بازیگران سال
سیدمحمد خاتمی
تصمیم ناباورانه
باورکردنی نبود؛ همه رسانهها و جمع کثیری از دنبالکنندگان اخبار تا ساعت 12 شب یعنی آخرین ساعت تمدید رایگیری در پایگاههای اخذ رای در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان، منتظر انتشار خبر رای دادن سیدمحمد خاتمی، رهبر جریان اصلاحات همچون همه ادوار گذشته بودند. خاتمی در این انتخابات هم خبرساز شد؛ همانند انتخابات ریاستجمهوری هفتم که وارد انتخابات شد و دوم خرداد را رقم زد. انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 که به نفع میرحسین موسوی وارد رقابت نشد و از او حمایت کرد. انتخابات دوره نهم مجلس که بعد از اعتراضات بود و تکرایی را به دور از جنجالهای رسانهای در دماوند به صندوق انداخت. انتخابات ریاستجمهوری یازدهم که از حسن روحانی حمایت کرد و فضای انتخابات را پرشور کرد. انتخابات مجلس دهم با «تکرار میکنم» مردم را به حضور در انتخابات دعوت کرد و پس از آن هم با نقشآفرینی دوباره در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم فضا را به نفع حسن روحانی و لیست اصلاحطلبان در شورای شهر چرخاند. او این بار هم با رای ندادنش خبرساز شد و در کنار جمع کثیری از مردم نارضایتیش را از وضع موجود اعلام کرد؛ رایندادنی که با هشدارهای همیشگیاش به مسئولان با احتمال کاهش مشارکت و ناامیدی مردم عجین و هماهنگ بود. آنجا که با بیانیه 15مادهای پیشنهاد اصلاح را در روزهای پس از اعتراضات 1401 مطرح کرد؛ آنجا که بعد از انتشار سند راهبردی انتخابات جبهه اصلاحات بر همراهی با آن با این نگاه که به هر قیمت نباید پای صندوق رای رفت و باید «حداقلهای یک انتخابات باشد» که همراهی «طیفهای رنگینکمانی ملت» اتفاق بیفتد و حالا چون مقدمات اتفاق نیفتاد، او هم رای نداد و اعلام کرد که «آگاهانه رای ندادم».
حسن روحانی
عضو جدید رجا
لطفالله میثمی سالهاست عنوانی را برای خودش و برخی دیگر از فعالان سیاسی انتخاب کرده و میگوید ما عضو حزب «رجا» به معنی «راندهشدگان جمهوری اسلامی» هستیم که روزبهروز تعدادمان بیشتر از قبل میشود. آخرین فردی که توانسته وارد حزب رجا شود، حسن روحانی است؛ فردی که روزی جایگاه خوبی در جناح راست داشت اما به مرور از این جناح کنار گذاشته شد و در نهایت در سال جاری، مهمترین برخورد با او صورت گرفت تا بهنوعی مجوز حضورش در حزب رجا صادر شود. روحانی که از سال 1379 عضو مجلس خبرگان است، برای دوره ششم هم در این دوره از انتخابات ثبتنام کرد اما مهر ردصلاحیت از سوی شورای نگهبان روی پیشانی او زده شد تا همان برخوردی که با بسیاری از چهرههای شاخص صورت گرفته، با رئیسجمهوری سابق هم صورت گیرد. پس از اعلام ردصلاحیت بیانیهای صادر کرد، ابتدا مردم را به دادن «رای اعتراضی» دعوت کرد، اما سپس نوشت: «قرار بود در این نظام، خود این مردم، سرنوشت خود را تعیین کنند نه آنکه اقلیتی چندنفره انتخاب آنان را به آنان دیکته کنند. این اسلامی نبود که به مردم معرفی شده بود و این آن امانتی نیست که مردم به پایش جان و جوانی دادند.» به هر ترتیب، پس از ردصلاحیت او در آستانه انتخابات بیانیهای صادر کرد که در آن مردم به حضور پای صندوق رای تشویق شده بودند. البته در همین مدت، پیگیریهای روحانی برای دریافت دلایل ردصلاحیت ادامه دارد و در آخرین نامه روحانی به شورای نگهبان آمده،که دلایل مطرح شده از سوی فاقد مستندات است و او خواسته برای دلایل ردصلاحیتش، شورای نگهبان سند رو کند.
