| کد مطلب: ۸۷۸۶

بازاریابی انتخاباتی

پدیده‌های سیاسی گرچه متفاوت از موضوعات اقتصادی و فرهنگی است، ولی بروز اغلب اینگونه پدیده‌ها را می‌توان در قالب هزینه و فایده تحلیل نمود و واکنش افراد را نسبت به

پدیده‌های سیاسی گرچه متفاوت از موضوعات اقتصادی و فرهنگی است، ولی بروز اغلب اینگونه پدیده‌ها را می‌توان در قالب هزینه و فایده تحلیل نمود و واکنش افراد را نسبت به آنها پیش‌بینی کرد؟ برای نمونه چرا برخی از مردم در مقاطع زمانی خاصی در یک اعتراض شرکت می‌کنند؟ کارگران یا زنان یا بازنشستگان به چه علتی حاضر می‌شوند از وقت خود و حتی از کار خود بزنند و در یک اعتراض جمعی شرکت کنند؟ اعتراضی که می‌تواند برای آنها انواع هزینه‌ها را داشته باشد. آنان حتماً برآوردی از فواید این نوع مشارکت دارند که بر هزینه‌های رفتار برتری دارد. البته فایده شرکت در یک رفتار سیاسی برای همه یکسان نیست. همچنان که هزینه‌های آن نیز یکسان نیست. هرگاه فرد به این نتیجه برسد که فواید شرکت در یک عمل و کنش سیاسی بیش از هزینه‌های آن است، در آن عمل شرکت می‌کند. البته فایده فقط محدود به منافع مادی شخصی نمی‌شود، چه‌بسا منافع اجتماعی و ملی و عمومی در اولویت قرار گیرند، هرچند این منافع نیز در نهایت به جیب همه مردم سرریز می‌شود.
با این مقدمه باید گفت که کمیت و کیفیت حضور انتخاباتی مردم به‌عنوان یک رفتار سیاسی نیز در همین چارچوب قابل فهم است. این حضور باید مستلزم افزایش سود نسبت به هزینه‌های آن باشد؛ چه در سطح نامزدی و چه در سطح رای دادن. البته سود مشارکت سیاسی باید تامین خیر و خدمت عمومی باشد.

اگر کسب درآمد و منافع شخصی مبنای سنجش سود مشارکت انتخاباتی باشد، طبعاً برای رای‌دهندگان نیز باید سود مادی از قبیل پرداخت‌های نقدی یا غذایی یا وعده‌های مادی مثل پست و مقام و توزیع رانت در نظر گرفت و نامزدها نیز باید افراد ثروتمند یا وابسته به باندهای ثروت باشند که بتوانند این هزینه‌های مادی رای‌دهندگان را تامین کنند. ولی اگر قرار باشد خیر عمومی و پیش بردن برنامه سیاسی مبنای منافع حاصل از مشارکت باشد، در این صورت و در درجه اول نیازمند آن است که سازمان‌های سیاسی در انتخابات شرکت کنند، زیرا هیچ شخصی به صفت فردی نمی‌تواند طرح و برنامه دهد، سپس اجرای آن را نیز پیگیری کند، زیرا سیاست یک امر جمعی است و سازمان‌های سیاسی نیز طرفداران خود را حول این برنامه‌های سیاسی بسیج می‌کنند تا با رای دادن به برنامه‌های حزبی، آنان را در موفقیت و پیروزی در انتخابات کمک کنند.
با این ملاحظه، کوشش‌های تبلیغاتی طرفداران وضع موجود و اصولگرایان برای جلب مشارکت نیروهای منتقد و اصلاح‌طلب، هنگامی به نتیجه می‌رسد که این انتخابات منشأ سود قابل‌توجهی برای خیر عمومی و امکان رای دادن به برنامه سیاسی احزاب و گروه‌ها باشد. زیرا منتقدان برای منافع شخصی وارد چنین فرآیندی نخواهند شد. چون نه پولی دارند که مردم را با انگیزه‌های مادی به پای صندوق و رای دادن به خود بکشانند و نه اصولاً برای خودشان می‌توانند کیسه‌ای بدوزند، چون در این صورت دیگر منتقد صادق نخواهند بود. بنابراین، به جای کوشش‌های تبلیغاتی و پوچ، بهتر است سازوکار انتخابات و حدود اختیارات نهاد برآمده از آن را بازتعریف کنند تا مشارکت انتخاباتی پرشوری را از جانب همه مردم شاهد باشیم. هرگونه تقلیل دعوت به مشارکت به امری تبلیغاتی و نیز تهدید دیگران که اگر نیایید چنین و چنان می‌شود، هیچ فایده‌ای ندارد. انتخابات مثل خرید یک کالا است. مردم به نسبتی که انتخابات، نیازهای آنان را تامین می‌کند، حاضرند در آن مشارکت کنند و این قاعده‌ای است که طی چند دهه گذشته شاهد آن بوده‌ایم. انتخابات سالم، با نامزدهای رقابتی که نماینده اقشار و گروه‌های اجتماعی باشند و نهاد برآمده از آن کارآیی لازم در انجام وظایف قانونی خود را داشته باشد، موجب می‌شود که اغلب مردم برای حضور انتخاباتی دست‌به‌کار شوند. احزاب و گروه‌های سیاسی نیز انتخابات را بهار فعالیت سیاسی می‌دانند و در آن مشارکت مؤثر خواهند کرد و نیازی هم به دعوت از آنان نیست.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار