| کد مطلب: ۱۶۹۴۶
یک منصب، ۸۰ کاندیدا

ریشه‌یابی ثبت‌نام فله‌ای نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری

یک منصب، ۸۰ کاندیدا

در نگاه کلی و مقایسه‌ای آنچه در ثبت‌نام نهایی این دوره از انتخابات اتفاق افتاد و رقم ۸۰ نفری ثبت‌نام‌کنندگان را رقم زد، به نسبت ادوار گذشته زیاد نیست؛ البته هیچ دوره‎ سبک و سیاق به این نحو نبود که ثبت‌نام دومرحله‌ای باشد و ابتدا مدارک افراد بررسی و در صورت تایید اجازه ورود به سالن اصلی برای ثبت کاندیداتوری در انتخابات داده شود؛ اما حضور فله‌ای چهره‌های شناخته‌شده؛ نشان از هر چه باشد، نشان از حرکت به سمت بلوغ سیاسی در کشور و بهبود روند تحزب در پهنه سیاسی کشور نیست.

گروه سیاسی: زنگ پایان ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری چهارم زده شد و حالا در پی شروع پروسه یک انتخابات زودهنگام، شاهد حضور پرتعداد اشخاصی از جریان‌های مختلف سیاسی هستیم که خود را در قامت رئیس‌جمهور دیده و بر خودشان تکلیف دانستند که در این انتخابات شرکت کنند.

در نگاه کلی و مقایسه‌ای آنچه در ثبت‌نام نهایی این دوره از انتخابات اتفاق افتاد و رقم 80 نفری ثبت‌نام‌کنندگان را رقم زد، به نسبت ادوار گذشته زیاد نیست؛ البته هیچ دوره‎ سبک و سیاق به این نحو نبود که ثبت‌نام دومرحله‌ای باشد و ابتدا مدارک افراد بررسی و در صورت تایید اجازه ورود به سالن اصلی برای ثبت کاندیداتوری در انتخابات داده شود؛ اما حضور فله‌ای چهره‌های شناخته‌شده؛ نشان از هر چه باشد، نشان از حرکت به سمت بلوغ سیاسی در کشور و بهبود روند تحزب در پهنه سیاسی کشور نیست.

در انتخابات پیش رو براساس آمار موجود 12 نفر از کاندیداها اصلاح‌طلب و 16 نفر مستقل و 2 نفر هم بهاری هستند و باقی ثبت‌نام‌کنندگان که جمعیتی 50 نفری هستند، از جریان اصولگرا در این انتخابات وارد میدان شده‎اند. در بین آن 12 نفر اصلاح‌طلب فقط چهار چهره بدون سابقه اجرایی و نماینده مجلس بودند که از بین آنها، دو نفر دبیرکل حزب هستند و یکی از نمایندگان زن که با ایده‌های صریح اصلاح‌طلبانه آمده است اما در جریان اصولگرایی این مسئله به مراتب عجیب‌تر است. این باور در میان فعالان سیاسی مطرح است که بخشی از ثبت‌نام‌کنندگان اصلاح‌طلب در راستای عبور از گیت شورای نگهبان و دادن فرصتی به جبهه سیاسی خودشان دست به حضور در انتخابات زده‌اند اما در جبهه اصولگرایی که با کمترین دغدغه سیاسی برای ردصلاحیت، با این تعدد به میدان آمده‎اند، بیش از آنکه نشان از تلاش در مسیر خاص و مشخصی باشد سوال‌برانگیز است و نشان از نوعی آشفتگی دارد.

چنانچه این حضور فله‌ای طی 5 روز انتخابات با واکنش‎‎های مختلفی روبه‌رو شد؛ مثلاً سعید حجاریان، تحلیلگر سیاسی درباره این وضعیت به کنایه در حساب ایکس خود نوشت:«یک‌دست کت و شلوار آراسته، چند قدم آهسته، چرخاندن شناسنامه و چند فلاش دوربین... تمام! نه از برنامه منسجم می‎گویند، نه از اعضای مؤثر کابینه احتمالی‌شان. نام اینها هر چه باشد، سیاست‌ورزی و انتخابات نیست!»

