| کد مطلب: ۸۶۷۹

منافع ملی و ارزش‏‌ها

مسئول مذاکرات برجامی در سخنان دیروز خود اشاره کرد که؛ عده‌ای این‌گونه القا می‌کنند که «بهای امنیت و توسعه»، «وادادگی در قبال آرمان‌ها و ارزش‌ها» است. آقای باقری

مسئول مذاکرات برجامی در سخنان دیروز خود اشاره کرد که؛ عده‌ای این‌گونه القا می‌کنند که «بهای امنیت و توسعه»، «وادادگی در قبال آرمان‌ها و ارزش‌ها» است. آقای باقری در ادامه گفت که «پایداری امنیت و توسعه در گروی پایبندی به آرمان‌ها و ارزش‌هاست. کسانی که با پوشش دفاع از ارزش‌ها تلاش می‌کنند تا مذاکره را ماهیتاً ضدارزش جلوه دهند، عملاً می‌خواهند دست نظام را برای تأمین منافع ملی از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»
به نظر می‌رسد مذاکره‌کنندگان ایرانی که در دولت سابق در کنار کسانی بودند که بیشترین فشارها را به مذاکره‌کنندگان آن دوره از جمله وزیر وقت امور خارجه آقای ظریف وارد می‌کردند، اکنون مواجه با وضعیتی شده‌اند که خوشایندشان نیست. وضعیتی که خودشان بذرهای آن را کاشته بودند یا حداقل در آبیاری آنها نقش داشتند و اتفاقاً هنوز هم از آن رویکرد خلاص نشده‌اند. چگونه؟
مسئول کنونی تیم مذاکرات ایران ابتدا یک دوگانه خیالی را ذکر می‌کند که طبیعی است بخش اول با آن شکلی که مطرح شده است، مورد قبول هیچ فرد عاقلی نیست. سپس با رد طبیعی این گزاره، گزینه دوم را طرح می‌کند. گزینه‌ای که نه‌تنها ناقص است، بلکه اتفاقاً دقیقاً مشابه همان چیزی است که در بخش دوم سخنان و در نقد منتقدان ارزشی خود مطرح می‌کند. اگر «امنیت و توسعه» در گرو «پایبندی به آرمان‌ها و ارزش‌ها»یی است که می‌گویید، پس اصولاً مذاکره چه معنایی دارد؟ مگر اینکه آرمان‌ها و ارزش‌ها از میز مذاکرات خارج شده باشند که در این صورت کل این جملات سالب به انتفای موضوع می‌شود. اتفاقاً منتقدان ارزشی شما همین استدلال خودتان را می‌گویند. اگر آرمان‌ها و ارزش‌ها موضوع مذاکره نیست که بحثی نمی‌ماند و اگر هست که موضوعی برای گفت‌وگو نخواهد بود، همچنان که در گزاره دوم آن دوگانه تخیلی به صراحت تایید کرده‌اید. ولی دوگانه ابتدایی گوینده از اساس نادرست طرح شده است. ما در زندگی عادی با چنین دوگانه‌ای مواجه نیستیم، بلکه با سلسله‌مراتب ارزش‌ها مواجه‌ایم. در زندگی روزمره نیز همیشه آرمان‌ها و ارزش‌های گوناگونی داریم که آنها هم‌ارز یکدیگر نیستند، بلکه در امتداد هم هستند. به همین علت گاه مجبور می‌شویم براساس اولویت‌بندی یکی را نسبت به دیگری مقدم شماریم.

نمونه مشهور آن پذیرش قطعنامه 598 است. چرا امام آن را نوشیدن جام زهر معرفی کرد؟ امام نخواست جمله‌پردازی کند، این جمله را واقعی گفت. چرا؟ چون تامین ارزش‌های گوناگون لزوماً قابل‌جمع نیستند و گاه باید آنها را اولویت‌بندی کرد. اتفاقاً آنچه که ایران را نجات داد، همان پذیرش قطعنامه 598 بود که «نوشیدن جام زهر» معرفی شد. نمونه دوم مذاکرات برجامی برای عبور از قطعنامه‌های شورای امنیت بود. اگر این توافق نبود، امروز با وضعیت وخیمی مواجه بودیم؛ با فرض اینکه می‌توانستیم تا حالا تحمل کنیم. بنابراین، برای پاسخ دادن به آن نیروهایی که زمانی هم‌پیمان صادق مذاکره‌کنندگان امروز بودند، اول باید آن دوگانه ابتدایی خود را اصلاح کرد، چون با آن دوگانه وارد زمین بازی همان کسانی می‌شوید که از نقد آنان رنجیده‌اید. البته در این صورت مجبور می‌شوید که از رفتار گذشته خود در تخریب مذاکره‌کنندگان سابق فاصله بگیرید و برائت بجویید. در مرحله دوم، باید گزاره صحیح را طرح کنید که تامین امنیت و منافع ملی برای مذاکره‌کنندگان بالاترین ارزش و آرمان است و به‌هیچ‌وجه و به قیمت هیچ ارزش دیگری نباید مشمول وادادگی شود. تامین بقیه ارزش‌ها و آرمان‌ها در برابر منافع ملی موضوعی ثانوی و در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند. اگر این را نگویید و به آن پایبند نباشید، نتیجه همین می‌شود که دو سال مذاکرات بی‌سرانجام را به یک مبادله کم‌اهمیت زندانیان ختم کرده‌اید.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار