بررسی نسبت اثرگذاری نگاه کارشناسی و رویکرد سیاسی با کابینه مسعود پزشکیان
حرکت به سمت مطلوب؟
مقایسه دو گروه وزرا و معاونین رئیسجمهور حاکی از آن است که مسعود پزشکیان در انتخاب معاونین نزدیکتر به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است و در انتخاب وزرا به نظر میرسد دست او بسته بودهاست. هنوز انتقادها به دولتهای جمهوری اسلامی برای اختیار نداشتن در چینش کابینه پابرجاست اما به نظر میرسد پزشکیان با توجه به رویکرد خود که هم میخواهد مردم را راضی نگه دارد و هم خواهان وفاق ملی در سطح حاکمیت و جریانهای سیاسی است؛ براساس اختیارات و اقتضائات مورد نظر خود عمل کرده است.
«هیچوقت بنده نظر کارشناسی نمیتوانم بدهم. کارشناسها مینشینند، تصمیم میگیرند، تجربه بینالمللی را میگذارند، تازه وقتی رسیدند به اینکه باید اجرا کنند، این زندگی بدون شرمساری مردم را در نظر میگیرند. هر مداخلهای میخواهند بکنند نباید آن آدمی که میرود خانهاش شرمنده زن و بچهاش بشود.»
جملات بالا یکی از نخستین اظهارنظرهای پزشکیان در برنامههای تلویزیونی تبلیغاتی اوست. همینکه مسعود پزشکیان اذعان داشت نمیتواند نظر کارشناسی بدهد، مورد انتقاد بسیاری بود. وی به دفعات این نکته را تکرار کرد و تاکید داشت که از کارشناسان برای اداره دولت مطبوعاش استفاده خواهد کرد.
پس از پیروزی در انتخابات نیز یک شورای راهبری متشکل از متخصصان حوزههای مختلف تشکیل داد که درباره گزینههای پیشنهادی کابینه او و حتی معاونین او اظهارنظر و بحثهای کارشناسی داشته باشند. در نهایت اما وزرای پیشنهادی پزشکیان مقبول بسیاری نیفتاد! او توانسته بود بخشی از وعدههایی را که داده بود عملی کند و بعضی را نه؛ از جمله جوانگرایی و انتخاب وزیری از اهل تسنن. اما در بحث معاونان شرایط او بهتر به نظر میرسد؛ اینجا هم جوانان، هم زنان و هم از نیروهای اهل سنت حضور دارند.
پزشکیان 19 وزیر را با سوابق کاری و تحصیلی مختلف به مجلس معرفی کرد؛ که البته با انتقادهای فراوانی روبهرو شد. یکی از مهمترین دلایل انتقادها بهویژه از سوی اصلاحطلبها به این دلیل بود که برخی از معرفیشدگان از سوی پزشکیان تجربه لازم را ندارند و برخی هم مخالف او و نگاه او هستند؛ نمونه نقد اول، اسکندر مومنی، وزیر کشور و سیدرضا صالحیامیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری و نمونه نقد دوم هم از احمد دنیا مالی، وزیر ورزش و جوانان گرفته تا علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش. به عبارتی این تصور از عدم همسویی وزرا با نگاهی که پزشکیان در زمان انتخابات ارائه کرده بود، تصویر واضحی از آینده عملکرد این دولت حاصل نمیکرد.
اما وضعیت درباره معاونین و سایر اعضای انتصابی کابینه بهتر بود؛ اگرچه این تصمیمها هم حداقل در ابتدای کار به دور از حاشیه نبود، اما هرچه این ترکیب کاملتر شد، صدای اعتراضها کوتاهتر شد. نخستین معاونی که پزشکیان انتخاب کرد، محمدرضا عارف، معاون اول او بود که بیش از سایرین مورد انتقاد قرار گرفت. او معاون اول دولت خاتمی بود.