علی لاریجانی
کلیدواژه خالصسازی
هرچند که حضور جدی در فضای انتخابات 11 اسفند نداشت و به نخستین گمانهزنی انتخاباتی از سوی رسانهای که روزی در جریانهای فکری همسو با او قرار میگرفت، او را به پاسخی سخت واداشت، اما کلیدواژهای به فضای سیاسی کشور تزریق کرد که احتمالاً تا سالها گریبان اصولگراهای تندرو را خواهد گرفت. علی لاریجانی اردیبهشتماه سال جاری، پس ازانتشار خبری از سوی خبرگزاری تسنیم مبنی بر تمهید او برای ورود جریانی به انتخابات مجلس آینده در واکنش به این ادعا، متن تکذیبیه را با این جمله آغاز کرد: «رفع نگرانی از جریان خالصسازی، خبری درباره انتخابات مجلس وجود ندارد!» و خالصسازی به سرعت مورد تحسین گروهی از فعالان سیاسی و انتقاد گروهی دیگر قرار گرفت. او در نهایت لیستی برای انتخابات ارائه نکرد، اما به گفته نزدیکانش دیگران را برای حضور در انتخابات تشویق کرد. گرایش لاریجانی به سمت اعتدالگرایان بود، هرچند که از لیستی حمایت نکرد و با انتشار دو پیام ویدئویی از دو تکچهره و کاندیدای مورد حمایت میانهروها، یعنی محمدباقر نوبخت و غلامرضا تاجگردون آنها را شایسته ورود به مجلس دانسته بود. حضور سیاسی لاریجانی در سالی که گذشت با وجود عدم مشارکت و حمایت از گروه خاصی در انتخابات پررنگ بود و گمانهزنیهایی برای آینده سیاسی او نیز انجام شد؛ سناریوهایی که او را چهره پشت پرده سیاست دانستند؛ که یکی از بازوهای مشورتی کشور است و در نتیجه حذف او از فضای سیاسی کشور به سادگی امکانپذیر نیست. سناریوی دیگری نیز مطرح است که او تا سال 1408 صبر خواهد کرد و پس از تحلیل و بررسی عمیق نسبت به فضای کشور، وارد کارزار انتخابات ریاستجمهوری خواهد شد.
سیدمحمود نبویان
شگفتانه یک قهر
فرشته بخت و اقبال اگر در سال جدید و در جریان انتخابات مجلس دوازدهم به معدود افرادی نگاه کرده باشد، یکی از آن افراد، سیدمحمود نبویان است، البته این فرشته بخت و اقبال بهصورت اتفاقی هم روی شانههای او ننشسته، بلکه پس از فعل و انفعالاتی به سمت نبویان هدایت شده است. ماجرا از این قرار است که مالک شریعتی، یکی از نمایندههای فعلی مجلس پس از اینکه لیست 30نفره شورای ائتلاف نیروهای انقلاب برای شهر تهران اعلام شد، در توئیتر خود اعلام کرد که به علت حضور سیدمحسن دهنوی از حضور در لیست شانا انصراف خواهد داد. پس از قهر شریعتی، شورای ائتلاف وارد کار شد و بلافاصله زمینه برای دلجویی از او فراهم شد و دهنوی از حضور در لیست کنارهگیری کرد، البته در متن کنارهگیری خود بدون اینکه نامی از کسی ببرد نوشته بود این کنارهگیری «علیه سهمخواهان بداخلاق و به درخواست بزرگان شورای ائتلاف» بوده است. بعد از حذف دهنوی از لیست، بلافاصله جانشیناش معرفی و سیدمحمود نبویان وارد لیست 30نفره شد تا تنها گزینه مشترک در لیست شانا و امنا باشد. نبویان نفر اول شهر تهران شده است. بدین ترتیب فردی که با یک قهر و آشتی وارد لیست شد، توانست گوی سبقت از سایرین را برباید و دست بالا را از نظر تعداد آرا در مجلس دوازدهم داشته باشد.
محمدباقر نوبخت
همه شما نیامدید
«پیامی به مردم فهیم زادگاه خودم... «در تاریخ بماند. نگران شما بودم، آمدم. همه شما نیامدید. همچنان نگران، ولی با وجدانی آسوده، برگشتم. خدای مهربان نگهدارتان.»» محمدباقر نوبخت، بعد از شکست در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه رشت، در پیامی که در شبکه ایکس منتشر کرد، ناراحتی خود را از نتایج انتخاباتی اینگونه بیان کرد. او را بیشتر با ریاست سازمان برنامه و بودجه و سخنگوی دولت بودن در دولت حسن روحانی میشناسیم اما او پیش از آن در دورههای سوم، چهارم، پنجم و ششم، بهعنوان نماینده رشت و خمام در بهارستان حضور داشت. شاید بر همین اساس هم بود که اگرچه از معدود چهرههای شاخص غیراصولگرا و منتسب به اعتدالگرایی در تهران بوده که توانسته از فیلتر نظارت استصوابی شورای نگهبان بگذرد اما برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم درخواست تغییر حوزه انتخابیه به شورای نگهبان داد . نوبخت با وجود اینکه مورد حمایت حسن روحانی و علی لاریجانی بهعنوان دو نفر از رهبران جریان اعتدالگرا و معدود احزاب اصلاحطلب و میانهرو حاضر در انتخابات یعنی کارگزاران، اعتدال و توسعه، اعتماد ملی و ندای ایرانیان بود اما نتوانست در برابر فضای ایجاد شده در جامعه راهی بگشاید و به مجلس راه یابد.
محمدرضا باهنر
فرار از اختلاف
محمدرضا باهنر نیز همچون دیگر چهرههای شاخص سیاسی، سال شلوغی را پشت سر گذاشت. او پس از چند دوره دوری از مجلس، در آخرین فرصت برای ثبتنام در انتخابات مجلس دوازدهم، نام خود را در بین کاندیداها ثبت کرد. هرچند که ظاهراً کابوس خالصسازی او را نیز تحت تاثیر قرار داد. او در اظهارنظری گفته بود که بعید نیست او را نیز ردصلاحیت کنند و معتقد بود که شورای نگهبان باید اجازه دهد تا اصلاحطلبان و اعتدالیون نیز وارد انتخابات شوند. استاد لابیهای سیاسی که ظاهراً نتوانست اینبار از قدرت لابیگری خود برای سرلیستی در تهران استفاده کند، به نظر میرسد که پس از اختلاف با محمدباقر قالیباف بر سر سرلیستی در لیست انتخاباتی شورای ائتلاف، کرمان را به تهران ترجیح داد و رقابت در فضای انتخابات را از این شهر سر گرفت. هرچند که او در نهایت نتوانست از کرمان نیز راهی بهارستان شود. باهنر پس از شکست در انتخابات کرمان در بیانیهای با تاکید بر اینکه قصدش ادای دین به مردم شریف زادگاه و افزودن درصدی به مشارکت در انتخابات و لبیک به ندای رهبر انقلاب بود، از مردم این شهر تشکر کرد.
محمدرضا غلامرضا
اختلافافکن دولت و مجلس
«بنا بر اعلام مرکز اطلاعرسانی وزارت کشور، معاون سیاسی این وزارتخانه تغییر کرد». خبر یک خطی منتشرشده در سایت وزارت کشور خبر از تغییر محمدرضا غلامرضا میداد. کسی که طی روزهای پیش از آن و از صدور بخشنامهای به تاریخ 11 خرداد 1402 هم در فضای رسانهای شناختهتر شده بود و هم مجلس را به واکنش و سر و صدا کشانده بود تا جایی که نمایندگان مجلسی که با 227 رای به وزیر کشور، اعتمادشان را به او برای حضور در کابینه ابراهیم رئیسی اعلام کرده بودند، او را تهدید کردند که اگر غلامرضا و بخشنامهاش بماند، وزیر را استیضاح میکنند. وقتی غلامرضا معاون سیاسی وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات کل کشور شد، بیشترین انتقاد صورتگرفته به او در زمینه نداشتن پیشینه سیاسی و امنیتی بودن او بوده است. از جمله سوابق او رئیس اداره اطلاعات استان تهران، معاونت سابق قاسم سلیمانی در نیروی قدس و معاون وزارت اطلاعات بود. در دورانی که احمد وحیدی در دولت محمود احمدینژاد، مسئولیت وزارت دفاع را برعهده داشت، غلامرضا مدتی رابط نیروی قدس با وزارت دفاع شد و حالا در دولت رئیسی در یکی از سیاسیترین جایگاهها قرار گرفت. به هر حال واکنش مجلس به او تا زمان صدور بخشنامه محرمانه در ابتدای امسال که بر اساساش خطاب به «معاونین سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداریهای سراسر کشور و رؤسای ستادهای انتخابات» نوشته شده بود که تا برگزاری انتخابات مجلس مسئولین دولتی چندان با نمایندگان مجلس همراهی و همکاری نکنند. با گسترش واکنشها، وحیدی ابتدا بندهای 2،4،6 و 7 بخشنامه را لغو و بیاثر کرد و روز 28 خرداد 1402 در نامهای خطاب به «استانداران محترم سراسر کشور»، نیمی از بندهای بخشنامه «محرمانه» معاون سیاسی خود را لغو کرد اما این هم رضایت نمایندگان را جلب نکرد و همین ادامه بحثها خبر از پشت پردهای میداد که در فضای اصولگرایی و اختلافات درون جریانی قابل تفسیر است. در نهایت با فشارهای همین جریان، غلامرضا تنها چند ساعت پس از پایان زمان پیشثبتنام انتخابات مجلس از کار برکنار شد. برخی تحلیلگران درونجریانی از او بهعنوان نقش مؤثر و عاملی بر افول جایگاه محمدباقر قالیباف یاد میکنند.
احمد جنتی
خداحافظی با مجلس خبرگان
شاید اگر فضای سیاسی کشور در موقعیت مناسبتری بود، رخوت و سکون گریبانگیرش نشده بود و مفهوم رقابت و کنشگری سیاسی در این روزهای کشور به همان مفهوم اصطلاحی و درستش تعریف میشد(نه همراه با اما و اگرهای فراوان)؛ از جمله خبرهای مهم انتخابات دوره ششم مجلس خبرگان رهبری، ثبتنام نکردن احمد جنتی بود؛ خبری که علت اتخاذ چنین تصمیمی را از سوی جنتی مشخص نکرده و توضیحی در این زمینه نداده است اما میتوانست در صورت وجود وضعیت سیاسی فعال و غیرمنفعل، سوژه خوبی برای تحلیلهایی مبنی بر اثرگذاری این تصمیم و پیشبینیها از آینده آن در بسیاری از محافل سیاسی و رسانهها باشد.
این خبر از چند جهت حائز اهمیت است؛ اول، جنتی از جمله چهرههای همیشگی مجلس خبرگان رهبری بوده و در همه ادوار پنجگانه آن حضور داشته است و حالا در این دوره تصمیم بر نیامدن گرفت. دوم، این نیامدن با توجه به اینکه جنتی پیش از این نیز از سمت امام جمعه تهران، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ریاست ستاد امر به معروف و نهی از منکر کنارهگیری کرده بود؛ شائبه خداحافظی با دنیای سیاست را به میان میآورد اما با توجه به اینکه هنوز در شورای نگهبان بهعنوان دبیر آن حضور دارد و هنوز هم همان نقشآفرینی پررنگ در این نهاد به او نسبت داده میشود، اتخاذ چنین تصمیمی مبنی بر خداحافظی با عالم سیاست در سن 97سالگی از سوی او رخ نداده است، مگر اینکه بهزودی از ادامه حضور در شورای نگهبان بهعنوان مشهورترین حضورش در فضای سیاسی نیز کنارهگیری کند.
البته شرکت نکردن او در انتخابات مجلس خبرگان دوره ششم و نبود او در این انتخابات بحث بر سر ریاست این مجلس و حدس و گمانها در این زمینه را نیز مطرح میکند و باید دید چه کسی ششمین رئیس مجلس خبرگان پس از علی مشکینی (1386-1362)، اکبر هاشمیرفسنجانی (1389-1386)،محمدرضا مهدویکنی (1393-1389)، محمدیزدی (1395-1393) و احمد جنتی (تاکنون-1395) خواهد بود.
محمدباقر قالیباف
روزهای خاکستری رئیس
روزی که تصمیم به حضور جدی در سیاست گرفت، شاید تصور نمیکرد که چنین ایام سختی را پشت سر بگذارد. البته شاید این روزهایی که در سال 1402 برای محمدباقر قالیباف رقم خورده، روزهای خوب او باشد و سال پیش رو، روزهایش خاکستریتر از قبل شود. سال 1402 برای رئیس مجلس با انتقادات از سیستم مدیریت او در مجلس از سمت برخی مخالفان اصولگرایی آغاز شد اما با نزدیک شدن به انتخابات یازدهم اسفند، حاشیهها درباره او اوج گرفت. چند هفته پیش از انتخابات اسنادی منتشر شد که نشان میداد پسر رئیس مجلس در تلاش است تا اقامت کشور کانادا را بگیر؛، روندی که باعث شد تا انتقادات درونخانوادگی در بین اصولگرایان از او زیاد شود. قالیباف با این حاشیه وارد لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب شد و مانند سال 98، سرلیستی را بر عهده گرفت اما با آغاز اعلام نتایج آرا، مشخص شد که او با بحران بزرگی روبهرو شده و اعتبارش در بدنه اصولگرایانی که پای صندوق رای رفتهاند تا حدود زیادی خدشهدار شده است. قالیباف که در انتخابات مجلس یازدهم یک میلیون و 200هزار رای بهدست آورده بود، در این دوره تقریباً 450هزار رای بهدست آورد تا پایگاه رای او یکسومِ 4سال قبل شده و چهارمین نفر در پایتخت از نظر تعداد آرا شود. حاشیهها و انتقادات شدیدی که از سوی چهرههای تندرو اصولگرا درباره قالیباف طی چند ماه اخیر وجود داشته است، در کنار ریزش شدید پایگاه رای او، باعث شده تا این دیدگاه به وجود بیاید که رئیس مجلس یازدهم با آغاز دوازدهمین دوره روزگاری سختتر از روزگار فعلی را سپری خواهد کرد. در این میان گمانهزنیهای مختلفی درباره آینده او وجود دارد؛ عدهای از احتمال انصراف قالیباف از حضور در مجلس دوازدهم حرف زدهاند، برخی گفتهاند که شاید در روند تصویب اعتبارنامه او مشکلاتی ایجاد شود و البته در کنار اینها، موضوع تکرار ریاست او و کاهش شانساش برای نشستن دوباره روی صندلی ریاست قوه مقننه نیز مطرح است.
علی مطهری
نه اصلاحطلب نه اصولگرا
علی مطهری تنها چهره سیاسی معتدلی در تهران بود که توانست لیستی برای انتخابات ارائه دهد. البته او با تاکید بر اینکه لیستش «نه لیست اصلاحطلبی است و نه اصولگرایی» وارد کارزار انتخابات مجلس شد. او سال سیاسی شلوغی را سپری کرد و با ارائه لیست انتخاباتی فهرست «صدای ملت» سعی کرد تا یکبار دیگر وارد مجلس شود. او اعلام کرد که جمعی از افراد معتدل اصلاحطلب و اصولگرا را در این فهرست جای داده است و در صورت ورود به مجلس فراکسیون صدای ملت را تشکیل خواهد داد. لیست انتخاباتی او مورد حمایت اعتدالگراها و برخی از چهرههای گروهی که با انتشار بیانیهای با عنوان «بیایید روزنهگشایی کنیم» مردم را به مشارکت دعوت کردند، قرار گرفت. اگرچه در پایان، مطهری و لیست انتخاباتی او در میان 60 نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم در تهران قرار نگرفتند اما این انتخابات هر چه برای این چهره سیاسی نداشت به نظر میرسد رویکرد او نسبت به موضوع حجاب را حداقل با بیان تعدیلشدهتری همراه کرد. «حجاب مسئله اصلی کشور نیست» متفاوتترین اظهارنظر او نسبت به مسئله حجاب بود که آن را در نشست خبری انتخاباتیاش مطرح کرد. او که در نیمههای سال گفته بود «میگفتند روسری سخت است، نظام هم با آنها راه آمد؛ اما به همین راضی نیستند؛ میبینید که الان ساق پا و شکم هم بیرون است (گفتوگو با سازندگی)» اما حالا معتقد است حجاب «موضوعی نیست که کشور بخواهد درگیر آن باشد و نظام هم قائل به سختگیری در این مورد نیست و به ندرت کسانی هستند که بخواهند هنجارشکنی کنند و رفتار آنها ناشی از بیحیایی باشد». در سالی که گذشت، نظر مطهری درباره اخراج اساتید نیز بسیار مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او با استناد به سخنرانی تند پدرش بر علیه شاه گفت که شهید مطهری با وجود آن سخنرانی تند حتی از تدریس هم منع نشد. مطهری تاکید کرد که دولت و وزارت علوم باید بهطور مستقل در اینجا تصمیم بگیرند و عمل کنند؛ و اجازه ورود نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را ندهند.
