| کد مطلب: ۸۹۹۰

میراث توسعه نیافتگی

از زمانی که کودتای سردار محمد داوودخان در سال ۱۳۵۲ علیه پسرعمویش محمدظاهرشاه انجام و حکومت جمهوری جایگزین سلطنت شد، این کشور درگیر مجموعه‌ای از کودتاها، بحران‌ه

از زمانی که کودتای سردار محمد داوودخان در سال 1352 علیه پسرعمویش محمدظاهرشاه انجام و حکومت جمهوری جایگزین سلطنت شد، این کشور درگیر مجموعه‌ای از کودتاها، بحران‌ها، جنگ داخلی و خارجی شد. چند کودتای پیاپی از سوی نظامیان چپگرای افغانستان رخ داد، سپس نیروهایی به نام مجاهدین علیه حکومت وابسته به شوروی سابق شکل گرفت که انواع و اقسام گرایش‌های قومی و‌ مذهبی داشتند. در این میان اتحاد جماهیر شوروی دخالت مستقیم نظامی کرد و در گرداب افغانستان فرو رفت و شاید یکی از علل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همین حضور نظامی بود. غرب و کشورهایی که از این حضور می‌ترسیدند، تا توانستند مجاهدین را تقویت کردند تا آنکه آنان کابل را فتح کردند. طولی نکشید که کشتار مجاهدین از یکدیگر بسیار بیشتر از کشتار آنان به دست حکومت وابسته به مسکو بود. در این میان مجموعه‌ای جدید که در نهایت ارتجاع بودند به نام طالبان وارد عرصه شدند و کابل را فتح کردند و افغانستان لانه تروریست‌ها شد و نتیجه آن 11 سپتامبر و لشکرکشی آمریکا و متحدان جهانی آن علیه افغانستان بود. این سومین لشکرکشی قدرت‌های جهانی به افغانستان بود. پس از حمله بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم به افغانستان، شوروی نیز در اواخر قرن بیستم به آنجا حمله کرد و ایالات متحده و متحدان آن در ابتدای قرن بیست‌ویکم آمدند، هر سه دست خالی برگشتند ولی میراث آنان فقر، خشونت، ناامنی مرزها و آوارگی و مهاجرت و توسعه‌نیافتگی بود که کشورهای همسایه به‌ویژه دو کشور ایران و پاکستان باید متحمل عوارض آن می‌شدند.
پاکستان به عللی از این وضع کمتر زیان می‌دید ولی ایران هنوز نتوانسته است که ماجرا را به نحو مطلوب حل کند. از این رو بیشترین تعداد مهاجران دنیا در ایران بودند و هستند که از شرق افغانستانی‌ها بودند و از غرب، کردها و عراقی‌ها که این دو مورد با وضعیت داخلی آنها تا حدود زیادی حل شده است ولی آوارگان و مهاجران از شرق کشور همچنان در حال آمدن به ایران هستند و این فارغ از تبعات امنیتی و قاچاق مواد مخدر است که داستان دیگری دارد.

البته مسئله مهاجران افغانستانی در ایران حتی متفاوت از مهاجرت به پاکستان است زیرا اغلب آنان در ساختار اقتصادی ایران جذب می‌شوند و اندکی از آنان در کمپ‌های آوارگان و مهاجران ساکن هستند. به دلایل زبانی و فرهنگی و بعضاً مذهبی جذب آنها در جامعه ایران چندان سخت نبوده است، هرچند در مواقع بحرانی و مشکلات اقتصادی حساسیت‌ها به این حضور افزایش یافته است، درحالی‌که مهاجران افغانستانی برخلاف تصور عمومی آثار مثبتی هم داشته‌اند. با وجود این، فقدان سیاست روشن و اجرایی نشدن برنامه‌های جامع و نیز تنش‌های سیاسی میان دو کشور بعلاوه وضع سخت معیشت در ایران، موجب شده که این حساسیت‌ها برجسته شود. گزارش امروز صفحات جامعه «هم‌میهن» درباره ابعاد این ماجراست و انتظار داریم که از این طریق بر درک بهتر موضوع کمک کرده باشیم.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار