نمونه اعلای انسان دانشگاهی فضیلتمند
مختار نوری پژوهشگر غلوم سیاسی بیان و نوشتار من درخصوص فراستخواه ملهم از ایده «انسان دانشگاهی» پیر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی ازیکسو و «دانشگاه فضیلتمند» جان ن
مختار نوری
پژوهشگر غلوم سیاسی
بیان و نوشتار من درخصوص فراستخواه ملهم از ایده «انسان دانشگاهی» پیر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی ازیکسو و «دانشگاه فضیلتمند» جان نیکسن ازسویدیگر است و تمام سعی من آن است تا بگویم فراستخواه نمونه برجسته انسان دانشگاهی فضیلتمند در جامعه علمی امروز ایران است. فراستخواه در زمره اندیشمندانی تلقی میشود که در چند حوزه پژوهشی فعالیت فکری داشته و به هر حوزهای که ورود کرده، به گواه آثارش خوش درخشیده است. بااینحال، او دستگاه معرفتی خود را به جغرافیای سرزمینی ایران دوخته است تا گِرهی از مشکلات باز کند. فراستخواه در حوزههای مختلفی چون ایرانشناسی، فرهنگ و جامعه ایرانی، جامعهشناسی تاریخی و نهادی ایران، علم و آموزش و دانشگاه، اندیشه و نواندیشی دینی، مسائل اجتماعی ایرانی و دین و اخلاق به پژوهشهای عمیقی دست زده است. در هر یک از این حوزهها نیز آثار قابلتوجه و ماندگاری خلق کرده و برخی از آثار او به چاپهای متعددی نیز رسیدهاند. همچنین فراستخواه بهواسطه کوششهای علمی وسیعاش جوایز مختلفی چون جایزه ترویج علم، نشان دهخدا و جشنواره بینالمللی فارابی را بهخاطر فعالیتهای میانرشتهای دریافت کرده است. نظریه کنشگران مرزی او که تلاشی استراتژیک برای برقراری گفتوگو میان جامعه و دولت در پهنه تاریخ معاصر ایران است، امروزه به مفهومی پرکاربرد، هم در میان جامعه، هم در میان دانشگاهیان و هم در میان سیاستمداران تبدیل شده است. درنتیجه، این کارنامه علمی و پربار فراستخواه، مرا بر آن داشت که او را نمونه برجستهای از انسان دانشگاهی فضیلتمند بنامم. چنانکه جان نیکسن در کتاب «به سوی دانشگاه فضیلتمند» بیان میکند، دانشگاه علاوه بر اینکه بهمثابه فضایی برای یادگیری، آموزش و مشورت شناخته میشود، پرچمدار جامعه مدنی نیز بهشمار میآید. برای نیکسن، نهاد دانشگاه هنگامی فضیلتمند تلقی میشود که در هر سه حوزه آموزش، پژوهش و روابط کاری دانشگاهی بهصورت اخلاقی اداره شود. بهسخن فنیتر، صداقت، احترام، اصالت و بزرگمنشی؛ چهار فضیلتی هستند که کاربست آنها در سه حوزه مذکور ما را بهسمت دانشگاه فضیلتمند هدایت میکند. این مفاهیم را نباید صرفاً مفاهیمی شعاری و انتزاعی پنداشت، بلکه در آموزش، پژوهش و روابط کاری انسان دانشگاهی در نهادی مهم چون دانشگاه بسیار پرکار هستند. کارنامه مقصود فراستخواه در هر سه حوزه آموزش، پژوهش و روابط و تعاملات کاری با دانشجویان و اساتید را میتوان مصداق بارز چنین صفات و فضایل اخلاقی دانست که نیکسن بر آن تمرکز کرده است. آموزش فراستخواه به گواه آنچه دانشجویان او بیان میدارند، همراه با دغدغه است و کوشش او ناظر بر آموزش خودآیینی به دانشجویان و علاقهمندان است. در پژوهشها و آثار علمی فراستخواه نیز دقت، توجه و درستکاری موج میزند و چاپ متعدد آثار او حاکی از چنین وضعیتی است. فراستخواه نهتنها در حوزه وظایف اصلی یعنی آموزش و پژوهش موفق بوده است، بلکه در حوزه روابط و تعاملات کاری در محیطهای علمی با همکاران و دانشجویان نیز منطبق با ادبیات فضیلتمندانه نیکسون، سرشار از فضایل اخلاقی است؛ چنانکه همگان تواضع، خلوص و شفقت ایشان را ستایش میکنند. فراستخواه اگرچه اهل رفتارهای رادیکال در صفحه و صحنه دانشگاه نیست، اما مواضع، رفتار و بینش او سرشار از فضیلت شجاعت است و از بیان مسائل و چالشهای جامعه ایرانی هیچ دلهرهای به خود راه نمیدهد. نهایتاً اینکه، مقصود فراستخواه، روشنفکر برجسته کشورمان با چنین منش و مرامی، پروژه و آثارش را متوجه یک مسئله کلیدی ساخته و آن چیزی جز توسعه جامعه ایرانی نیست و همه این مسائل او را ـ هم از حیث اخلاقی و هم علمی ـ شایسته احترام ساخته است. عمرش دراز باد!