سعید حجاریان
ترسیم آینده خالصسازی
تئوریسین اصلاحات در سالی که گذشت یکی از نظریههای مهم خود را ارائه کرد. او چند ماه پس از اینکه علی لاریجانی عبارت «خالصسازی» را به کار برد، در یادداشتی نظریه خود را درباره این موضوع بیان کرد. او در ابتدای نظریه خود میآورد: ««خالصسازی» نه ابتدای یک فرآیند است و نه انتهای آن.» و در ادامه یادآور میشود که خالصسازی میانه یک روند بوده، پیش از آن مرحلهای به نام «مخلصسازی» وجود داشته که از دل آن به «خالصسازی» رسیدهاند. حجاریان در نظریه خود میآورد که فرآیند «مخلصسازی» از طریق نظارت استصوابی و دیگر ابزارهای حذفی و تبلیغی با حذف بخش عمدهای از نیروهای سیاسی انجام شد اما پس از آن: «مرحله «خالصسازی» کلید خورد که در آن عبور از «مخلصها» در دستور کار قرار گرفت.» اما حجاریان مینویسد این روند یک مرحله دیگر هم خواهد داشت. او نام این مرحله را «خلاصسازی» قرار داده و در آن توضیح داده که این روند: «خلاصسازی بوروکراسی و عرصه عمومی از هر آن چیز و هر آن کس که «دیگری» محسوب میشود.» خواهد بود. البته او در نظریه خود یادآور میشود که نوک پیکان نقد سیاسی نباید متوجه مرحله «خالصسازی» باشد، بلکه باید متوجه نقطه صفر این فرآیند که همان «مخلصسازی» است، باشد. البته در کنار این موضوع، سعید حجاریان در سال گذشته اظهارنظرهای مهم دیگری هم داشته است، برای مثال او طی ماههای پیش از انتخابات در مصاحبهای از تصمیم جبهه اصلاحات برای عدم ارائه لیست در تهران دفاع کرد. همچنین، پس از پایان انتخابات هم در یادداشتی به نقد بیانیه «بیایید روزنهگشایی کنیم» پرداخت و در آن یادآور شد که «این روزنه نه صرفاً برای این انتخابات بلکه برای سالیان گشوده شده است و در هر انتخابات عدهای شبیه این گروه از استراتژی روزنهگشایی سخن خواهند گفت و این استراتژی، الیالابد ابطالناپذیر خواهد ماند.»
مصطفی تاجزاده
معترض از زندان
مصطفی تاجزاده با وجود آنکه در سال 1402 تماماً در زندان به سر برد، اما دست از فعالیت نکشید و درخصوص مسائل جاری کشور اظهارنظرهای متعددی را مطرح کرد؛ اظهاراتی که منجر به صدور احضاریه برای او در زندان شد. شعبه یک بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب برای دو اتهام اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام احضاریهای برای او صادر کرد. گفتوگوهای تاجزاده با حسین رزاق در زندان بخشی از فعالیتهای او در زندان اوین است که در آنها انتقادات صریحی به فضای بسته سیاسی کشور، مهندسی انتخابات، هشدار به فرمایشی کردن انتخابات و شکاف طبقاتی داشته است. او در یکی از گفتوگوهای خود توضیح داد که انتخابات آزاد در ایران تا سال 60 اتفاق افتاد و از زمانی که مجاهدین خلق دست به اسلحه بردند و مقامات عالیرتبه کشور را ترور کردند، فضا به شدت امنیتی شد و آزادی سیاسی یکی پس از دیگری به محاق رفت. تاجزاده در یکی از گفتوگوهای خود تاکید کرد که باید بر تغییر قانون اساسی به منزله مقدمه دگرگونیهای ساختاری در ایران اصرار کرد و با انتقاد از دعوتکنندگان به شرکت در انتخابات گفت: «دعوتکنندگان به شرکت در انتخابات مجلس که بهدنبال اصلاح ساختار توسط نمایندگانشان از طریق قانونگذاری هستند، یا اصلاً دنبال اصلاح و تغییر ساختار نیستند و یا نمیدانند ساختار چیست! زیرا هر کس فقط یکبار قانون اساسی را مرور کرده باشد، میداند که نهاد قانونگذاری تا چه حد مرعوب نهادهای بالادستی انتصابی است.» او در نهایت انتخابات مجلس دوازدهم را تحریم کرد و به همین دلیل محدودیتهای جدیدی برای او در زندان اعمال شد. وی همچنین درخصوص انتخابات 11 اسفند با انتشار یادداشتی با اشاره به اینکه این انتخابات مهندسی شده بود، این انتخابات را با توجه به میزان رایدهندگان و درصد آرای منتخبان یک شکست تاریخی عنوان کرد که کوچکترین گامی برای جلب اعتماد و رضایت اکثریت شهروندان ناراضی از وضع موجود برنداشت. او همچنان در زندان است و فعلاً تغییری در وضعیت او اتفاق نیفتاده است.