زهرا بهروزآذر هم از انتقادها در امان نبود، او با شهیندخت مولاوردی مقایسه میشد، بهروزآذر سرپرست امور زنان شهرداری تهران در شورای پنجم، پژوهشگر امور اجتماعی و دارای دکترای رشته توسعه کارآفرینی از دانشگاه تهران دارد. محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، رئیس شورای راهبری دولت پزشکیان، وزیر امور خارجه دولت روحانی که با اعلام اسامی وزرا استعفا داد اما چندی پیش به کار بازگشت. محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، چندان در معرض انتقاد نبود.
قائمپناه چشمپزشک و فوق تخصص قرنیه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران است و یکی از معاونین پزشکیان در زمان وزارت او در وزارت بهداشت بوده است. البته به نظر میرسد انتخابهای بعدی پزشکیان باعث شد ورق به نفع او برگردد و نگاه مثبت به او کمکم به همان زمانی که وارد کارزار انتخابات شد برسد.
شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست، تمام دوران فعالیت خود را در سازمان محیط زیست بوده و در سالهای اخیر به سمت مدیرکل محیط زیست و توسعه شهرداری تهران در شورای پنجم رسید و دکترای مدیریت محیط زیست از دانشگاه آزاد دارد. مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور که معاون پارلمانی محمد خاتمی نیز بود.
عبدالکریم حسینزاده، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، که از نیروهای باسابقه اهل سنت و نماینده مجلس در سه دوره نهم، دهم و دوازدهم است.
پزشکیان برای این انتخاب نیز در دو روز گذشته مورد حمایت و تشویق بسیاری بهویژه اهل سنت قرار گرفته است و خود را از سایه سنگین انتقادها مبنی بر عدم بهکارگیری متخصصینی از اهل سنت و اقلیتهای مذهبی خارج کرد. انتخاب فاطمه مهاجرانی که از اعضای شورای راهبری دوره انتقال دولت چهاردهم بود، بهعنوان سخنگو و الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد، بهعنوان رئیس شورای اطلاعرسانی دولت چهاردهم آخرین تصمیمات پزشکیان برای کابینه بوده است؛ که بر اساس تصویری که از این افراد وجود دارد؛ با استقبال حداقل پایگاه رای و حامیان پزشکیان روبهرو شد.
مقایسه دو گروه وزرا و معاونین رئیسجمهور حاکی از آن است که او در انتخاب معاونین نزدیکتر به وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است و در انتخاب وزرا به نظر میرسد دست او بسته بودهاست. هنوز انتقادها به دولتهای جمهوری اسلامی برای اختیار نداشتن در چینش کابینه پابرجاست اما به نظر میرسد پزشکیان با توجه به رویکرد خود که هم میخواهد مردم را راضی نگه دارد و هم خواهان وفاق ملی در سطح حاکمیت و جریانهای سیاسی است؛ براساس اختیارات و اقتضائات مورد نظر خود عمل کرده است.
در توصیف بهتر وضعیت کابینه پزشکیان، هممیهن گفتوگویی با سه کارشناس و فعال سیاسی؛ علی شکوریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، محمود واعظی، قائممقام و رئیس دفتر سیاسی حزب اعتدال و توسعه و رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی داشته است و نظر آنها را در اینباره پرسیده است که در ادامه میخوانید.
*اظهارنظرها حاکی است که رویکرد پزشکیان در انتخاب وزرا و معاونین تفاوت دارد. نظر شما در این زمینه چیست؟
علی شکوریراد: این فرض مطلق نیست چراکه نیمی از وزرا از طریق فرایند کمیتهها و شورای راهبری انتخاب شدند و نیمی خارج از این چارچوب در نهایت انتخاب شدند که متفاوت بودند. اما با توجه به رویکرد کلان دکتر پزشکیان که وفاق ملی است، در تعامل با نهادهای دیگر حاکمیتی به ترکیبی دست پیدا کردند که از نظر من، این وفاق را تامین کند.
بنابراین یکی از عوامل مؤثر در چینش وزرا مجلس است و تاثیر هم گذاشت. اما در مورد معاونین این موضوع کمتر صادق است و گزینشها با دست بازتری صورت گرفته است. البته آنها نیز بیشتر در فرایند کمیتهها و یا مشابه آن بودند، یعنی اگر فرایند کمیتهها و شورای راهبری را یک امر کارشناسی در نظر بگیریم، برونداد آن بر مبنای ارزیابیِ کارشناسیشده افراد است. در معاونتها نیز برخی از این فرایند گزینش شدند و برخی نیز نزدیک به این فرایند هستند و انتخاب آنها چندان تباینی با این فرایند نداشته است.
محمود واعظی: امری طبیعی است. در جریان تعیین و انتخاب معاونین رئیسجمهور فیلتر قوه مقننه مطرح است. قطعاً تلاش آقای پزشکیان این بوده که وزرا به گونهای انتخاب شوند که بتوانند از مجلسی که اکثریت آن را اصولگرایان تشکیل دادهاند رای اعتماد قاطع کسب کنند.
بهزعم اینجانب ملاحظه صورتگرفته صحیح و هوشمندانه بود و گزینههای پیشنهادی ایشان به شکلی انتخاب شد که بهانهجوییهای جناحی را کاهش داد و مطابق سیاست وفاقی مدنظر کسب رای اعتماد قاطع وزرای دولت چهاردهم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همان دور اول میسر گردید و دولت چهاردهم موفق شد تا در تعاملی سازنده با قوه مقننه کار خود را با طیب خاطر و مطابق برنامهریزی ترکیبی صورتگرفته شروع کند اما در ارتباط با انتخاب معاونین رئیسجمهور، ابتکار عمل با شخص آقای پزشکیان بود و با توجه به شاخصهای کارشناسی و شناخت شخصی، نهایتاً خودشان تصمیم گرفتند و افراد مطلوبنظر را منصوب کردند.
بهطور کلی کابینه تشکیلشده مورد قبول است. هم وزرایی که موفق به کسب رای اعتماد از مجلس شدند و هم معاونینی که از سوی شخص رئیسجمهور منصوب گردیدند. از این روی امیدواریم با تلاشهای آتی مجموعه دولت چهاردهم این مقدار امید نسبی ایجادشده در جامعه، چه از سوی آن دسته مردم که رای دادند و چه از سوی آن عدهای که رای ندادند اما امیدوارند که تحولی اساسی در زندگی آنها رخ دهد، تداوم و افزایش پیدا کند و دولت همواره پاسخگو باشد. البته کار در اینجا تمام نشده و انتخابهای صورتگرفته ابتدای راه و مسیر پرفرازونشیب پیش روی دولت چهاردهم است.
مهم این است که وزرا و معاونین کابینه، در راستای ایجاد تحول، مدیران سطوح میانی و عالی خود در سطح وزارتخانه یا سازمان تحت مدیریت را چگونه چینش کنند. بسیار حائز اهمیت است که معاونین وزرا و ساختار مدیریت میانی دستگاهها یا سازمانها از افراد شایسته و متخصص تشکیل شود و امیدواریم وفق اتخاذ این روند و مشی شایستهسالارانه و مستحسن، تحولی شگرف در زندگی مردم ایجاد و نتیجتاً امید اجتماعی به آینده پس از سه سال سخت بازآفرینی و تقویت شود.
رحیم ابوالحسنی: آقای دکتر پزشکیان از بدو تبلیغات انتخابات، چند شاخص یا معرف را مطرح کردند و در تمام ایام تبلیغات هم همانها را دنبال کرد تا به پیروزی رسید. اولین مورد حرکت و کنش در چارچوب استراتژیها و راهبردها و نظرات رهبری است چراکه از واژه «منویات مقام معظم رهبری» استفاده میکرد. دومین نکته اقدام در چارچوب برنامههای مصوب اعم از برنامههای جامع و برنامه هفتم توسعه و غیره بود.
