فضای باز یا بسته؟
تشکلها و انجمنهای دانشجویی به کدام سمت حرکت میکنند؟ آیا آنها در مسیر مطلوبی قرار دارند و فضا برای فعالیت مقبول آنها فراهم است؟ آیا به ایدهها و راهکارهایی که توسط تشکلهای دانشجویی به مقامات کشور ارائه میشود، عمل شده و میشود. این قبیل ابهامات، مواردی است که میتوان از فعالان دانشجویی و افرادی که با تشکلهای دانشجویی و دانشگاهها ارتباط دارند، جویا شد.
در همین ارتباط، زهرا سعیدی (دبیر انجمن اسلامی دانشگاه الزهرا) که در جلسه اخیر با مقام رهبری هم حضور داشت، در گفتوگویی که با خبرنگار هممیهن داشت گفت، فضای دانشگاهها برای فعالیت تشکلها باز شده است. در مقابل اما سالار احمدی (دبیر شاخه جوانان و دانشجویان حزب ندای ایرانیان و فعال دانشجویی دانشگاه تهران) معتقد است، ایجاد فضای پلیسی در دانشگاهها و تقویتِ نشنیدنها باعث شده تا فعالیت تشکلها سخت و با محدودیت بیشتری همراه باشد.
* طی سالهای پس از پیروزی انقلاب، جلساتی بین برخی مقامات ارشد کشور برگزار شده و میشود. به نظرتان این جلسات چقدر مفید است و آیا تاکنون از این جلسات به نتیجه و پاسخ دلخواه رسیدهاید و بازخورد عملی از مسائل مطرحشده در جلسه دیدهاید؟
زهرا سعیدی: جلسات که همیشه بعد از پیروزی انقلاب برگزار شده است اما این جلسات همیشه بستگی به دولتهایی داشته که روی کار بودهاند. بسته به رویکرد هر دولت تعداد جلسات با دانشجوها کم و زیاد میشد و اینکه چه مقام مسئولی خود را مقابل دانشجوها قرار دهد، در دولتها فرق دارد. این موضوع که از جلسه تشکلهای دانشجویی با مقامات به پاسخ دلخواه رسیده باشیم یا خیر هم دقیقاً ارتباط با همین موضوع دارد که چه دولتی مشغول به کار است و چه مسئولی روبهروی شما نشسته، آن دولت چه گفتمان و نظر سیاسی دارد و براساس گفتمانی که به آن اعتقاد دارد، دیدگاهها و راهکارهای دانشجوها و تشکلها چقدر در آن دیدگاه حائز اهمیت است.
یک عده جلسات را برگزار میکردند و همچنان هم برگزار میکنند اما شاید آن مقدار که خودشان میگویند به فحوای کلام دانشجو توجه نمیکنند البته عدهای هم هستند که به حرف دانشجوها توجه دارند زیرا قائل به این هستند که دانشجو باید در مسائل سیاسی و اجتماعی کشور دخالت کرده و به حل این مسائل کمک کند. ما هم در مدتی که در انجمن فعالیت میکنیم، جلساتی داشتهایم. در برخی زمانها هم بیشتر دانشجوها در نظر گرفته میشوند و این جلسات را برگزار میکنند. زمانهایی که وضعیت بحرانی است و دانشجوها هم با این وضعیت درگیر هستند، تعداد این جلسات زیاد میشود (مانند سال 1401 که جلسات برگزار میشد). بسته به شرایط به حرف دانشجو عمل میشود، یعنی اگر شرایط راحت باشد ممکن است به حرف دانشجو توجه و عمل کنند؛ البته اگر این حرف در مسائل خیلی کلان نباشد. منتها خیلی بیش از این، جا دارد که به دانشجوها و نظرات آنها توجه شود، ولی یک بخش هم به ضعف ایدهپردازیهای دانشجویی برمیگردد و مشخصاً باید ایدهپردازیها قویتر شود. همانطور که مقام معظم رهبری گفتند نیاز است که تعقل و تأمل بیشتری در پیشنهادات دانشجوها شود.
سالار احمدی: جدای از بحث تاثیرگذاری دیدارهای دانشجویان با مقامات سیاسی باید گفت که حضور مقامات سیاسی در بین دانشجویان و شنیدن نقدها و دغدغههای آنها در سالهای پس از انقلاب به دلیل نقش جدیای که دانشجوها در فضای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی (هم در تحولات داخلی و هم در فعالیتهای تشکلی خارج از کشور) داشتند باب شد که اوج آن را در زمان دولت اصلاحات و همچنین دولت آقای روحانی شاهد بودیم اما رفتهرفته این حضور نهتنها کمرنگ شد بلکه دچار آفت تکصدایی نیز شد.
به عینه دیدیم که در دیدارهای رؤسایجمهور با فعالان دانشجویی تشکلهای منتقد به مرور حذف شدند و این خالصسازی با سرعت جدیتری در دولت فعلی ادامه یافت و آقای رئیسی برخلاف اسلاف خود که حداقل در عیان نقدها را میشنیدند؛ در فضایی یکدست که دائماً در حال تشویق ایشان بود، سخنرانی کردند. اما در مورد تاثیرگذاری عملی اینگونه نشستها باید گفت که متاسفانه درصد بسیار پایینی از مطالبات مطرحشده دانشجویان در کلام مقامات پاسخ داده نمیشد چه برسد به اینکه بخواهد عملی شود. نشستهای دانشجویی با مقامات سیاسی بیشتر حکم تخلیه انرژی دانشجویان را دارد تا فضایی برای پیگیری مطالبات آنان باشد.
* مشکلات بسیاری در این دیدارها از سوی دانشجویان مطرح شده است. به نظر شما مهمترین مشکل و معضل کشور بهعنوان یک دانشجو که فعالیت تشکیلاتی میکنید، چیست؟ آیا درباره این معضل و مشکل در مقام یک فعال دانشجویی در انجمن راهکاری ارائه کردهاید؟ راهکارتان به صورت خلاصه چه بوده و آیا توجهی به آن شده است؟
زهرا سعیدی: من نمیتوانم به تکمشکلِ مهم اشاره کنم، اعتقادم بر این است که هر مشکلی وجود دارد باید حل شود. هر مشکلی در مقام خودش مهمترین مشکل به شمار میرود. جنبش دانشجویی هم تلاش کرده در حد و توان خود راهکار حل مشکلات را ارائه کند. بسیاری از تشکلهای ما هم انصافاً این کار را انجام میدهند؛ چنانچه دیدهایم این راهکارها در دیدارهایی که با رئیسجمهوری و مقام معظم رهبری و یا وزرا برقرار شده، ارائه شده است. در جلسات دیدهایم که مسئولین هم این راهکارها را مطالعه کرده و به مسئول مربوطه ارجاع میدهند و خیلی از آنها هم اجرا میشود. مثلاً وقتی درباره مسئله هیئت علمیها حرف زده شد، چند روز بعد دستور آن صادر شد.
سالار احمدی: مهمترین مشکل جامعه ایران امروز ما، نشنیدن است؛ دوگانه دولت و ملت به مرحله خطرناک نشنیدن رسیده و این را میشود از میزان مشارکت سه انتخابات اخیر بهخوبی دریافت کرد. طبق آمار رسمی وزارت کشور بهرغم تبلیغات گسترده برای حضور در انتخابات توسط جناحهای سیاسی و همچنین رسانههای دولتی، میزان مشارکت هر دوره نسبت به دوره گذشته کاهش بیشتری پیدا کرده است.
از یک سو مردم تمایلی به صندوق رای نشان نمیدهند چون احساس میکنند مطالباتشان از طریق آن برطرف نمیشود و از سویی دیگر آن طیفی که از عدم حضور گسترده مردم در انتخابات نفع میبرد و پیروز بلامنازع آن است نیز تمایلی برای شنیدن کوچکترین صدای مخالفی را نیز ندارد و هر روز دایرهی حضور را تنگتر میکند.
بهعنوان یک فعال دانشجویی که از سال 92 کار تشکلی کردهام و اکنون نیز با دانشجویان جلسات منظمی را برای پیگیری مطالباتشان تشکیل میدهم باید بگویم که تنها مطالبهای که میتوان گفت و توانستیم آن را حداقل کمرنگتر از گذشته کنیم، حذف دانشجویان ستارهدار در دولت اول آقای روحانی بود و در حال حاضر نیز، هم تشکلهای دانشجویی و هم خود دانشجویان مانند گذشته تمایلی به فعالیت تشکیلاتی ندارند و این فضای نشنیدن که در جامعه حاکم است بهصورت جدیتری در فضای دانشگاه نیز حاکم است و این ثمره برخوردها و بالطبع آن بستهتر شدن فضای دانشگاهها بعد از اعتراضات سال 1401 در دانشگاههاست.
*درباره جایگاه انجمنهای دانشجویی با توجه به اینکه دیدار دانشجویان با مسئولان قرار است به معنی شنیدن صداها باشد، به نظرتان تا چه اندازه این امکان وجود دارد که مشکلات کشور با راهکارهایی که توسط انجمنهای دانشجویی ارائه میشود، حل و فصل شود؟
زهرا سعیدی: من احساس میکنم انجمنهای دانشجویی در حال تقویت خودشان هستند، جنبش دانشجویی به فکر این افتاده که باید به تقویت خودش از لحاظ مبنایی و عملیاتی ادامه دهد. من فکر میکنم شرایط برای صحبت و عمل دانشجو فراهم است، شما این را از دیدارهایی که توسط اعضای کابینه و نمایندههای مجلس و سران نظام با دانشجوها در مدت اخیر داشتند، میتوانید برداشت کنید. این اتفاق مبارک است و باید حفظ شود. ما این رویکرد را در مسئولین نظام و قوای سهگانه میبینیم که به ایده دانشجو اهمیت میدهند.
سالار احمدی: فضای اجتماعی-سیاسی این روزهای ایران فضای سنگین رکود اجتماعی است. از یکسو به دلیل عدم تمایل دانشجویان به فعالیت سیاسی رخوت سنگینی در بین تشکلها وجود دارد که نمونه آن را میتوان از تعداد اندک برگزاری برنامههای دانشجویی نسبت به گذشته سنجید. از سوی دیگر مسئولان وزارت علوم نیز نهتنها هیچ تمایلی به شکست این فضا ندارند که هر روز با آییننامههای انضباطی جدید سعی بر تشدید فضای رخوت فعالیت تشکلی در دانشگاهها را دارند اما این موضوع مهم را نادیده میگیرند که اگر انتقاد در فضای دانشگاه مطرح نشود و جلویش بسته شود، این انتقاد ممکن است به شکل اعتراض در بیرون از دانشگاهها رخ دهد که فضا را برای سوءاستفاده دیگران فراهم میکند.
به نظرم راهکار عملی برای ایجاد جرقه برای فعالیت دوباره تشکلهای اجتماعی، اول این است که مسئولان وزارت علوم و دانشگاهها در رفع فضای پلیسی در دانشگاهها بکوشند یعنی قدری فضا را برای دادن مجوز برگزاری برنامهها، برخوردهای غیرمنصفانه با دانشجویان و اساتید و... کاهش دهند، سپس خود دانشگاه در ابتدا متولی برگزاری کرسیهای آزاداندیشی واقعی با حضور دانشجویان شود و در نهایت فعالیت تشکلی باید یک مزیت باشد نه اینکه تبدیل به یک محدودیت شود. دوم پیوند بین تشکلهای دانشجویی و انجمنهای صنفی است. اگر انجمنهای صنفی در یک همکاری متقابل از دانشجویان علاقهمند در هر حوزه (مثل اقتصاد، صنعت، فرهنگ و هنر و...) دعوت به همکاری جدی کنند و با برنامههای مشترک بتوانند دغدغههای هر صنف را مطرح و پیگیری کنند، یعنی فعالیت انجمنهای صنفی با انجمنهای دانشجویی پیوند بخورد، قطعاً میتواند تاثیر جدی بر حوزه تصمیمگیری و تصمیمسازی داشته باشد.
*آیا آنطور که انتظار دارید به انجمنهای دانشجویی اجازه فعالیت و مانور داده میشود؟ برخوردها و واکنشها از سوی مقامات به انتقادات و پیشنهادات شما چگونه بوده است؟
زهرا سعیدی: بله اجازه مانور را داشتهایم، چهبسا که دانشگاهها در تلاش هستند تا به فعالیت دانشجوها توجه کرده و آنها را نظاممند کنند. اینطور که به نظر میرسد رویکرد وزارت علوم هم اینطور است که دست انجمنها و تشکلها را تا حد امکان باز بگذارند. ما این فضا را میبینیم که انجمنها فعالیت بیشتری انجام میدهند. برخوردها و واکنشها به انتقادات هم مثبت بوده است، یعنی در مرحله اول گوش شنوا برای شنیدن انتقادات و پیشنهادات در دو سه سال اخیر وجود داشته است و حاضر هم هستند ایدههای ما را بشنوند. ما در دیدارهایی که داشتهایم، همیشه گفته شده که ما منتظر هستیم بعد از شنیدن انتقادات، شنونده ایدههای شما هم باشیم. این خودش ارتقا سطح تفکر دانشجوها به شمار میرود که به دانشجو یاد داده شود که شما صحبت منطقی و فکرشده کنید و همراه با انتقادات، بتوانید پیشنهاد هم ارائه کنید.
سالار احمدی: متأسفانه همانطور که پیشتر عرض کردم نهتنها تمایلی در بین خود دانشجویان برای برگزاری برنامههای مختلف وجود ندارد بلکه اندک انگیزهها نیز در همان نطفه کور میشوند. این روزها دانشجویان حتی برای دریافت مجوز برنامههای سادهای مثل افطاری نیز مشکل دارند چه برسد که بخواهند همانند سنوات گذشته برنامههای بزرگی مثل مراسمهای روز دانشجو را برگزار کنند و البته مسئولان وزارت علوم نیز از این فضای رکود استقبال میکنند و نهتنها تمایلی برای شکستن این رکود سنگین ندارند بلکه با آییننامههای انضباطی و... سعی در تشدید فضای حاکم را دارند.