در غیاب جویندگان حقیقت
پدیده مهمی که در دهه اخیر فراگیر شده، رواج اخبار جعلی و اصطلاحاً «فیک» است. این اخبار میتواند شامل تصاویر و فیلم هم باشد؛ تصاویر و فیلمهایی که مربوط به جای دی
پدیده مهمی که در دهه اخیر فراگیر شده، رواج اخبار جعلی و اصطلاحاً «فیک» است. این اخبار میتواند شامل تصاویر و فیلم هم باشد؛ تصاویر و فیلمهایی که مربوط به جای دیگر و زمان و تاریخ دیگری است و آن را به مکان و تاریخ و موضوع دیگری منتسب میکنند و از این بدتر، اینکه حتی میتوان تصاویر و فیلمهای ساختگی تولید و منتشر کرد؛ از موضوعی که واقعیت خارجی ندارد و مرز میان حقیقت و مجاز را از میان ببرد. برای مقابله با این واقعیت چه کار باید کرد؟ هیچ راهی جز اعتبار دادن به خبرنگاران و رسانههای معتبر نیست؛ خبرنگاران و رسانههایی که اعتبار خود را از عملکرد گذشته خود به دست آوردهاند. جنگ غزه نمونه روشن این واقعیت است که دوغ و دوشاب خبری آن فراگیر شده است. جنایات گوناگونی رخ داد و همچنان در حال رخ دادن است. در این میان مسئله مردم این بود که واقعیت و حقیقت چیست؟ دو خبر مهم و وحشتناک سر بریدن کودکان و تجاوز به زنان خیلی سریع بازنشر پیدا کرد؛ بهطوریکه حتی مقامات بالای غربی و آمریکایی هم آن را باور کردند و مسئولیت انتشار آن خبر را به عهده خبرنگاران انداختند ولی هنگامی که نادرست بودن آن قطعی شد از آن عقبنشینی کردند، درحالیکه آن خبر آثار و عوارض خود را بر جای گذاشت. با این پدیده، چگونه میتوان و میباید برخورد کرد. تنها راه، حضور خبرنگاران معتبر و رسانههای معتبر در میدانهای خبری از جمله جنگ است. ولی اگر قرار باشد که خبرنگاران از امنیت کافی برخوردار نباشند، چگونه میتوانند در میدانهای گوناگون چون جنگ حاضر باشند و اخبار واقعی را منتشر کنند؟ باعث تأسف است که اعلام کنیم طی همین یک هفته جنگ در غزه تعداد زیادی خبرنگار کشته شدهاند. کشته شدن بیش از ده خبرنگار طی یک هفته نشان میدهد که روند این جنگ مبتنی بر قواعد انسانی و بینالمللی نیست و با پدیدهای فراتر از جنگ به معنای شناختهشده آن مواجهیم. این وضع منجر به کاهش حضور خبرنگاران خواهد شد و این اتفاق حقیقت جنگ را میپوشاند و مردم را بیش از پیش دچار گمراهی مینماید. متأسفانه نهادهای بینالمللی و حقوق بشری برخلاف موارد دیگر، حساسیت کافی نسبت به این مسئله در جنگ اخیر نشان ندادهاند. شاید گریزی از خطرات خبرنگاری جنگ نباشد، ولی در جنگهای قاعدهمند این تلفات بسیار کم است و به نوعی حضور در منطقه خطر انتخاب روزنامهنگاران شجاع است، ولی در جنگ اخیر و با بمباران مناطق مسکونی از سوی اسرائیل، خطرات علیه آنان فراتر از انتخاب فرد است و ممکن است میدان را از وجود خبرنگاران خالی کند و این آغاز سقوط حقیقت در دامن زدن به جعل و مجاز است. به نظر میرسد که یکی از اهداف دولت دست راستی نتانیاهو همین اخراج یا دور کردن خبرنگاران از میدان جنگ است تا تاریخ این جنگ را نه روزنامهنگاران و دوربینهای حقیقتیاب بنویسند و مستند کنند، بلکه این کار را خود دولت اشغالگر انجام دهد.