| کد مطلب: ۱۰۰۷۳
فیرحی و بازخوانی دموکراتیک از دین

فیرحی و بازخوانی دموکراتیک از دین

محمدعلی حسینی‌زاده عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی فیرحی سه دوره اندیشه‌ و فقهی دارد که باید در سایه تحولات اسلام سیاسی در ایران بررسی شود. تالیفات او نشان ا

hoseinizade

محمدعلی حسینی‌زاده

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

فیرحی سه دوره اندیشه‌ و فقهی دارد که باید در سایه تحولات اسلام سیاسی در ایران بررسی شود. تالیفات او نشان از آن دارد که او به مسائل روز بسیار توجه داشت، البته در دوره اول اندیشه فیرحی، با چند کتاب مواجه هستیم که یک پژوهشگر تازه‌کار آن را تهیه کرده است و به نیاز آن زمانه پاسخ می‌دهد. در آن زمان که بحث اندیشه اسلام تازه مطرح شده بود، این مباحث لازم و ضروری به نظر می‌رسید و او تصور می‌کرد این پژوهش‌ها می‌تواند به تفکر اصلاح‌طلبی کمک کند.در دوره دوم اندیشه فیرحی با مسئله فقه دموکراتیک و با یک پژوهشگر متفکر روبه‌رو هستیم که عمیق‌تر می‌اندیشد و با توجه به تحولات آن دوره و ظهور پوپولیسم در ایران، گفت‌وگوهایی در بین طرفداران قرائت‌های دموکراتیک و مخالفان آنها در گرفت و آثاری در این راستا تدوین شد که پاسخی به تقاضای زمان بود. برجسته کردن سویه‌های دموکراتیک فقه و مذهب اقدامی بود که می‎توانست به مشروعیت آن کمک کند.در دوره دوم ایشان یک نومشروطه‌خواه حوزوی بود و سعی کرد فقه مشروطه را احیا کند. در برخی از آثار خیلی ساده بحث فقه و دموکراسی را بیان کرده که البته موضوعی عمیق نیست. شما با فقیه نواندیش سروکار ندارید و از فقهایی سخن گفته می‎شود که می‌توانند مقدمه‎ای بر تفکر دموکراتیک در ایران باشد. در مرحله سوم اندیشه فیرحی که به تحولات دولت و اسلام سیاسی در ایران مربوط می‌شود، بحث‌های عمیق‌تری را مطرح کرده البته که او را بیشتر به دوره دوم می‌شناسند. در دوره سوم در کتاب فقه و قانون با متفکری روبه‌رو هستید که عمیق‌تر به فقه نگاه می‌کند اما برای معضلات و چالش‌ها پاسخی ندارد. چالش‌ها را فراتر از آنچه که در گذشته دیده شده می‌بیند اما نمی‌تواند همانند دفعات قبل خیلی ساده به آنها پاسخ دهد. در کتاب فقه و سیاست، قرائت دموکراتیک به راحتی برجسته می‌شود اما در کتاب قانون ایشان نمی‌تواند راه‌حلی ارائه دهد. در واقع نه تفکر دکتر اجازه می‌دهد و نه فرصت آن هست که بتواند به معضل بزرگ مذهب و دموکراسی در ایران پاسخ دهد. در این کتاب بحث‌ها شبیه به مباحث دکتر طباطبایی است و به همدیگر بسیار نزدیک می‌شوند اما مبنای بحث‌ها متفاوت است و مسیر بحث نیز فرق دارد. در کتاب آخر نشانه‌هایی از تحول عمیق در اندیشه فیرحی را می‌توان دید که احتمالاً به دلیل ناتمام ماندن آن و عمر کوتاه ایشان دیده نشد. در اینجا فیرحی از فقه فراتر می‌رود و از بازسازی اساسی مذهب سخن می‌گوید و معتقد است که علما باید تصمیم بگیرند یا با دموکراسی بسوزند یا بازخوانی دموکراتیک از دین داشته باشند. در این کتاب به شدت به اسلام سیاسی انتقاد می‌کند و معتقد است اسلام سیاسی از دو گفتمان مارکسیسم و اسلام‌گرایی پاکستانی الهام گرفته است که حاکمیت ملی را قیچی کرده‌اند و دیگر در چارچوب اسلام سیاسی فکر نمی‌کند و آن کسی نیست که قصد داشت به اسلام سیاسی کمک کند تا دموکراتیک‌تر شود. این کتاب نشان می‌دهد دیگر امیدی به این رویه نیست و در آخر کتاب می‌گوید جامعه ایران یا باید به بازسازی عمیق در مذهب تن دهد و یا به نهیلیست فراگیر دچار شود. این کتاب بیشتر طرح مسئله است و به نوعی نشان از ناکامی یا ناامیدی نسبت به تلاش‌های گذشته است. آنچه که ایشان فکر می‌کردند در دهه 90 امکانش وجود دارد، با بحران‌هایی که در اواخر دولت روحانی رخ داد، با یک مسیر جدیدی روبه‌رو شد و سعی کرد تغییری در اندیشه‌های خود صورت دهد. در اینجا هیچ تجویزی نمی‌بینید، بیشتر طرح بحران از یک متفکر خسته است که تمام تلاش خود را کرد تا اصلاحی در این مملکت صورت گیرد و در این کتاب احساس می‌کنید این پروژه و متفکری که پروژه را دنبال کرده، خسته شده و ناامید شده است.

دیدگاه

ویژه سیاست
آخرین اخبار