداشت سراجالدین میردامادی درباره سریال «حشاشین»، ساخته شده در کشور مصر اشاره کرد که این روزها سروصدای زیادی بهپا کرده است.
در تحلیل میردامادی؛ «سازندگان این سریال به دنبال زدن ایران شیعه یا اسلام سنی اخوانی نیستند بلکه تلاش میکنند تا نشان بدهند که یک باور دینی افراطی میتواند در پیوند با یک ایدئولوژی سیاسی مبنای بناکردن یک فرقه یا یک نظام سیاسی با کارکردهای جنایتکارانه شود. داعش، طالبان، القاعده، بوکوحرام و... همه قدم در راهی گذاشتند که حسن صباح قرن یازدهم گذاشت.»
در دیگر بخشهای مجله هوآورد فرنچ، استاد دانشگاه کلمبیا بدین نکته اشاره کرده که اعتراضات دانشجویی اخیر در آمریکا «ضدیهود نیست». محمد رهبری به پاسخ آصف بیات به مصاحبه جدید سعید مدنی در زندان پاسخی داده و بر دو نکته تاکید کرده است: اول، کاربردی بودن مفهوم «جامعه شبکهای» کاستلز برای جامعه ایران و دوم، ویژگی «بیرهبری» جنبشهای اجتماعی جدید.
ترجمه مقالهای درباره یولیانا والنایا، همسر الکسی ناوالنی مخالف مقتول روسیه که خود به نیرویی سیاسی تبدیل شده است، نیز از بخشهای جذاب این شماره است.
ترجمه مقالهای از نوید پورمختاری، استاد علوم سیاسی دانشگاه آلبرتا درباره حرکت اجتماعی و انتخاباتی ایرانیان در سال 1388 هم حاوی نکاتی مهم است.
پورمختاری وجه ممیزه این «ابرجنبش» و «جنبشِ جنبشها» را توانایی در بسیج پتانسیل ایرانیان و حتی مردم خاورمیانه میداند و مینویسد: «جنبش سبز موفق شد گروههای تکبعدی را با دغدغههای متنوعی مانند تبعیض جنسیتی، اصلاح قانون خانواده و آزادی آکادمیک که بر موارد گوناگون تأکید میکردند، در خود بپذیرد. آنچه همه آنها را متحد میکرد عزم بسیجشدن برای تأمین آیندهای بهتر بود که برای آنها بهمعنای نهادینهکردن پاسخگویی سیاسی، حاکمیت قانون و حقوق و آزادیهای سیاسی بود.»