صدای مردم کجاست؟
سخنان اخیر رئیسجمهوری در جمعی از انقلابیون و متدینان شیرازی بهظاهر نکته مثبتی بود که باید از آن استقبال شود. آنجا که گفتهاند: «به نظرات نیروهای انقلابی توجه
سخنان اخیر رئیسجمهوری در جمعی از انقلابیون و متدینان شیرازی بهظاهر نکته مثبتی بود که باید از آن استقبال شود. آنجا که گفتهاند: «به نظرات نیروهای انقلابی توجه گردد... لحن تند برخی دغدغهمندان بسیار دلپذیرتر از سخن منافقانه برخیهاست، که در حضور ما سخنی بگویند و در خلوت کار دیگری بکنند.» بنابراین و بهدرستی، دور قابچینهای منافق را تخطئه و محکوم میکنند. ایشان در بخشی از سخنان خود اظهار داشت که حتی در یک نشست به نسبت شکلی و صوری با دانشجویان اصرار داشته که چند تن از آنان اظهارنظر کنند. هنگامی که این سخنان را میشنویم، طبعاً باید به این نتیجه برسیم که چه گوشهای شنوایی برای شنیدن حرفهای مردم وجود دارد و باید آن را تبریک گفت. ولی واقعیت را از دو زاویه دیگر هم میتوان دید.
اول، از زاویه متمایز کردن مردم به متدینان و انقلابیون از دیگران که آنان را دغدغهمند دانسته و نظرات حتی تند آنان را به افراد چاپلوس و متملق ترجیح داده است. دوم، اصالت دادن به نظرات فردی و چهرهبهچهره در جمعهای محدود است. هر دو مورد شایسته نقد است. اول اینکه، اعتبار نقد و انتقاد ربطی به انگیزههای افراد ندارد. فارغ از اینکه اصولاً انگیزههای فردی قابل سنجش نیست. همه افراد خود را واجد انگیزههای خیرخواهانه میدانند و مهمتر اینکه تمایز میان مردم و شعبهشعبه کردن آنان و گروهی را بر گروه دیگری تقدم دادن آن هم در مقام حکمرانی قابلقبول نیست و هیچچیز به دولت اضافه نمیکند که کم هم میکند. مگر هنگام رای گرفتن یا هنگام مالیات گرفتن آنان را از یکدیگر جدا میکنیم؟ نکته دوم مهمتر است، اینکه ایشان ترجیح میدهند سخنان دانشجو یا کارگر یا بازاری و صنعتگر و... را جداگانه و فردی بشنوند، آن هم در محیطی محدود و با حضور چند ده نفر. طبعاً یک پاسخی هم میدهند و تمام میشود.
درحالیکه در یک جامعه 85میلیونی نمیتوان حرف همه مردم را جداگانه شنید و به تکتک آنان پاسخ گفت. پس صدای مردم کجاست؟ رسانهها و روزنامهنگاران و کارشناسان هستند. شنیدن حرف فلان فرد در یک جمع محدود حتی اگر با ادبیات گزنده باشد (که اتفاقاً بدتر است)، نمیتواند خلأ بیتوجهی و نشنیدن نقدهای رسانهها و کارشناسان را پر کند. وظیفه اصلی مسئولان حکومتی و دولتی شنیدن صدای مردم از طریق نمایندگان مدنی و پاسخ دادن به آنان است. البته نمایندگی صدای مردم منحصر به یک یا چند نفر نیست. دهها رسانه و صدها نفر هستند که هرکدام بخشی از مردم و حقیقت را نمایندگی میکنند. پس صدای مردم اینجاست. آن افراد منفرد، در بهترین حالت، نسخه بدل یا تضعیفشده این صدا هستند.