یا محمدرضا جوادی‌یگانه، جامعه‌شناس چنین واکنش نشان داد:«نظام سیاسی‌ای که فعالیت حزبی را نمی‎پذیرد و احزاب پرطرفدار و ریشه‌دار را به‌راحتی منحل می‌کند، ناچار می‌شود به این نمایش ثبت‌نام تن دهد، که این همه جویای نام، به امید تایید یا ردصلاحیت، مفهوم رجل سیاسی و رئیس‌جمهور را به سخره بگیرند. تازه جلوی ثبت‌نام غیرسیاسی‌ها را گرفته‌اند!»

همچنین عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نیز در این زمینه افسوس خورده و نوشت:«باورکردنی نیست که ساختار ایران در این چند دهه متوجه وضعیت شوگونه ثبت‌نام انتخاباتی نشده و نتوانسته باشد آن را درست کند. نوعی تعمد در ادامه وجود این شیوه هست تا هم جایگاه انتخابات تنزل پیدا کند و‌ هم توجیهی برای ردصلاحیت‌ها باشد.»

موضوعی که غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی و مدیرمسئول روزنامه هم‎میهن نیز به زبانی دیگر آن را مطرح کرده است و نوشت:«هنری بالاتر از این هست که سازوکاری برقرارکنی که اصلی‌ترین نماد دموکراسی را در یک کشور تبدیل کنی به یک نمایش فکاهی یا استندآپ کمدی تحت عنوان ثبت‌نام انتخابات و ملت را چند روزی سرگرم کنی و کلی وقت و بودجه کشور را به‌باد دهی تا زمینه عبور از جمهوریت را در اذهان عمومی فراهم کنی؟»

البته این انتقاد فقط در میان اصلاح‎طلبان مطرح نبود و مصطفی میرسلیم، از چهره‌های جریان اصولگرایی نیز به این ثبت‌نام متعدد داوطلبان ریاست‌جمهوری واکنش نشان داده و نوشت:«کسانی که خود می‌دانند به دلیل اشکالات عملکردی صلاحیت‌شان احراز نخواهدشد، نباید با ثبت‌نام، برای کشور هزینه‌ساز شوند.»

همچنین عباس صالحی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات نیز به آن واکنش نشان داد و تصریح کرد:«حضور متکثر، شلوغ و فاقد برنامه نامزدها در روزهای ثبت‌نام انتخابات مشکل فقدان تحزب و تشکل را آشکارتر می‎کند. پس از انقلاب، تجربه نزدیک به نیم قرن انتخابات را داریم، آیا موعد رفع این نقیصه نشده است؟ تا کی این نمایش مدلینگ... را تماشا کنیم.»

افراد دیگری مانند فیض‌الله عرب‌سرخی، عباس موسایی و دیگر فعالان سیاسی نیز در این زمینه به اظهارنظر پرداخته‎اند و این نوع ثبت‌نام فله‌ای را نشانه‌ای از «توسعه‌نیافتگی، تقلیل‌گرایی امر سیاسی، ابتذال سیاست، بدقوارگی در عرصه عمومی، کاریکاتوریزه‌شدگی مفهوم انتخابات، رشد پوپولیسم منفی در عرصه سیاست، بی‌مسئولیتی سیاسی، غلبه ظاهرگرایی و مناسک‌گرایی و در یک کلام بحران سیاست و امر سیاسی» عنوان کرده‎اند.

