سیاسی یا کارشناسی؟
روز گذشته فهرست افرادی که در شورای راهبری کابینه آقای پزشکیان عضویت دارند، اعلام شد. پیش از آن نیز اعضای کمیتههایی که موظف هستند نامزدهای مناسب وزارت و سایر پستهای کابینه را تعیین و به رئیسجمهور منتخب پیشنهاد کنند، اعلام شده بود. مجموعه این افراد حدود ۴۵۰ نفر هستند.
مطابق دستور آقای پزشکیان شورای راهبری موظف بوده که ضوابط لازم را برای تعیین نامزدهای پیشنهادی تهیه و افرادی را به کمیته معرفی و همه نامزدهای آن پستها کارنامه خود را به آنجا ارسال کنند و گروه مزبور پس از مشورت، هر کدام از اعضای کمیته برای هر نامزد به شاخصهای تعیینشده مطابق ضابطه ابلاغی نمره دهند و حدود ۵ نفر از افرادی که برترین امتیازها را آوردهاند، به شورای راهبری معرفی کنند تا در مرحله بعد به رئیسجمهور داده شود و او نیز مطابق ملاحظات ملی و خطمشی خود و رعایت نکات موردنظر نهادهای ذیربط و پس از مشورتهای لازم کابینه خود را معرفی کند.
تا اینجا اتفاق بسیار مهمی رخ داده است. اول اینکه، ایران به دلایلی فاقد نظام و انتخابات حزبی است و این ضعف مهمی است که اگر چنین نظامی را داشت، حتی پیش از انتخابات معلوم میبود که چه کسانی نامزد چه پست و مقام و مسئولیتی هستند. در گذشته تصمیم در این موضوع در جمعهای بسیار محدود و غیرعمومی گرفته میشد. اکنون آقای پزشکیان تصمیم گرفته بهجای روال گذشته، افراد زیادی را بر اساس ضوابط و شاخصهای معین در فرایند انتخاب کابینه مشارکت دهد. این گامی بزرگ و روبهجلو است. ضمن اینکه راه برای معرفی هیچکسی بهعنوان نامزد وزارت بسته نیست.
البته، با اطمینان میتوان گفت که خروجی نهایی حتماً با خروجی ایدهآل تفاوتهایی دارد؛ چون این کار در فرصت کوتاه و ابعاد بزرگ انجام شده و چارهای هم جز این نبوده است. ولی نتیجه آن هرچه باشد؛ با فاصله زیاد از روال گذشته جلوتر است. بهویژه اینکه مشارکت افراد زیادی را به دست آورده است.
در این مسیر حضور یا عدم حضور افرادی در شورای راهبری یا کمیتهها و یا درباره شاخصهای تعیینشده مورد انتقاد قرار گرفته که طبیعی هم هست. این نقدها لازمه جامعه آزاد و متکثر است.
ولی بد نیست به سه نکته مهم توجه کنیم. اول، سرعت انجام کار، دوم، منطق انتخابها و سوم، فاصله نتیجه حاصل از این شیوه با روشهایی دیگر است. واقعیت این است که مردم انتظار دارند از وضعیت کنونی خارج شوند و آقای پزشکیان زودتر در پاستور مستقر شود؛ بهویژه اینکه اخبار نامناسبی از عزل و نصبها و دیگر اقدامات در آخرین لحظهها شنیده میشود و در غیاب رئیسجمهور مستقر وضعیت دولت بسامان نیست و باید زودتر تعیینتکلیف شود.
در انتخابات عادی معمولاً یک بازه زمانی حداقل دوماهه برای رئیسجمهور منتخب فرصت بود. درحالیکه اکنون کمتر از یک ماه فرصت است و به همین دلیل تمامی تصمیمات میتواند با ضعفها و کاستیهایی همراه باشد که گریزناپذیر است و به صفت وجود این ضعفها نمیتوان کلیت کار را که قابلدفاع و ارزشمند است نادیده گرفت و تخطئه کرد.
از حیث ماهیت، کمیتهها و شورای راهبری، کافی است گفته شود که ماهیت آنها کارشناسانه محض و یا سیاسی محض نیست؛ ترکیبی است از این دو. برخی گروهها ماهیتی کاملاً کارشناسانه دارند. آنها را براساس صلاحیت علمی و کارنامه حرفهای انتخاب میکنند.
در مقابل، انتخاب سیاسی بر مبنای مشارکت عمومی و جلب توافق است و جمع یا فرد انتخابشده نهایی، بازتابی است از گروههای حامی و انتخابکننده.
شورای راهبری و کمیتههای زیرمجموعه ترکیبی است از صلاحیت حرفهای و سیاسی. به همین دلیل ممکن است افراد بهتری هم باشند که در این جلسات دعوت نشدهاند؛ ولی تقریباً همه آنان نمایندگانی شایسته برای بازتاب نظراتشان در شورای راهبری و کمیتهها خواهند داشت و بالاخره فراموش نکنیم که هر نقص و ایرادی به این شیوه باشد همواره و بدون تردید از شیوههای قبلی مؤثرتر است؛ هم افراد بیشتری مشارکت خواهند کرد و هم افراد بسیار بیشتری رضایت خواهند داشت.