| کد مطلب: ۸۵۰۲
راه میـانه یا میانه راه

راه میـانه یا میانه راه

بررسی پیام اخیر مهدی کروبی به کنگره حزب اعتماد ملی

بررسی پیام اخیر مهدی کروبی به کنگره حزب اعتماد ملی

مهدی کروبی، دبیرکل پیشین حزب اعتمادملی و از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب که پس از اعتراضات به نتایج انتخابات 88، حصر خانگی شد و به گفته خودش به «محاق » رفت، روز جمعه به کنگره حزب اعتمادملی پیام داد. پیامی که در آن انتقادات از وضع موجود و راهکارهایی را برای برون‌رفت از آن مطرح کرد.

نگاهی به بیانیه کروبی

از ویژگی‌های مهم این پیام نقدهای درون‌ساختاری او بوده است. در ابتدای این بیانیه کروبی به نقش احزاب اشاره می‌کند و می‌گوید:«کشور بدون حزب همین می‌شود که باندها بر دولت و مجلس و کل کشور، حکومت می‌کنند و بر سر قدرت، منازعه می‌کنند. بنای انقلاب اسلامی بر تاسیس جمهوریت در ایران بود و جمهوریت بدون حزب معنایی ندارد.» او در ادامه به بدعت نظارت استصوابی و آثار منفی پیش‌ثبت‌نام‌ها که موجب یکدست‌سازی بیشتر می‌شود، اشاره کرده و گفته است:«حاکمیت با وجود ادعای دعوت به انتخابات، همه راه‌های مشارکت را بسته است و درصدد تکرار مجلس فعلی است تا بتواند در چنین مجلسی بدون حضور احزاب مخالف، هر چه به‌صورت غیرقانونی انجام می‌داد را قانونی سازد.» او در ادامه به برشمردن قوانین «ضد حقوق ملت» اشاره می‌کند و آن را در کنار «ردصلاحیت‌های گسترده‌»، «نشانه حذف و غیبت ملت» عنوان می‌کند. کروبی در این پیام نبود حزب را عامل «گشوده شدن راه خیابان» و «بیان مستقیم اعتراض» می‎داند و با تاکید بر اینکه شعارش در سال 88 «تغییر» بوده است، تاکید دارد که «این شکاف را باید با اصلاحاتی که امروز فقط جابه‌جایی در قدرت نیست، پر کرد.» و «هنوز راهی جز تغییر وجود ندارد». او همچنین با تاکید بر تغییر از طریق راه‌های مسالمت‌آمیز خطاب به حزب اعتماد ملی تاکید کرد:«در این راه باید ضمن حفظ اتحاد حزب اعتماد ملی با دیگر اصلاح‌طلبان و نیز همه مصلحان جامعه به‌خصوص جوانان و زنان و روشنفکران و جریان‌های آزادیخواه و میانه‌رو درون ایران از تکثر و تنوع در درون این حرکت دفاع کرد و راه تغییر را فقط در یک مسیر جست‌وجو نکرد. هیچ‌کس نباید دیگری را انکار کند و خود را تنها مرجع تغییر بداند. باید با ملت حرف زد و دولت و مجلس و کل حاکمیت را نقد کرد.»

نظرات اخیر رهبران اصلاحات

طی ماه‌های اخیر به‌ویژه پس از اعتراضات در پی مرگ مهسا امینی و طرح موضوعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مبتلابه جامعه رهبران اصلاح‌طلب به بیان مواضع و نوع نگاه خود پرداخته‌اند. این اظهارنظرها در پی انتقادات بر رویه‌ها و روندی که در مسیر کشورداری از سوی مسئولان در پی گرفته شد؛ به‌عنوان راهکارهای پیشنهادی جریان اصلاحات به ساختار سیاسی مورد توجه و ارزیابی تحلیلگران قرار گرفت. میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب هر یک بیانیه مفصلی دادند؛ اگرچه به نظر می‎رسید موسوی در بیانیه خود به جمع‌بندی نهایی نرسیده اما بیانیه 15ماده‌ای خاتمی با صحبت‎های بعدی‌اش در نگاه بسیاری از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب از جمله بهزاد نبوی «مانیفست اصلاح‌طلبی» بود. در همین زمان مقایسه‌هایی میان بیانیه‌های این دو چهره اتفاق افتاد و حالا هم پیام اخیر مهدی کروبی از دو منظر قابل توجه است؛ هم از آن سو که او در جایگاه ترسیم تصویری از آینده و بیان راهکارها بوده است و هم از همین زاویه که قابلیت مقایسه را فراهم می‌کند.