با نگاه به نحوه ورود چهره‎های مختلف از تشکل‎های زیرمجموعه اصولگرایی و بهاری‎ها به‌نظر می‌آید که بخش قابل توجهی به قصد کاندیدای پوششی و در راستای رایزنی با سایر کاندیداها و احتمالاً سهم‌خواهی در صورت پیروزی آن کاندیدا آمده‌اند؛ مثلاً ثبت‌نام برخی نزدیکان احمدی‌نژاد با توجه به کاندیداتوری خود او چه توجیه دیگری می‎تواند داشته باشد؟ درباره کاندیداهایی که از دل دولت رئیسی آمده‌اند هم تصور نبود برنامه و شوک و شتابزدگی احتمالاً موجب حضور این تعداد کاندیدا شده است و درباره بقیه طیف‌ها و چهره‌های اصولگرا هم حضور قالیباف و جلیلی دودستگی اولیه در جریان اصولگرا را تقویت می‎کند و احتمالاً بخش عمده این جمعیت زیاد باقیمانده در نهایت به نفع هر یک از این دو چهره از رقابت کنار می‎کشند.

البته در کنار این تحلیل‎ها این نظر هم وجود دارد که ثبت‌نام‎های فله‌‌ای در راستای این باشد که در صورت ردصلاحیت جریان‌های سیاسی غیراصولگرا و حذف دوباره اکثریت اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان از ردصلاحیت جمعی از این حجم گسترده کاندیدای اصولگرا به‌عنوان ضربه‌گیر استفاده کرده و آن را توجیه کنند که با همه به یک سیاق رفتار شده است.

در راستای این حضور فله‌ای برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم گفت‌وگویی با محمد عطریانفر، معاون سیاسی حزب کارگزاران سازندگی، سیدحسن رسولی، معاون وزیرکشور دولت اصلاحات و عضو هیئت‌مدیره بنیاد باران و حشمت‌الله فلاحت‎پیشه، استاد علوم سیاسی و نماینده ادوار مجلس، داشته‌ایم که در ادامه می‎‎آید.

*ورود ناگهانی به پروسه برگزاری انتخابات چه تاثیری بر  وضعیت فعالیت تشکل‌های سیاسی داشته است؟

محمد عطریانفر: پیش‌بینی می‌کنم نظام سیاسی ایران این انتخابات را با کمی تسامح و با نگاهی همدلانه برگزار می‌کند و متاثر از این سیاست، طبعاً گروه‌های سیاسی هم در عرصه انتخابات فعال‌تر دست به فعالیت می‌زنند. چنانچه شورای نگهبان اجازه دهد که چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی در انتخابات از پالایشگاه صلاحیت عبور کنند، به نظر می‌رسد این رقابت جذاب خواهد شد و طبعاً تحت تاثیر آن عامل مؤثر و محرکی که گروه‌های سیاسی در بدنه جامعه دارند؛ می‌توان امیدوار بود که انتخاباتی باشد مدنظر رهبری که در صحبت اخیر هم روی آن تاکید کردند و گفتند علاقه‌مند هستند یک انتخابات پرشور برگزار شود.

پرشور بودن انتخابات هم منوط به شرایط مقدماتی و تحقق مؤلفه‌های اولیه است که امیدواریم فراهم شود. پیامد فقدان ناگهانی آقای رئیسی، باعث شده که در جناح اصول‌گرا اوضاع آشفته شود و رقابت‌های نامزدهای انتخاباتی به شدت پرخاشگرانه دنبال می‌شود. به نظر می‌آید از این 80 نفری که ثبت‌نام کردند، 70 نفر از جناح اصول‌گرا باشند و بخش بزرگی از این 70 نفر با ردصلاحیت از رقابت بازخواهند ماند اما از بین برخی اصول‌گرایانی که تایید می‌شوند، همانطور که قبلاً هم این کار را کرده‌اند با عنوان نامزدهای پوششی و عناصر کمکی برای چهره محوری فعالیت خواهند کرد. با توجه به این موضوع، اگر فرصت رقابت برای اصلاح‌طلبان فراهم شود، تصور می‌کنم که می‌توانند یک انتخابات بسیار پررونقی را رقم زنند.

حسن رسولی: شهادت مرحوم آقای رئیسی و خلأ قدرتی که در جایگاه نفر دوم کشور اتفاق افتاد، همه‌ عرصه‌های مرتبط با موضوع حکمرانی را دچار یک شوک اساسی کرد. آحاد مردم، احزاب و گروه‌های سیاسی و خود مجموعه‌ حاکمیت از این قاعده مستثنی نیستند و طبیعتاً این رویداد ناگوار وضعیتی را پیش آورد که در این شرایطِ همراه با عدم اطمینان در کشور، شاهد برگزاری انتخابات زودهنگام باشیم. ثبت‌نام داوطلبین روز گذشته به پایان رسید و باید منتظر ماند و دید که شاهد چه صحنه‌هایی خواهیم بود.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: معتقدم روند ثبت‌نام انتخابات ریاست‌جمهوری حاکی از بی‌سامانی در عرصه سیاسی کشور است. شاهدیم که چند نفر از هر جریان در این انتخابات حضور پیدا کردند. افراد مختلفی که می‌پنداشتند از این عرصه می‌توانند استفاده کنند هم ثبت‌نام کردند. اما در این شرایط سردرگمی مردم بیشتر شد و این آشفتگی و سردرگمی بار دیگر نشان داد که کشور به شدت نیازمند یک نظام حزبی واقعی است. تا زمانی که ما یک نظام حزبی واقعی نداریم، آشفتگی چند روز اخیر برای ثبت‌نام ریاست‌جمهوری یکی از معدود مشکلات عرصه سیاسی است. مشکلات متعدد دیگری هم در این عرصه وجود دارد؛ مانند مسئولیت‌ناپذیری و پاسخگو نبودن منتخبان ملت، عدم وجود برنامه برای اداره کشور و تداوم روند نزولی جایگاه مناسب انتخابی در ایران است.

از همه این موضوعات مهم‌تر هزینه‌ دادن کشور برای حاکمیت گاه به گاه برخی افراد تازه به دروان رسیده است که سوار بر امواجی به حکومت می‌رسند و به کشور آسیب می‌رسانند و قربانی جریان خلق‌الساعه دیگر می‌شوند. در میان افرادی که ثبت‌نام کردند، اعضای یک طیف وارد عرصه انتخابات شدند که به‌رغم وجود اختلافات بر سر یک امر با هم توافق دارند، آن‌هم به دنبال انحصار فضای سیاسی هستند. آنها نگاه موروثی جناحی و انحصاری به عرصه سیاسی دارند و عملاً خانه‌نشین کردن عقلای جامعه ایران را جزو افتخارات خود می‌دانند. در حال حاضر اصلاح‌طلبان و اصولگرایان سنتی در عرصه سیاسی کشور حضور ندارند. سنتی‌ها نتوانسته‌اند یک قاعده درست و نهادهای حزبی را در جامعه شکل دهند، قربانی و خانه‌نشین شدند و در حال حاضر به تماشاگران افراد تازه به دوران رسیده تبدیل شدند.

شاهدیم که برخی جریانات در هر دوره و با اسامی جدید وارد انتخابات می‌شوند که این نشان‌دهنده فقدان اصالت آنهاست. معتقدم که باید در نامگذاری این جریانات دقت کرد چراکه این نامگذاری‌ها به نوعی کلاهبرداری سیاسی تبدیل شده است. چراکه برای فرار از پاسخگویی اسم خود را تغییر می‌دهند؛ بنابراین این اوج کلاهبرداری سیاسی است. افرادی که به راحتی خلاف‌واقع می‌گفتند و ادعاهایی را مطرح می‌کردند نه‌تنها مشکلی را حل نکردند بلکه بر مشکلات افزودند و با همان ادعا و لبخندها دوباره در فضای سیاسی حاضر شدند به همین دلیل است که معتقدم کشور در عرصه سیاسی دچار ابتذال امر سیاسی شده و از معنای واقعی خود دور شده و افرادی هر لحظه با یک نمایش و اسامی جدید وارد عرصه می‌شوند.

* انتقاد به آنهایی که ثبت‌نام کرده‌اند و تعدد کاندیداها به‌ویژه در جریان اصولگرایی زیاد است. نظرتان در این زمینه چیست؟

محمد عطریانفر: تعدد از یک جهت مورد تایید است و می‌تواند ارزشمند باشد ولی این موضوع برای انتخابات محلی و محدود دارای ارزش است اما برای انتخابات ریاست‌جمهوری یک بار منفی خواهد داشت. بار منفی هم به این جهت است که آقایان و خانم‌هایی که اراده می‌کنند نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شوند اما تجربه عملکرد مدیریتی قابل‌قبولی در سابقه خود ندارند؛ چطور می‌توان پذیرفت بدون تجربه پیشین بیایند و در یک ماموریت کلان و ملی به‌عنوان ریاست‌جمهوری، خودشان را در معرض انتخاب قرار دهند. ظاهراً این افرادی که فاقد هر نوع صلاحیت اولیه هستند و تجربه موفقی در اداره کشور ندارند و اساساً چهره‌ای نیستند که جامعه از آنها شناخت از نزدیک داشته باشد؛ اینها با حضور خود رقابت‌های انتخاباتی را در این سطح به صورت طنزگونه تصور می‌کنند؛ باور این است که می‌خواهند خودشان را عرضه کنند.

طبعاً در این شرایط برای انتخابات ریاست‌جمهوری، این حجم از ثبت‌نام، یک امر غیرقابل قبول و مردود است که می‌خواهند انتخابات را رونق دهند. بیشترین رونق برای انتخابات ریاست‌جمهوری میان چهره‌های شاخصی است که تجربه موفق ملی و برنامه روشن دارند و به صورت واقع‌بینانه و روی زمین پیشنهاد داشته باشند و برنامه‌های خودشان را در برابر نقد و نظر جامعه قرار دهند و در مناظره‌های انتخاباتی هم بتوانند سخنی بالاتر برای اثبات خودشان داشته باشند؛ این موضوع را می‌توان به رونق انتخابات ربط داد اما این شیوه ثبت‌نام 80 نفری، بیشتر به شوخی شبیه است.

حسن رسولی: یکی از ایرادات اساسی نظام انتخاباتی در کشور ما غیرعلمی بودن انتخابات است که در این نظامِ فردمحور، عملاً امکان هماهنگی و سازماندهی تشکیلاتی از احزاب و گروه‌های سیاسی گرفته می‌شود. چراکه این رویداد، یک رویداد غیرمترقبه بوده است، این خلأ بیش از ادوار گذشته خود را در هجوم ثبت‌نام‌کنندگان به ستاد انتخابات کشور نشان داده است. در ادوار گذشته، چیزی که از ماه‌ها قبل و بعضاً از سال‌ها قبل، افراد و جریان‌ها خود را آماده می‌کردند، کمتر شاهد این آشفتگی بودیم. همانطور که عرض کردم به دلیل غیرمترقبه بودن این اتفاق ناگوار و مواجه شدن با انتخابات زودهنگام، این خلأ حضور احزاب و این تکثر، بعید می‌دانم در هیچ کشور و نظامی، شاهد این حد از بلاتکلیفی و عدم قطعیت باشیم.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: این افراد واقعاً اصولگرا نیستند من تحت عنوان سیاستمداران تازه‌به‌دوران رسیده می‌گویم که تعدد حضور آنها به دلیل نوع نگاه‌شان به انتخابات است. انتخابات ایران را یک امر خلق‌الساعه می‌دانند که به انحصار جریان حاکم درآمده است. آنها در انتخابات رقیبی نمی‌بینند و خیال‌شان راحت است که کارنامه‌ای از آنها خواسته نمی‌شود. متاسفانه جریان‌هایی که افتخارات آنها انتخابات 8درصدی دوره دوم تهران است، بلندترین صدا را برای انتخابات ریاست‌جمهوری دارند. این افراد انتخابات را از معنای اصلی دور کردند و نیازی به ارائه برنامه نمی‌بینند و به شدت به فضای تخریب و خلاف واقع روی می‌آورند و چون از نوعی انحصار رسانه‌ای برخوردارند مطمئن هستند که از دل آنها کسانی به قدرت می‌رسند.

جریان حاکم بر دولت و مجلس کنونی بیش از آنکه دنبال رقابت باشند، جبهه‌بندی را شکل دادند؛ افرادی مسئول تخریب کاندیدای رقیبند. افراد دیگر به‌دنبال راضی کردن جریانات پشت صحنه هستند و افرادی نیز به صورت حرفه‌ای ستادهای انتخاباتی شکل می‌دهند. در نهایت سعی می‌کنند پایه رای حداقلی را حفظ کرده و در یک انتخابات حداقلی دوباره به قدرت برسند.

*چه راهکاری برای جلوگیری از  آن پیشنهاد می‌دهید؟ آیا به نظرتان ضرورت تغییر در سازوکار انتخابات برای جلوگیری از این حضورهای فله‌ای وجود دارد؟

محمد عطریانفر: حتماً راهکار اصلاح وجود دارد. دو راهکار در این زمینه به ذهن من می‌آید. یک راهکار متکی بر ظرفیت‌های قانونی موجود است. به این معنا که وقتی ما صحبت می‌کنیم که طرف باید از رجال سیاسی ایران، مدیر و مدبر باشد؛ برای معنابخشی به این عناوین می‌توان به صورت ریزتر و تجربه‌شده‌تر، راهکارهایی را تعبیه کرد که شورای محترم نگهبان متاسفانه این کار را نکرده است و به صرف اینکه فرد یک عنوان مدیریتی داشته باشد، این را مبنا قرار می‌دهد که همین موضوع هم دارای ایراد است.

من باورم این است که بالای 90 درصد از نماینده‌های مجلس که فرصت رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری پیدا می‌کنند؛ چون در مجلس برپایه انتخاب محلی بالا می‌آیند و در مجلس هم بیشتر دنبال تامین منافع محلی هستند، اینها نمی‌توانند تصویری از شخصیت ملی داشته باشند ولی متاسفانه چون قانون دست خود مجلس است، برای خودشان اینطور تدارک دیده‌اند. یا مثلاً چهره‌هایی که تجربه عملیاتی موفقی ندارند، اجازه حضور پیدا می‌کنند اما فرض کنید در سطح معاونین وزرا که حیطه فعالیت‌شان ملی بوده، اجازه حضور ندارند و یا مثلاً روحانیونی که با معادل‌سازی مدرک وارد این عرصه می‌شوند.

این موارد قابل آسیب‌شناسی است و می‌توان درباره آن راهکار دارد. راهکار دوم؛ آن چیزی است که در دنیا تجربه نسبتاً قابل قبولی دارد. اینکه چهره‌هایی که قصد دارند کاندیدا شوند، برگزیدگان نهادهای مدنی و اتحادیه صنفی باید باشند و در کنار این چهره شاخصی که در یک برند دارند؛ باید مثلاً بتواند صد هزار امضا از طبقات مختلف برای خودش تدارک ببیند؛ این چیزی بوده که در گذشته درباره آن حرف زده شده و شاید بتوان روی این موضوع به عنوان روش برون‌رفت، مبنای کار قرار داد و روی آن مطالعه کرد.

