| کد مطلب: ۵۹۰۰
سرنوشت مبهم بسیج دانشجویی

سرنوشت مبهم بسیج دانشجویی

نگاهی به تحولات بسیج دانشجویی در گذر زمان

نگاهی به تحولات بسیج دانشجویی در گذر زمان

در بین تشکل‌های دانشجویی که در کشور گستردگی دارند، نام بسیج دانشجویی را می‌توان در کنار انجمن‌های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت قرار داد؛ نهادی که البته در مقایسه با انجمن و دفتر تحکیم، جوان‌تر به شمار می‌رود و در سال 1367 پیش از فوت بنیانگذار انقلاب اسلامی تاسیس شد و این روزها در حال سپری کردن روزهای متفاوتی در سیر فعالیتش است. آنها که روزگاری بازوی مورد تاکید و استفاده اصول‌گرایان محسوب می‌شدند، این روزها در جایگاهی قرار دارند که روبه‌روی تصمیمات کلان دولت و مجلس اصول‌گرا و به عبارت خودشان انقلابی قرار گرفته‌اند، در بیانیه‌های رسمی خود می‌گویند: «دولت و مجلس انقلابی رفتار پوپولیستی دارند» و پیشنهاد می‌کنند: «ساختمان مجلس به‌عنوان یکی از املاک مازاد در طرح مولدسازی به فروش برسد». از الزامی بودن انجام اصلاحات حرف ‌می‌زنند و در یکی از آخرین موارد به محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم پیشنهاد کرده‌اند «که از سمت خود استعفا دهد».

بسیج در مسیر تحکیم وحدت؟

چهارمین دهه از فعالیت بسیج دانشجویی در حالی سپری می‌شود که این دهه را می‌توان ورود این نهاد به روندی جدید دانست؛ روندی که البته در نهادهای دانشجویی دانشگاه‌های ایران و سرنوشت آنها جدید به شمار نمی‌رود و پیش از این هم در تاریخ 44ساله انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها تکرار شده است که یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین آنها را می‌توان پیرامون دفتر تحکیم وحدت (اتحادیه انجمن‌های اسلامی و سازمان‌های دانشجویی سراسر کشور) دید؛ نهادی که به‌گفته ابراهیم اصغرزاده: «پس از انقلاب برای تاسیس و تشکیل از مشاورانی همچون آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها، حسن حبیبی و حتی ابوالحسن بنی‌صدر بهره برد». اما در دوره‌های بعدی خود دچار انشقاق شد که اوج این انشقاق‌ها به دورانی برمی‌گردد که بسیج دانشجویی تشکیل شده بود که برخی از اعضای آن به عضویت بسیج دانشجویی درآمدند، انشعاب‌های بعدی هم پس از قتل‌های زنجیره‌ای و ماجرای کوی دانشگاه به دو گروه علامه و شیراز صورت گرفت که پس از آن دفتر ادوار تحکیم تشکیل شد و در نهایت هم عملا از نقش‌آفرینی موثر باز ماند.

حال بسیج دانشجویی که یک‌بار در ابتدای دهه 80 با تشکیل جنبش عدالتخواه دانشجویی دچار انشقاق شده بود، روزگاری را سپری می‌کند که احتمال انشقاق در این نهاد بیش از گذشته است؛ نهادی که 25 مرداد 1400، پس از برگزاری مراسم تنفیذ سیدابراهیم رئیسی، با ارسال نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه که به امضای 7 تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه تهران رسیده بود، خواستار محاکمه حسن روحانی، رئیس‌جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم شده بودند؛ این‌بار در مسیری دیگر قرار گرفته‌اند و همانگونه که مشخص است در برابر دولت و مجلسی قرار گرفته‌اند که تمام توان‌شان را برای روی کار آمدن این دولت و مجلس استفاده کرده بودند.

بسیج و دولت سیزدهم

حال بسیج دانشجویی که زمانی بازوی اصول‌گرایان حساب می‌شد و در راستای منافع آنها حرکت می‌کرد، به نقطه‌ای جدید در تاریخ رسیده است که شاید تحمل این نقطه برای بسیاری از آنها که روزگاری در دانشگاه بر بسیج تکیه و تاکید داشتند، سخت باشد. اگر در گذشته انجمن اسلامی و بسیج دو تشکل رو در رو و مخالف هم در دانشگاه‌ها به‌ویژه نسبت به تصمیمات سیاسی اتخاذشده در سطح کشور و حاکمیت بودند، اما به نظر می‌رسد این دو جریان در یک موضوع به تفاهم رسیده‌اند و آن هم ناکارآمدی مسئولان بالاخص در دولت است.

به نظر می‌رسید که حضور دولت سیزدهم به ریاست سیدابراهیم رئیسی و تثبیت نگاه اصولگرایانه با همسویی و همفکری دولت و مجلس باعث شود که بسیج دانشجویی در ادامه راه همانگونه که پیشتر عمل کرده، پیش رود و به سمت‌وسوی حمایت از دولت مستقر برود، اما گویا این دوره تفاوت‌های قابل‌توجهی دارد که این تشکل را هم به منتقدان عملکردهای مجلس یازدهم و دولت سیزدهم بدل کرده است. چنانچه در همین چند ماه بارها بسیج دانشجویی به‌صورت رسمی با انتشار بیانیه‌هایی موضع‌گیری محکمی را در برابر دولت و مجلس داشته‌اند و اعلام کرده‌اند که از وضعیت پیش‌آمده در کشور که ناشی از ضعف مدیریت توسط دولت سیزدهم و مجلس یازدهم است، ناراحت و ناراضی هستند.

ماجرای مخبر و بسیج دانشجویی

یکی از مهم‌ترین برخوردها و چالش‌هایی که بسیج دانشجویی با دولت سیزدهم داشته، مربوط به محمد مخبر، معاون اول دولت و به‌عبارت دیگر فرمانده اقتصادی دولت است؛ روندی که کار را به جایی رساند که بسیج دانشجویی 8 دانشگاه شهر تهران با انتشار بیانیه‌ای اعلام کردند که بهتر است با وضعیت موجود، محمد مخبر از معاون اولی دولت سیزدهم استعفا دهد.

ریشه این چالش به دو بار دعوت بسیج دانشجویی از معاون اول دولت سیزدهم برای حضور در دانشگاه و پاسخگویی به دانشجویان برمی‌گردد، دعوت‌هایی که از سمت محمد مخبر با واکنش مثبتی روبه‌رو نشده است و در نهایت منجر به بیانیه سوم علیه معاون اول شد. در اولین بیانیه 8 بسیج دانشجویی در مهرماه 1400 از محمد مخبر درخواست کرده بودند که برای پاسخگویی و رفع ابهام درباره دوران مدیریتش بر ستاد اجرایی فرمان امام و به‌صورت ویژه وعده‌های محقق نشده درباره واکسن برکت در دانشگاه حاضر شود. در بخشی از این نامه آمده بود: «حضرتعالی همچنان که به‌عنوان ریاست ستاد اجرایی فرمان امام فعالیت دارید، بیش از دو ماه است به معاونت اول ریاست‌جمهوری منصوب شده‌اید. شاهد وعده‌هایی از جنابعالی بودیم که علاوه بر لکه‌دار کردن اعتماد عمومی، منجر به وارد آمدن خسارت‌های جبران‌ناپذیری به کشور شدند؛ تعداد این ادعا‌ها آنقدر زیاد است که مجال مطرح شدن در این نامه را ندارد و در پیوست قرار می‌گیرد و به ذکر نمونه‌هایی بسنده می‌کنیم.» در بخش دیگری از این نامه آمده: «بزرگترین وعده‌ی جنابعالی مبنی بر تحویل ۵۰ میلیون دوز واکسن کووایران برکت تا پایان شهریورماه که بار‌ها مطرح کردید، اما اکنون که حدود یک ماه از آن موعد می‌گذرد، تنها ۸ میلیون دوز تحویل وزارت بهداشت شده و همچنان متقاضیان این امر با کمبود مواجه‌اند... جناب آقای مخبر! این خلف وعده‌ها درکنار عدم پاسخگویی مستقیم به مردم، اولا موجب نگرانی و ثانیا خلاف بیانات صریح رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دولت شماست.»

آنها همچنین چند وقت دیگر و در زمانی که طرح مولدسازی مطرح شده بود، نامه‌ای خطاب به محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم و سیداحسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و دارایی کشور درباره این ماجرا نوشتند و از این دو مقام ارشد دولت درخواست کردند به دانشگاه آمده و پاسخگوی ابهامات باشند؛ درخواستی که باز هم با واکنش مثبت از سوی دولت سیزدهم روبه‌رو نشد و معاون اول و وزیر اقتصاد از کنار آن به‌راحتی عبور کردند. در بخشی از نامه‌ای که اسفند 1401 خطاب به این دو مقام مسئول توسط 8 تشکل بسیج دانشجویی نوشته شده، آمده بود: «دولت سیزدهم در شرایطی اقدام به اجرایی کردن طرح مولّدسازی نموده که با انباشت انتقادات از سوی اقتصاددانان مطرح و نیز بدنه‌های کارشناسی خارج از دولت است. این انتقادات اکثراً دارای جنبه‌های کارشناسی و به‌دور از ملاحظات سیاسی است و متأسفانه تاکنون پاسخ‌های درخور و دقیقی از سران قوا و اعضاء رده‌بالای هیئت عالی مولّدسازی دریافت نشده است. بیمِ آن می‌رود اجرای این طرح در شرایط عدم اجماع نخبگانی و فقدان اقناع افکار عمومی دلسوزِ جمهوری اسلامی، خساراتی غیرقابل‌جبران با فروشِ آینده‌ی ملت ایران بر پیکره‌ی تاریخی جمهوری اسلامی ایران وارد نماید.»

اما آخرین مورد از چالش‌های بسیج دانشجویی و معاون اول دولت سیزدهم به نیمه اول ماه جاری برمی‌گردد. آنها که در دو نامه گذشته خود با پاسخ درخوری از سوی محمد مخبر مواجه نشده بودند، برای سومین بار نامه‌ای خطاب به آقای معاون نوشتند و این‌بار به او پیشنهاد کردند که از سمت خود در دولت استعفا دهد. در بخشی از این نامه که توسط 8 تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه‌های شهر تهران نوشته شده است، آمده بود: «آنچه امروز نمایان شده حاکی از آن است که دولت سیزدهم حتی به راهبردهایی واحد نزدیک هم نشده‌؛ دولت برنامهٔ مشخصی برای چند سال باقی مانده از عمر کوتاه خویش ندارد و تنها از ستونی به ستون دیگر در حال حرکت است.» در پایان نامه هم این 8 تشکل به محمد مخبر اینگونه پیشنهاد داده بودند: «اگر معاون اول محترم رئیس‌جمهور و نیز فرمانده ستاد تیم اقتصادی دولت پس از دو سال عملکرد و تصمیم‌های پرحاشیه، خود را پاسخ‌گوی دانشگاهیان نداند، باید استعفاء خویش را تقدیم ملت ایران نماید.»