سومین نکته؛ نظر ایشان این بود که مشکل کشور ما عدم وفاق و انسجام و هماهنگی نیروهای کشور است که از تضادها و تعارضهای داخلی برمیخیزد و مشکل از چپ یا راست بودن نیست. بنابراین لازم است فراتر از تعارضات داخلی حرکت کنیم تا بتوانیم مشکلات کشور را حل کنیم. دکتر پزشکیان بارها گفته است که با این اختلافات مشکل حل نخواهد شد. از نظرم کابینه باید دارای تخصص و تجربه باشد و به دور از نگاه جناحی بتواند کارها را پیش ببرد و فکر میکنم در چینش کابینه این چهار اصل را رعایت و بر این اساس حرکت کردند.
او در چارچوب نظرات رهبری در روز دفاع از اعضای کابینه نیز اعلام کرد که تمام اعضای کابینه را با رهبری مشورت و هماهنگ نموده است. در بحث وفاق نیز سعی کردند تمام نیروهایی که در زیر چتر رهبری و یا در چارچوب رهبری حرکت میکنند با اصلاحطلبان معتدل و آنهایی که اساس آنها حفظ نظام و نظم اجتماعی است را انتخاب کند. نیروهای آقای قالیباف را نیز که از طیف نیروهایی که در چارچوب رهبری حرکت میکنند انتخاب کرد و نیروهای دولت آقای رئیسی هم آنهایی که در چارچوب نظام و رهبری حرکت میکنند را ترکیب کرده است.
*چقدر کلیت کابینه معاونان و وزرا و منصوبین پزشکیان را در راستای تحقق غلبه نگاه کارشناسی بر دولت میدانید؟
علی شکوریراد: همانگونه که در بالا اشاره کردم، شورای راهبری که متشکل از تیمهای کارشناسی بود در انتخاب وزرا تاثیرگذار بود و در انتخاب معاونین نیز این نگاه کارشناسی حضور داشت و همانند شورای راهبری عمل کردند.
محمود واعظی: آقای پزشکیان نیز، همانند رؤسایجمهور گذشته در انتخاب اعضای کابینه محدودیتهایی داشتند. در جریان انتخاب مدیران عالی، گزینش و استعلامات از دستگاههای ذیربط امری ضروری و غیرقابل اجتناب است و اینطور نیست که به راحتی و بدون هیچ تشریفات قانونی به هر فردی مسئولیتی خطیر سپرد. فلذا با توجه به محدودیتهای یادشده اقدامات صورتگرفته عقلایی و قابل احترام است.
البته ضروری است تا دو موضوع حائز اهمیت عملیاتی شود؛ یکی وفاداری به سیاستهای کلان رئیسجمهور که در جریان انتخابات به مردم وعده داد و متعاقباً وزرا و معاونین رئیسجمهور در همه تصمیمات و سیاستگذاریها موظف به اجرا و تأسی از آنها هستند. دیگری هم اهداف کلان، وظایف قانونی و سیاستهای تخصصی منحصربهفرد هر سازمان و دستگاه اجرایی است و به صورت طبیعی توسط وزرا و معاونین رئیسجمهور اجرا میشود و انجام کارِ کارشناسی در این عرصه امری ضروری است.
فلذا ایفای نقش اساسی رئیسجمهور در این است که سیاستهای بخشی و مباحث تخصصی ارکان قوه مجریه را با اصول کلی که به مردم اعلام کرده تطبیق دهد و بین اهداف تخصصی ذاتی دستگاهها و سیاستهای کلی دولت چهاردهم همخوانی ایجاد کند تا دولت سیاست یکدست و واحدی ارائه دهد. اینکه در مجموعه دولت دستگاه و سازمانها به شکل جزیرههای متعدد اقدام کنند و هر فردی برای وزارتخانه و مجموعه تحت مدیریت خود هر تصمیمی که میخواهد بگیرد، مردود و مخرب است. مطابق تجربیات، الزامی است تا تصمیمات مدیریتی بخشی، توسط رئیسجمهور و معاون اول و در خرد جمعی ناشی از شوراهای موجود یا شوراهایی که حسب نیاز شکل خواهند گرفت هماهنگ شوند و به شکل منسجم و یکدست عملیاتی شوند تا برایند آن برای مردم و کشور مثبت و سازنده باشد.
رحیم ابوالحسنی: معتقدم بخش اعظم نیروهای آقای پزشکیان براساس نگاه سیاسی انتخاب نشدهاند، در درون بدنه بودهاند؛ برای مثال وزیر کار در درون بدنه بود؛ وزارت ارشاد، وزارت اقتصاد، وزارت امور خارجه، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و در واقع غالب نیروها در درون بدنه آن نهادی بودند که ایشان به وزارت آن نهاد منصوب کردند.
برخی، بله، در درون بدنه نبودند؛ مثل وزارت کشور و یا میراث فرهنگی اما در همان قالبی که اشاره کردم میگنجند و نگاه سیاسی مطرح نبوده است. معتقدم درباره وزارت کشور، شاخصترین نیرویی که از بدنه نیاورده است همین وزارتخانه است. اما افرادی را از بدنهها انتخاب کردند که با چند اصل کلی اشاره شده در بالا همخوانی داشته باشند.
*اگر بخواهید نسبت سیاسی برای این کابینه در نظر بگیرید این کابینه را در پهنه سیاسی کشور میتوان در راستای کدامیک از جریانهای سیاسی کشور دانست؟
علی شکوریراد: فکر میکنم رویکرد این کابینه در مجموع اصلاحطلبانه است و حتی گزینههایی که به لحاظ آرایش سیاسی در جامعه در زمره اصولگراها تلقی میشوند، در چارچوب رویکردی که آقای دکتر پزشکیان اتخاذ کردهاند، انتظار رفتار اصلاحطلبانه از آنها میرود. بنابراین برخی اصلاحطلب شناسنامهدار هستند، اما برخی اصلاحطلب شناسنامهدار نیستند و انتظار میرود عملکرد آنها در راستای رویکرد کلی دکتر پزشکیان - اصلاحطلبانه - باشد.
محمود واعظی: به نظر بنده، آن دسته افراد، گروه و جریانهایی که در جریان انتخابات ۱۴۰۳ به هر نوعی در راستای پیروزی آقای پزشکیان فعالیت کردند؛ چه اصلاحطلبان، چه اعتدالیون و چه اصولگراهای معتدل؛ جملگی به نوعی در دولت حضور دارند. در جواب سوال بخشی که معتقدند، چرا افرادی که در جریان این ظفر ملی فعالیت فزاینده نکردند و بلکه در جبهه مقابل فعالیت داشتند و امروز در این کابینه حضور یافتهاند، باید گفت که این اقدام ناشی از رعایت برخی ملاحظات بوده و تعداد آنها هم قلیل و اندک است.
رحیم ابوالحسنی: معتقدم جریانهای سیاسی در ایران دچار تحول درونی شدهاند. یعنی گفتمان اصولگرایی، دیگر در نیروهای اصلی آن، آن شاخصهای گفتمانی قبلی را ندارند. برای مثال بخشی از نیروهای راست رادیکال که جزو نفرات شاخص اصولگرا بودند، وقتی دقت میکنید میبینید خیلی به نظرات اصلاحطلبها نزدیک شدند، مثل آقای باهنر و آقای توکلی که نیروهای شاخص جناح راست بودند و بسیار بر ضد جریان اصلاحطلبی بودند و به این نتیجه رسیدند که اشکالاتی وجود دارد.
بخش اعظمی از جریان اصلاحطلبی هم از رادیکالیسم دست برداشته و معتقد است نمیشود با دالهای گفتمانی به نتیجه رسید. اصلاحات باید شاخصهای گفتمانی خود را عوض کند. البته هم در درون جریان اصولگرا بخشی رادیکالتر شدند، مانند جریان پایداری و در درون اصلاحطلبها نیز این اتفاق رخ داد و به سمت اپوزیسیون رفتند.
اما بخشی از این دو گفتمان به واقعیت اجتماعی بیشتر رسیدند و بر مسائل خود به این نتیجه رسیدند که باید به صورت موضوعی کار کرد. بنابراین معتقدم یک نوع تحول گفتمانی در درون این جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی در حال شکل گرفتن است. از طرفی نیز نباید حکومت و دولت را با این دید تحلیل کرد. یکی از پارادایمهایی که دولتها را امروز تحلیل میکنند نه براساس دموکراسی یا اقتدارگرا، یا مدرن و سنتی و یا چپ و راست، بلکه یک دولت را اینکه توسعهگرا است یا نه بررسی میکنند، مبنی بر اینکه مؤلفههایی برای توسعه در نظر گرفته است و آیا میخواهد مسائل کشور را حل کند یا خیر. باید یک گفتمان جدیدی را برای آقای پزشکیان تعریف کنیم و دولت او میتواند به این سمت برود که یک دولت توسعهگرا باشد.
این دولتها با ویژگیهای خاص خود شکل میگیرند؛ ما هم چپِ توسعهگرا داریم، هم راستِ توسعهگرا داریم، هم نظامِ دموکراتیکِ توسعهگرا و هم نظامِ اقتدارگرای توسعهگرا و به نظرم اگر آقای پزشکیان بتواند به سمت گفتمانِ دولت توسعهگرا برود، میتواند خود را از این جریانها و گفتمانهای رایجی که در دو سه دهه اخیر در ایران وجود دارد نجات دهد.
*تصورتان از آینده عملکردی این دولت و کابینه چیست و آیا این دولت با این چیدمان میتواند در مسیر بهبود شرایطی که در کشور شاهد هستیم حرکت کند؟
علی شکوریراد: وقتی رویکرد کلی دولت، رویکردِ کارآمدی باشد و نه تعلق خاطر به حاشیهها، انتظار کارآمدی هم از آن میرود و فکر میکنم این دولت، دولتِ بسیار کارآمدتری نسبت به دولتهای پیشین خواهد بود.
محمود واعظی: بهرغم همه بارقه امیدی که پس از پیروزی دکتر پزشکیان در سطح عموم و الیت جامعه ایرانی به وجود آمده، به صورت منطقی و واقعگرایانه، دولت چهاردهم مسیر بسیار سخت و پرفرازونشیبی پیش رو دارد. از منظر رئالیستی نارساییها متعدد است و چند مورد از این نارساییهای مخرب، اساسی و ملموستر هستند. اگر به آنها بهطور ویژه توجه شود و گرهگشایی لازم به سرعت صورت پذیرد امیدواریها وفق تحولاتی که در زندگی مردم به وجود خواهد آمد افزایش خواهد یافت. رفع عزتمندانه و بر پایه احترام متقابل تحریمها و سامان دادن به روابط بانکی با کشورهای همسایه، منطقه و جهان پس از خروج از لیست سیاه FATF آن دسته اقدامات اساسی و تحولزایی هستند که با ایجاد شرایط با ثبات اقتصادی و معیشتی موجبات بازآفرینی پایگاه اجتماعی نظام را فراهم میآورند.
هرچه موضوعات یادشده زودتر حل و فصل شوند، به مراتب سهلتر میتوان نسبت به آینده کشور اظهارنظر کرد اما اگر حل نشوند، مطابق کارشناسیهای صورتگرفته، شرایط روزبهروز سختتر خواهد شد. البته همه اینها به این بستگی دارد که در جهت نیل به سیاستها و اهداف کلان رئیسجمهور که در جریان مناظرهها و رقابتهای انتخاباتی به مردم وعده داده شد، وزرای ذیربط دارای اندیشه استراتژیک و برنامههای متقن، علمی و کارشناسی باشند و معاونینی بگمارند که با اعتقاد کامل به آن برنامهها، به صورت ملی شبانهروز تلاش کیفی بکنند.
در اینکه آقای دکتر پزشکیان جداً به دنبال این است که با مردم صادق باشد و هرآنچه را که گفته و وعده داده را عمل کند تردیدی نیست اما اینکه اعضای دولت او با عملکرد خود چگونه زمینه لازم را ایجاد کنند شرطی اساسی است. صدالبته که حمایت مردم، قوا و مقام معظم رهبری در رسیدن به این توفیق بسیار تعیینکننده است که این حمایتها تا به اینجا فاخر و کمنظیر بوده است.
پس از انتخابات و پیروزی ملی، وضعیت مردم مقداری نسبت به گذشته فرق کرده و عمیقاً در انتظار هستند که تغییراتی در اعاشه و شرایط اجتماعی به وجود بیاید و امیدوارم شرایط به گونهای باشد که در ماههای آینده علامتهای مثبتی نمایان شود و به امیدواری مردم افزوده شود. با بازآفرینی و افزایش امید اجتماعی راه برای موفقیت دولت هموار میشود و نهایتاً منافع و امنیت ملی به شکل مطلوب خود تامین خواهد شد. در عصر زیست ما، نمیتوان مطالبات و خواستههای منطقی مردم را نادیده گرفت.
وقتی میگوییم «مردم»، در عرصه اقتصاد خرد و کلان، بخش خصوصی، در فرهنگ و مسائل اجتماعی کلیه گروههای غیردولتی که برای یک هدف ارزشمند کار میکنند و در سیاست احزاب و... همگی را شامل میشود و نمیتوان اینها را نادیده گرفت. ارج نهادن خواستهها و مطالبات بحق مردم و ایجاد زندگی و رفاه مطلوب اجتماعی باعث میشود تا تعامل دوجانبه دولت-ملت شکل بگیرد و در نتیجه این حکمرانی خوب حل و فصل مشکلات و چالشهای پیچیده متعدد کشور تسهیل شود. تجربیات تاریخی گواه است که بدون حمایت مردم، سازمانهای مردمنهاد، احزاب، گروهها و تشکلهای سیاسی هیچ دولت و حکومتی موفق نخواهد بود و «آزموده را آزمودن خطا است». مردم و جامعه در هر جغرافیایی اساس و بنیاد کشورها هستند و توجه حداکثری به آنان از الزامات حکمرانی خوب و پایدار است.
رحیم ابوالحسنی: آنچه که در دولتها اصل است، بدنه بوروکراسی است و نه شخص وزیر؛ شخص وزیر و رئیسجمهور تاثیرگذار هستند اما چند متغیر خیلی مهم است؛ اولین شاخص مهم این است که آنها چه سیاستی در پیش میگیرند؛ سیاست توسعهگرا، محافظهگرا و یا ترکیبهای دیگر؟ هنوز نمیتوان گفت آقای پزشکیان چه سیاستی را در پیش گرفته است و این امکان وجود دارد که گفتمان توسعهگرایی را در پیش بگیرد و بر این اساس باید ببینیم کابینه توسعهگرا هست یا نه. از طرفی عامل بسیار مهمی که در دولتها مؤثر است، دستگاه دیوانسالاری بوروکراسی است. این بوروکراسی فعلی توان هیچ کاری را ندارد.
یعنی آقای پزشکیان اگر بخواهد با همین بوروکراسی کار کند، متاسفانه این بوروکراسی گرفتار فساد سنگین و دچار کرختی شده است. ایشان باید مدیریتی که در درون بوروکراسی وجود دارد و گفتمان و روحی که در درون این بوروکراسی حاکم است را عوض کند و این خیلی مهم است. اگر آقای پزشکیان بتواند از رده وزرای خود پایینتر، یعنی معاونین وزرا و مدیران کل را نیز از یک قشر نخبه توسعهگرا روی کار بیاورد، میتواند موفق باشد.
اما با این دیوانسالاری و بوروکراسی الکن نمیتواند هیچ کاری انجام دهد و معتقدم یک روحی باید در درون بوروکراسی دولت و بوروکراسی قوه قضائیه و دستگاههای اجرایی شکل بگیرد. در واقع این بوروکراسی است که کشور را اداره میکند نه وزرا یا معاونین ایشان. البته مسئله جدی آقای پزشکیان که با آن روبهرو است فساد گستردهای است که در کل بدنه، سیستمی شده است و اگر بتواند این فساد را کاهش دهد میتواند نقش مثبتی داشته باشد.