تشابهات و تفاوت‎های نگاه موسوی، خاتمی و کروبی

سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی هر سه به‌عنوان چهره‎های شاخص اصلاح‎طلب در بیانیه‎ها و پیام‎هایشان اشتراکاتی داشتند.

اول؛ هر سه به وضعیت نامطلوب جامعه اشاره داشته‎اند.

دوم؛ هر سه نسبت به یکدست شدن حاکمیت و انحصارطلبی ایجادشده هشدار داده و از این اتفاق ابراز نگرانی و نارضایتی کرده‎اند.

سوم؛ هر سه خشونت‌پرهیز و خواهان رفتار مسالمت‌آمیز و نگاه دموکراتیک بودند.

چهارم؛ هر سه تحول‌خواهی و ضرورت «تغییر» را مطرح کرده‎اند.

البته در این بین بیانیه‎های اخیر موسوی و خاتمی هر دو ناامید از وضع موجود است اما اگر میرحسین موسوی را منتهی‌الیه نگاه رادیکال اصلاح‌طلبی بدانیم، اصلاحات مطرح‌شده از سوی او به راهکارهای خارج از نظام و تاکید بر «رفراندوم» منتهی می‌شود. خاتمی در میانه راه است و اگرچه او هم به نظر می‌رسد بنا بر تجارب گذشته معتقد است روند تحول‌خواهی به نوعی به بن‌بست رسیده است اما توصیه و تاکیدش بر «خوداصلاحی» نظام و جلوگیری از «خودبراندازی» است.

در این بین کروبی اما هنوز معتقد است برخی ساختارها مانند «احزاب» و حذف «نظارت استصوابی» در روند تغییر در جامعه و فضای فعلی کشور می‎تواند نقش اساسی و راه‌گشا داشته باشد. البته هم کروبی و هم خاتمی درباره اینکه جمهوری اسلامی که در 57 مدنظر بود با آنچه امروز شاهدیم متفاوت است؛ تاکید دارند. چنانچه کروبی با تاکید بر همان اهمیت احزاب در بیانیه اخیر خود گفته است که «در جمهوری اسلامی قرار نبود چنین اتفاقی بیفتد اما در عمل امروز یک جریان واحد بر کشور حکومت می‌کند که در غیاب ملت با کمک آرای باطله و در رقابت با آن مجلس و دولت را علاوه بر نهادهای انتصابی به‌دست آورده است و زیر سایه رئیس مادام‌العمر شورای نگهبان هر روز جریانی را از قطار انقلاب پیاده می‌کند.» در این میان البته تغییر مدنظر کروبی بنا بر همین پیام قابلیت چنین تفسیری دارد که او بیشتر نوستالژی دهه‌های 70 و 80 را به میان آورده است و او به استناد شعار «تغییر» که در سال 88 مطرح می‎کند؛ بر این تحول تاکید دارد.

پیام تغییر؟

اگرچه بیانیه‎های گذشته کروبی همراه با انتقادات و اعتراضات بسیار تندی بوده‎است؛ و برخی تحلیلگران مسیری که کروبی در پیش گرفته بود را به سمت خروج از چارچوب‎های نظام و مخالف آن تلقی کرده بودند؛ اما براساس این پیام مسیری که کروبی در نظر دارد و در این بیانیه ترسیم می‌کند، بیشتر از آنچه خاتمی و موسوی گفته‌اند نزدیک به هسته سخت قدرت است و می‎توان گفت که ملایمتی در این بیانیه وجود دارد که کمتر باعث عصبانیت نزدیکان به هسته سخت قدرت در این فضا می‎شود. بنا بر آنچه از ترسیم تصویر از سوی این سه چهره مبتنی بر اظهارنظرات و پیام‌ها و بیانیه‌هایشان به دست می‌‎آید؛ خاتمی و موسوی در یک‌سو و نزدیک‌تر به هم قرار دارند و نگران از دیرشدن‎ها هستند و کروبی با نگاه اصلاح از درون و تغییر از طریق مواردی مانند «حذف نظارت استصوابی» و «تقویت احزاب» در سوی دیگر طیف گسترده اصلاح‌طلبان و اصلاح‌خواهان در کشور قرار گرفته است. البته در نهایت این پیام چنین سوالی را در اذهان مردم ایجاد می‎کند که کروبی به دنبال ترسیم راه میانه‌ای برای حاکمیت و مردم بوده یا در میانه راهی قرار دارد که ممکن است با گذر زمان و افزایش ناامیدی از اصلاحات او هم ضرورت‌ها را اصلاحات تند و تیزتری بداند.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
آخرین اخبار