بسیج روبه‌روی مولدسازی

یکی از چالش‌های اساسی که بسیج دانشجویی با دولت سیزدهم و مجلس داشته است، پیرامون طرح مولدسازی است. علاوه بر بیانیه‌ای که 8 تشکل بسیج دانشجویی خطاب به محمد مخبر و سیداحسان خاندوزی نوشته و از آنها درخواست کردند که برای پاسخگویی به دانشگاه بیایند، بیانیه‌هایی مجزا هم درباره این موضوع با ادبیاتی تندتر نوشته شده بود. یکی از این بیانیه‌ها که در آن سیدابراهیم رئیسی مخاطب قرار داده شده بود، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همچنین دانشگاه علامه طباطبایی پیشنهاد دادند در اولین گزینه برای مولدسازی، ساختمان مجلس را که راکد و ناکارآمد است، مازاد اعلام کنند. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «جناب حجت‌الاسلام رئیسی، مهمترین وظیفه رئیس‌جمهور، پاسداری از قانون اساسی می‌باشد. چطور به خودتان اجازه داده‌اید که برای پیشبرد ایده‌های تیم اقتصادی مُعوج‌ دولت، تمام نهادهای نظارت‌گر و قانون‌گذار را به حاشیه برانید؟! تاکنون سابقه نداشته است که پیشبرد چنین تصمیم اقتصادی بزرگی که منجر به تغییر در ساخت اقتصادی کشور خواهد شد، کاملا محرمانه و با دور زدن نهادهای رسمی و قانونی کشور یعنی مجلس و قوه قضائیه رقم بخورد. اگر بنا دارید اموالی که راکد و ناکارآمد هستند را مازاد اعلام کنید، به‌نظر می‌رسد اولین گزینه ساختمان بهارستان باشد!»

همچنین، مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران هم در همان مقطع نامه‌ای خطاب به محمد مخبر، رئیس هیئت مولدسازی دارایی‌های دولت نوشت و این مصوبه را «تعمیق بی‌عدالتی و تقویت طبقه مرفه» عنوان کردند: «پایمال شدن قوای مقننه و قضائیه در طی این تصمیم، سرمایه فروشی برای طی کردن مصارف جاری، تعمیق بی‌عدالتی و تقویت طبقه مرفه جدید و تکرار تجربه تلخ و غم‌بار خصوصی‌سازی‌های ۱۵ ساله، بخشی از نگرانی‌هایی هست که در نتیجه این مصوبه دامن‌گیر دلسوزان نظام و انقلاب شده است.»

نمونه‌های دیگر

اما علاوه بر مواردی که عنوان شد، بسیج دانشجویی در حوزه‌های دیگری نیز چالش‌هایی را با دولت سیزدهم و مجلس یازدهم داشته است که برای نمونه به چند مورد این چالش‌ها به صورت خلاصه در این بخش اشاره می‌شود.

نامه به رئیس مجلس یازدهم، درباره تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار - در این نامه که توسط 8 تشکل بسیج دانشجویی خطاب به محمدباقر قالیباف نوشته شده است، آنها عنوان کردند که دولت به‌دنبال این است که شأن نظارتی مجلس را برای حل مشکلات خویش زیر سوال ببرد. آنها در بخشی از این نامه نوشتند: «دانشجویان بسیجی با رصد صحنه سیاسی و اقتصادی کشور، تحلیل خود را نسبت به مسئله «تشکیل سازمان بازرگانی و تنظیم بازار» بیان کرده و شما و مجلس را از تشکیل سازمانی ضدتولید بر حذر می‌دارند. دولت با ارائه این لایحه با زیر سوال بردن شأن نظارتی مجلس، به‌دنبال یک دستاویز برای حل مشکلات خویش است و پس از تشکیل این سازمان ذیل نهاد ریاست‌جمهوری، مجلس دیگر امکان هیچ‌گونه حقی بر تعیین رئیس، تأیید و تصویب برنامه‌ها و نظارت بر فرایندهای اجرایی آن نخواهد داشت.»

ماجراهای وزارت صمت و استعفای فاطمی امین - به‌دنبال حواشی ایجادشده پیش از استیضاح سیدرضا فاطمی‌امین از وزارت صنعت، معدن و تجارت، بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در صفحه توئیتر خود عنوان کرد که مجلس با انجام دادن رفتاری پوپولیستی، بستری برای رانت‌جویی و فساد فراهم کرده است. در این توئیت آمده بود: «مجلس شورای اسلامی در ساختاری با عدم شفافیت با رفتاری دوگانه از طرفی قدرت نظارتی خود را ابزاری برای اقدامات پوپولیستی قرار داده و بستری برای رانت‌جویی و فساد فراهم کرده است و از طرفی دیگر با عدم قاطعیت در تصمیم‌های پایانی باعث ایجاد هرج و مرج در بدنه دولت می‌شود. همچنین روند کاری وزارت صمت به‌گونه‌ای بوده که باعث از دست رفتن مهمترین رکن حکومت اسلامی یعنی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم شده است.»

زمستان سخت و انرژی - در زمستان سال گذشته که قرار بود اروپا درگیر زمستان سخت شود اما این زمستان سر از ایران درآورد، به‌دنبال افزایش قیمت انرژی و صدور نجومی قبض گاز برای برخی مشترکین، بسیج دانشجویی دانشگاه شریف اقدام دولت برای تخفیف هفتاد درصدی قیمت گاز را اقدامی پوپولیستی عنوان کرد. در این توئیت آمده بود: «عدالت آن نیست که هزینه‌ی قبض گاز افراد مرفه و پرمصرف را همه‌ی مردم بپردازند. تخفیف هفتاد درصدی افزایش قبض گاز نجومی مصرفان یک اقدام پوپولیستی‌ست که لطف چندین میلیونی به یک درصد پرمصرف است، اما امان از باطنِ زشتِ آن!»

افزایش 27 درصدی حقوق کارگران - پس از اعلام اینکه قرار است حقوق کارگران در سال 1402 تنها 27 درصد افزایش داشته باشد، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، علاوه بر نامه‌ای که خطاب به رئیس دیوان عدالت اداری نوشت؛ اقدام به ارسال نامه‌ای برای دو وزیر کابینه دولت سیزدهم کرد. مخاطب این نامه وزرای کار و اقتصاد بودند. در بخشی از این نامه، آمده بود: «آقایان وزرای اقتصادی؛ دولت، درحالی به حداقل دستمزد کارگران تعدی می‌کند که تنها ۵ درصد از کارگران، شاغل بخش دولتی هستند.آیا رواست که منافع ۹۵ درصد از نیروی کار فدای تعارض منافع دولت در بنگاه‌داری‌اش شود؟! شایسته است که دولت، نقش میانجی را بین کارگر و کارفرما اجرا کند و حتی به حمایت از قشر مستضعف بپردازد و سعی در راضی نگه داشتن نمایندگان کارگران داشته باشد.» و یا در نمونه دیگر، بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در توئیتر رسمی خود به طرح اصلاح یارانه انرژی واکنش نشان داد و نوشت: «هر سال حقوق کارگران و کارمندان آب می‌رود و هر روز رکورد جدیدی در مصرف بنزین شاهدیم. اصلاح یارانه عظیم انرژی و رساندن آن به مردم، مخصوصا دهک‌های پایین یکی از اولویت‌های اصلاح اقتصادی امروز کشور است. متاسفانه مسئولان از آبان ۹۸ به‌جای اقناع و صحبت با مردم، درس سرکوب بیشتر قیمت را گرفتند.»

بسیج و دستگاه قضا

هرچند سابقه انتقادات از قوه قضائیه در بین تشکل‌های دانشجویی پیش از این هم وجود داشته است، اما شاید کمتر کسی باور می‌کرد که روزی برسد که انتقاد از قوه قضائیه از سوی بسیج دانشجویی انجام شود. آنها در دهه چهارم حیات خود موج نقدهای خود را از منازعات سیاست و نقد به عملکرد دولت و مجلس بالاتر برده و در همین یک سال اخیر قوه قضائیه را مورد خطاب قرار داده و ادبیاتی را که در سایر حوزه‌ها به کار می‌بردند، درباره دستگاه قضا نیز به کار بردند.

