مقامات
واکنش تند کیهان به سخنان مولوی عبدالحمید
واکنش تند کیهان به سخنان مولوی عبدالحمید
مولوی عبدالحمید در خطبههای نمازجمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ خواستار تشکیل دو سرزمین مستقل اسرائيل و فلسطینی و برقراری صلح شد. سخنان او که بهنوعی به رسمیت شناختن اسرائيل از سوی امام جمعه زاهدان قلمداد شده، واکنش منفی برخی رسانهها را به دنبال داشته است. روزنامه کیهان، مواضع مولوی عبدالحمید را مورد نقد قرار داد و نوشت: «باید صراحتاً از عبدالحمید پرسید که آیا مسلمان است، یا یهودی صهیونیست، و یا مامور اجارهای موساد؟» در ابتدای این مطلب آمده است:«درحالیکه انزجار از جنایات رژیم نامشروع صهیونیستی در جهان اسلام به اوج رسیده، عبدالحمید اسماعیلزهی امام جماعت مسجد مکی زاهدان در مقام جانبداری از رژیماشغالگر برآمده و خواستار به رسمیت شناختن این رژیم شد! او دیروز در هفتمین روز از جنگ غزه و در حالی که صهیونیستهای غاصب بالغ بر 1800 فلسطینی بیگناه را با بمباران هوایی به شهادت رسانده بودند، گفت: نابودی اسرائیل، شدنی نیست و بحران کنونی، نیازمند راهحل عادلانه است. او با ادعای اینکه «چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل»، از حماس به خاطر حمله به غیرنظامیان انتقاد کرد و گفت چشمبسته از گروههای اسلامی حمایت نمیکند. او همچنین گفته است:«زیادهروی از هر طرفی که باشد- انسانها را بزنند، کودکان را بزنند- مورد تایید ما نیست».درحالیکه صهیونیستهای غاصب پیش از این همه توافقات را زیر پا گذاشته و بر دامنهاشغالگری و جنایات خود افزودهاند، عبدالحمید خواستار تشکیل دو دولت شد و با تخطئه شعار «اسرائیل باید نابود شود»، گفت: بحران کنونی نیازمند «یک حل و فصل عادلانه» است. وقتی که چیزی شدنی نیست چرا زور میزنند؟»
بیانیه انتخاباتی حزب توسعه ملی
حزب توسعه ملی ایران اسلامی با انتشار بیانیهای به تحلیل شرایط و بیان نقطهنظرات خود نسبت به انتخابات آتی مجلس پرداخت. در متن این بیانیه آمده است:«بدیهی است عرصه سیاست بهویژه در کشور ما عرصهای به شدت متحول و پیشبینیناپذیر است. از این رو هرچند شواهد موجود متأسفانه از تحولی مثبت و امیدبخش در آینده حکایت نمیکند، رویکرد مسئولانه به مصالح کشور ایجاب میکند از هرگونه قضاوت قطعی درباره آنچه در پنج ماه آینده رخ خواهد داد، خودداری کرده و به بیان شرایط مورد پذیرش خود برای مشارکت در انتخابات بسنده کنیم.» در ادامه این بیانیه آمده:«طبیعتاً تغییر وضعیت کنونی، آنچنان که به کاهش مشکلات و بحرانهای اقتصادی و سیاسی بینجامد و جامعه را به آینده امیدوار و به کارآمدی نظام در حل معضلات پیچیده مطمئن کند، تجدیدنظر در رویکردها و سیاستهایی است که موجب پیدایی این وضعیت شده است، اما جریان تندرو حاکم با شرایط پرتناقض خودخواستهای روبهروست که امکان اتخاذ هرگونه ابتکاری را به سود مصالح و منافع کشور از او سلب کرده است. از یکسو همچنان عزم ادامه رویکرد خود در عرصههای داخلی و خارجی دارد که عملاً به جدایی و دوری روزافزون از جامعه و تصمیمات جهانی برای منزوی کردن ایران انجامیده است و از سوی دیگر برای بازسازی وجهه بینالمللی خود و اثبات پشتوانه گسترده اجتماعی خود نیازمند برگزاری انتخاباتی با مشارکت گسترده جامعه است و از سوی سوم به تصریح برخی از سخنگویانش، اقبال گسترده مردم به صندوقهای رأی را برای ادامه قدرت و موقعیت خود خطرناک ارزیابی میکند. طبق نظرسنجیهای اخیر درصد مشارکت جامعه در انتخابات آینده در مقایسه با دورههای قبل کاهش چشمگیری نشان میدهد. تبدیل این وضعیت نگرانکننده و تأسفبار مشروط به برگزاری انتخاباتی است که: اولاً رقابتی و آزاد باشد. ثانیاً نتایج آن در تغییر سیاستها مؤثر باشد و ثالثاً و مهمتر از همه اینکه حاکمیت بتواند با قانع کردن جامعه به عزم خود برای برگزاری چنین انتخاباتی انگیزه لازم را برای استقبال از صندوقهای رأی پدید آورد. در صورت تحقق شروط فوق نیازی به هشدار و ترسیم خط قرمز برای احزاب جهت شرکت در انتخابات نیست.»