سیاستگریزی و سیاستستیزی
محمدرضا تاجیک، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی با عنوان «سیاست؟ خیر، متشکرم!» در سایت «مشقنو» به عبور جامعه از سیاست میپردازد و به توضیح اینکه این روند «بعضاً تا مرز ضدیت هم پیش میرود» اشاره میکند و در این زمینه تصریح دارد:«این ضدیت تا حدی است که ممکن است همهچیز جایگزین سیاست شود. این سیاستگریزی یا شاید بهتر باشد بگوییم سیاستستیزی، پیشینه تاریخی نیز دارد.» در ادامه او این مسئله را نخست در آلمان بررسی میکند و سپس به آراء متفکرانی ارجاع میدهد که هر یک شمهای از گریز از سیاست را تصویر کردهاند. تاجیک سپس به سراغ ایران آمده و نوشته است: «انسان ایرانی امروز، بهویژه نسل جوان، از عالم خیال و عالم نمادین قدرت بیرون پریده، و قدرت حاکم نیز، قادر نیست با حضور در تخیل و توهم و آرزو و احساس و شناخت و نگاه و باور و تفکر و گفتمان این نسل، آنان را به سوژههای منقاد خویش تبدیل کند. اما این «نهگویی» انسان ایرانی، نخست، به معنی «آریگویی» به سیاست از نوع و جنس دیگری است، دو دیگر، این «نهگویی» در محدودهی سیاست متوقف نشده و نتایج پیمایش اخیر نگرش ایرانیان حکایت از آن دارد که بسیاری از ایرانیان به دین (دین حکومتی) هم میگویند: «نه، متشکرم.»