البته هرچند تعداد نامه‌های ارسال شده از سوی بسیج دانشجویی برای دستگاه قضا کمتر از سایر دستگاه‌هاست، اما همین اندک واکنش‌های انتقادی هم جای بحث و بررسی دارد که کار به کجا رسیده که صدای بسیج دانشجویی که از مدافعان برخوردهای دستگاه قضا بوده هم درآمده است و آنها هم زبان به نقد گشوده‌اند و هم رئیس قوه قضائیه و هم منصوبان محسنی‌اژه‌ای را مورد خطاب خود قرار می‌دهند. یکی از آخرین این موارد نامه‌ای بود که بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با همراهی مجمع دانشجویان عدالتخواه خطاب به حکمتعلی مظفری، رئیس دیوان عدالت اداری درباره مصوبه دستمزد در سال 1402 نوشتند و در آن اعلام کردند این مصوبه مبنی بر افزایش 27 درصدی حقوق در سال 1402، باعث خواهد شد تا سفره کارگران کوچک‌تر شده و بر همین اساس دیوان عدالت اداری باید مصوبه را باطل کند. در بخشی از این نامه آمده بود: «به‌رغم فشار تورمی بسیار زیاد، علی‌الخصوص در کالاهای اساسی و اجاره‌خانه‌ها، میزان افزایش دستمزد برخلاف قانون برای حداقل حقوق‌ ۲۷درصد و برای بقیه ۲۱درصد تعیین شده است. درحالی‌که تصمیمات دولت در سال گذشته منجر به این فشار تورمی شده است، انتظار می‌رفت دولت محترم همانطور که شعار مردمی بودن می‌دهد حداقل زندگی کارگران را نیز تامین می‌کرد. با وجود تورم حدود ۵۰درصدی اجاره‌بها و حدود ۷۰درصدی اقلام خوراکی در سال گذشته، این افزایش دستمزد همراه با فشار و زورگویی در شورای عالی کار، سفره کارگران را نسبت به آغاز سال پیش بسی کوچکتر کرده است. چرا باید ۴۰ میلیون ایرانی با یک تصمیم غیرمنطقی، غیرکارشناسی و خلاف قانون متضرر شوند؟»

اما پیش از این، 8 تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه‌های تهران بزرگ، با ارسال نامه‌ای انتقادی خطاب به غلامحسین محسنی‌اژه‌ای پیرامون حکم صادرشده برای وحید اشتری، افشاگر یک جریان حاشیه‌ای مربوط به رئیس مجلس، واکنش نشان داده بودند و صدور حکم 14 ماه زندان برای این فعال دانشجویی عضو پیشین بسیج دانشگاه تهران و همچنین شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی را در تضاد با عفو صادرشده توسط مقام رهبری عنوان کرده بودند. در بخش‌هایی از این نامه که برای رئیس دستگاه قضا نوشته شده، آمده است: «اخیرا ابلاغ نامه‌ی فراخوان به جناب آقای وحید اشتری، فعال جریان عدالت‌خواه، و تقارن این پرونده، با عفو چند ده‌ هزار نفری محکومان توسط رهبر معظم انقلاب، تلخ‌ و دلسردکننده است. بسیج‌های دانشجویی دانشگاه‌های تهران، با بخش زیادی از مواضع و کنش‌های سیاسی آقای اشتری همراه نیستند و بعضی کنش‌ها را به دور از عدالت می‌دانند؛ اما همگی چنین برخوردی با یک فعال اجتماعی و دغدغه‌مند نسبت به انقلاب اسلامی را به دور از مصالح جامعه دانسته و با آن مخالف هستند.»

بسیج و سیاست‌های مشترک

آنها در کنار اینکه دولت، مجلس و قوه قضائیه را مورد خطاب خود قرار داده‌اند، در مواضع اخیر خود سیاست‌های کشور را مورد نقد خود قرار داده و اخطارهایی را با توجه به حوادث سال گذشته کشور مطرح کردند. در یکی از این بیانیه‌ها که توسط بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف به مناسبت روز دانشجو در سال 1401 نوشته شده بود، اعلام کردند که زمان انجام دادن اصلاحات جدی در کشور از راه رسیده است و باید مطالباتی مانند به رسمیت شناختن اعتراض مردمی و ایجاد بستر اعتراض مسالمت‌آمیز را پیگیری کرد و به سرانجام رساند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «بارها و بارها مطالبه‌ی به‌رسمیت شناختن اعتراض مردمی، ایجاد بستر اعتراض مسالمت‌آمیز و جداسازی معترض از معارض به گوش مسئولین رسانده شده، اما اقدامی نتیجه‌بخش صورت نگرفته است. به صورت ویژه، مشکلات اقتصادی، به ثمر نرسیدن قول‌های داده‌شده توسط مسئولین، عدم هماهنگی در بخش‌های مختلف دولت و حاکمیت، فقر، فساد، تبعیض و عدم پیشرفت چشمگیر در عدالت اجتماعی، پاره‌ای از مشکلاتی است که سبب نارضایتی اجتماعی، زمینه‌ساز اثرگذاری دشمن و بازماندن از پیشرفت معنوی و مادی کشور می‌شود. اکنون فرصت پرداختن به مسائل اصلی مردم و شروع اصلاحاتی جدی است. اصلاحات جدی هم حضور و اراده‌ی مردم را برای نقش‌آفرینی طلب می‌کند و هم اراده‌ی مسئولین را برای بسترسازی.»

یکی دیگر از فعالیت‌های گسترده‌ای که بسیج دانشجویی در راستای مخالفت با سیاست‌های کلان کشور انجام داده است، در موضوع سربازی اجباری است. آنها که شهریور سال گذشته با محوریت جنبش عدالتخواه دانشجویی اقدام به برگزاری تجمع در برابر سازمان وظیفه کردند و با انتشار بیانیه‌ای درخواست داشتند که دوران سربازی اجباری به پایان رسیده و سربازی حرفه‌ای در دستور کار قرار بگیرد، همچنان به فعالیت خود در این زمینه ادامه می‌دهند، به‌گونه‎‌ای که بسیج دانشجویی دانشگاه شریف چند روز پیش یکبار دیگر در کانال تلگرامی خود تاکید کرد که باید سربازی، حرفه‌ای شود.

سخن پایانی

با توجه به آنچه اشاره شده، به نظر می‌رسد به‌دنبال فضای ایجاد شده و مشکلات و معضلاتی که در جامعه به ویژه در برابر نسل جوان وجود دارد، فاصله این تشکل دانشجویی با اصول‌گرایان روزبه‌روز در حال بیشتر شدن است؛ جریانی که تا دیروز همیشه در نقش بازوی جوان این جریان فعالیت می‌کرد، در نقطه حساسی قرار گرفته است؛ از یک‌سو این جریان هم‌سو با نظرات بخش تندرو اصولگرایی در ماجرای درگذشت مهسا در برابر معترضان دانشجویی قد علم کرد و این اختلافات گاهی به زد و خورد کشیده شد و از طرفی دیگر همین جریان با بیانیه‌های تند و تیز تبدیل به منتقد دولت و مجلس شده است؛ این موضوع بی‌شباهت با رویکرد انتقادی تحکیم وحدت در پایان دولت اصلاحات نیست که در بسیاری از موضوعات هم‌نظر با دولت بودند و از سوی دیگر موضوع عبور از خاتمی را مطرح می‌کردند. با وضعیتی که بسیج دانشجویی در آن قرار دارد، این سوال بیش از گذشته مطرح خواهد شد که آیا این نهاد نیز با مرور زمان دچار همان سرنوشتی می‌شود که دفتر تحکیم وحدت شد؛ نهادی که روزگاری نقش ویژه‌ای در به قدرت رسیدن سیدمحمد خاتمی داشت اما به مرور زمان نقش آن در عرصه سیاست کشور کمرنگ شد و امروز عملا دیگر نقشی در صحنه ندارد و تنها به نامی خلاصه شده است.

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
آخرین اخبار