حسن رسولی: از نظر من راهکار مؤثر، حُسن استفاده از تجارب بشری و اندوخته‌ی دانش حکمرانی سایر کشورها است. اگر دو تا سه حزب فراگیر در کشور وجود داشته باشد و قوانین انتخاباتی در این مسیر مورد تغییر و بازنگری قرار بگیرد، کمتر شاهد این حرکات غیرقابل پیش‌بینی هستیم. اگر کشور ما نیز همچون سایر کشورها دو حزب داشته باشد، برنامه‌ها و راهبردهای آنها نسبت به اداره امور کشور از پیش اعلام‌شده و آحاد ملت نیز در جریان قرار می‌گیرند. دو حزب رقیب و هر کدام که در قدرت هستند، مسئول و پاسخگو هستند و دیگری که دولت در سایه تشکیل می‌دهد، به‌طور طبیعی حزبی که دولت را در دست دارد نقد می‌کند و عملاً در گردونه این رقابت و پاسخگویی، به نظر من، هم ‌سطح فرهنگ سیاسی انتخاباتی ارتقاء پیدا می‌کند و هم سطح ارتقاء عملکرد نظام حکمرانی و نهادهای انتخابی افزایش خواهد یافت.

اما متاسفانه کمتر از این تجربه‌ها استفاده می‌شود، شما در هیچ کجا از قوانین انتخاباتی امروز ریاست‌جمهوری نقش و جایگاهی از احزاب و سازمان‌های سیاسی نمی‌بینید. بنابراین شاهد این به‌هم‌ریختگی هستیم. اگر به یاد داشته باشید، در سال 1400، چند نفر از شخصیت‌های سیاسی اصولگرا ثبت‌نام کردند، اما چون فرصت قبلی نبود و حداقل سازمان‌دهی انجام گرفته بود، خودشان اعلام می‌کردند که کاندیدای پوششی هستند.

جالب است که تا همین الان که هنوز رقابت‌های رسمی شروع نشده، تولید محتوایی که در فضای مجازی این افرادِ اصولگرا صورت می‌گیرد، جو پوششی بودن نسبت به کاندیدای اصلی و یکدیگر، به نظر می‌رسد که بیشتر رفتارهای شورشی دارند تا جریان پوششی. فکر می‌کنم اگر اتاق فکری این صحنه‌ها را به درستی ثبت و ضبط کند و آسیب‌شناسی کند، در درازمدت نکات خوبی برای بهینه‌سازی نظام حکمرانی و انتخاباتی کشور به دست خواهد آمد.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: فقط حزب می‌تواند از حضور فله‌ای افراد پیشگیری کند. معمولاً حزب با دموکراسی همزاد است اما در ایران این همزادی شکل نگرفت چون کسانی که با کلی‌گویی، شعار و عدم برنامه در عرصه انتخابات باقی می‌مانند حزب را ساختار مزاحم می‌دانند. فقط زمانی در ایران می‌توان از یک انتخابات قابل دفاع صحبت کرد که نظام حزبی وجود داشته باشد که کاندیداها در درون احزاب پرورش پیدا کرده و احزاب مسئولیت عملکرد آنها را بر عهده بگیرند. شاهدیم که پس از روی‌کار آمدن برخی در مجلس و دولت به کشور آسیب می‌رسد و فقط اسم آن جریان تغییر می‌کند اما کاندیداها همان افرادند اما در یک نظام حزبی، احزاب نمی‌توانند اسم خود را تغییر دهند.

*با توجه به ورود ناگهانی در انتخابات و وضعیتی که در مرحله ثبت‌نام در انتخابات شاهد هستیم، تحلیل‌تان از این انتخابات و روند آن و تاثیرش بر فضای سیاسی چیست؟

محمد عطریانفر: اگر مسئولان ارشد نظام این رفتاری که در گذشته به عنوان تهدید به حساب می‌آوردند را به‌عنوان فرصت نگاه کنند و اجازه دهند سلیقه‌های مختلف سیاسی، با هم رقابت کنند؛ این می‌تواند تمام اشکالات گذشته را که برخی دنبال انتخابات حداقلی بودند، برطرف کند و ما را از این نقطه خطرناک خارج کند. احساس عمومی من این است که اگر تجربه تلخ گذشته در مشارکت پایین به‌خصوص در انتخابات 1400 را مبنا قرار دهیم و این موضوع را نگران‌کننده بدانیم و از سمت دیگر نظام سیاسی هم بپذیرد که آن رویکردها درست نبوده و قصد داشته باشد مسیر را اصلاح کند، می‌توان امیدوار بود که این انتخابات منشأ و آغاز یک تغییر و تحول باشد و اجازه داد که مردم با حضور حداکثری سرنوشت خود را رقم زنند؛ ولی اگرغیر از این باشد، مشکل ایجاد خواهد شد.

حسن رسولی: ما تازه مرحله اول این انتخابات زودهنگام را پشت سر گذاشته‌ایم که در واقع مرحله شکلی است و یک نمای کلی از آرایش انتخاباتی را می‌توان از آن ترسیم کرد. باید صبر کنیم و ببینیم در 15 روزی که شورای نگهبان صلاحیت‌ها را بررسی می‌کند، خروجی‌هایی که از شورای نگهبان و سبد انتخاباتی به دست می‌آید از نظر کمی و کیفی چه پیامی را به جامعه و سیاسیون ارائه می‌دهد. طبعاً به هر میزانی که تعداد داوطلبین تایید شده بیشتر باشد شاهد رقابت جدی‌تر و پویایی انتخاباتی خواهیم بود و اگر عکس این اتفاق بیفتد، انتظار پویایی فضای انتخاباتی را نخواهیم داشت.

با توجه به اینکه نمی‌دانیم رویکرد شورای نگهبان در تاییدصلاحیت‌ها چیست، باید صبر کنیم. آنچه که مشخص است، این انتخابات به لحاظ کیفی با هیچ‌یک از انتخابات ادوار گذشته قابل مقایسه نیست. هرچند که به لحاظ شکلی پس از شهریور 1360 و ترور رئیس‌جمهور شهید ما چنین انتخابات زودرسی را داشتیم اما در بحبوحه اول انتخابات، یک انتخابات امنیتی بود تا رقابتی و از این جنس انتخابات زودهنگام پس از انقلاب نمونه‌ای وجود ندارد و بنابراین فکر می‌کنم باید با احتیاط تحلیل کنیم.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: در همین شرایط اگر نگاه حداکثری در تایید صلاحیت‌ها حاکم شود امکان حضور 40 تا 50درصد مردم در انتخابات وجود دارد و امیدوارم این شرایط شکل بگیرد. اما معتقدم جریاناتی که انتخابات را مهندسی می‌کنند کماکان فعالند و این جریانات انتخابات آزاد را در راستای منافع خود نمی‌بینند. مشخص نیست که در یک انتخابات محدود چه اتفاقی در عرصه سیاسی شکل می‌گیرد.

بنابراین معتقدم کشور نیازمند تغییر در عرصه سیاست خارجی و مدیریت اقتصادی و حتی نوع رفتارهای اجتماعی و فرهنگی است چراکه در این عرصه‌ها کارنامه قابل قبولی وجود ندارد و رفتارها حتی کشور را دچار نوعی تقابل کرده است. مانند مشکلات بر سر حجاب. در یک انتخابات بی‌رمق امکان تغییر در حداقل است. امیدوارم یک انتخابات آزاد شکل بگیرد و همه جریانات صاحب کاندیدا باشند و امکان برگزاری انتخابات برنامه‌ای به وجود آید. هرچند که در این‌باره خوش‌بین نیستم چون حتی شورای نگهبان هم از نهادهایی است که همواره در زوال مشارکت نقش داشته و براساس هیچ‌گونه اصول ثابتی عمل نمی‌کند.

چهارمین روز ثبت نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری-حضور «محمود احمدی نژاد» مقابل وزارت کشور/ عکس: ایرنا

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار