| کد مطلب: ۸۲۴۲

شجاعت سیاستگذاری کجاست؟

امروز یکی از همکاران که نیازمند فیلترشکن بود از طریقی استعلام گرفت، پاسخ این بود: هر ماه ۱۵۰ هزار تومان و با سرعت بالا ۲۰۰ هزار تومان. اگر سرمقاله را در همین جا

امروز یکی از همکاران که نیازمند فیلترشکن بود از طریقی استعلام گرفت، پاسخ این بود: هر ماه 150 هزار تومان و با سرعت بالا 200 هزار تومان. اگر سرمقاله را در همین جا پایان دهیم باز هم قضیه روشن است و کم و کسری ندارد؛ چون معلوم است که چرا بساط سراسر زیان‌بار فیلترینگ برچیده نمی‌شود. وزیر ارتباطات همیشه در برابر این پرسش که چرا فیلتر می‌کنید؟ می‌گوید که به ما مربوط نیست، جای دیگری تصمیم می‌گیرند. خُب، خیلی صریح بفرمایید که کجاست و چگونه باید پاسخگو باشند. اینکه پاسخ نشد. حتی اگر جای دیگری هم تصمیم گرفته است شما هستید که باید اجرا کنید، اگر قبول دارید خودتان دفاع کنید، اگر قبول ندارید رسماً اعلام نمایید. 150 هزار تومان به ازای هر ماه استفاده از فیلترشکن رقم وحشتناکی است. طبق اظهارات مقامات رسمی بررسی‌ها نشان می‌دهد که ۶۴ درصد از کاربران از فیلترشکن استفاده می‌کنند و سهم پهنای باند ناشناس به ۲۵ درصد رسیده است. تعداد قابل‌توجهی از سایت‌های مورد نیاز شهروندان با اعمال تحریم و عدم دسترسی مواجه است. اگر فقط ۱۰ درصد کسانی که از فیلترشکن استفاده می‌کنند، از فیلترشکن‌های پولی استفاده کنند حداقل 3 میلیون نفر خواهند شد که ماهانه بالغ بر 450 میلیارد تومان می‌شود و این رقم بسیار بالایی است. اگر عوارض استفاده از فیلترینگ که آن نیز فراوان است به این رقم اضافه شود، ابعاد مالی ماجرا روشن می‌شود که چرا فیلترینگ را بر نمی‌دارند. کسانی هستند که از این سود کلان نمی‌گذرند.
جالب اینکه حتی کسی نیست بیاید منطق دفاع از فیلترینگ را در یک گفت‌وگوی رسانه‌ای یا مناظره توضیح دهد. البته که قابل دفاع نیست، ولی در حد سفسطه نیز می‌توان چیزهایی گفت که احتمالاً از نگفتن آن بهتر است. مسئولین ذیربط حتی حاضر نیستند یکی از منافع فیلترینگ موجود را توضیح دهند. تقریباً بیشتر فعالان فضای مجازی اذعان می‌کنند که فیلترینگ اثرات اندک و کوتاه‌مدت دارد. یعنی پس از فیلترینگ استفاده شبکه‌های فیلترشده در ابتدا اندکی کم می‌شود، ولی بلافاصله به جای اول برگشته و رشد می‌کند. آمارهای رسمی و غیررسمی تعداد کاربران شبکه‌های گوناگون و حتی تعداد دنبال‌کنندگان آنها این ادعا را به‌راحتی ثابت می‌کند. حتی اگر بپذیریم که فیلترینگ موجب کاهش استفاده از این شبکه‌ها می‌شود در این صورت چه مقدار و شامل چه گروه‌هایی می‌شود؟ بعلاوه مشکلات و عوارض آن را هم باید در نظر داشت. نفس وجود فیلترینگ در یک جامعه نشانه ترس و ضعف سیاست‌های رسمی است و قطعاً به معنای قدرت آن تلقی نمی‌شود. قدرت یک دولت یا هر فرد در میزان آزادی است که امکان نقد آن دولت یا فرد را بدهد. فیلترینگ سیاسی ناقض این قدرتمندی است. سانسور کتاب ناقض صاحب اقتدار بودن است.

از همه بدتر اینکه چیزی را فیلتر کرده‌اند که میلیون‌ها نفر با فیلترشکن از آن عبور می‌کنند، مثل اینکه پلیس خیابانی را ورودممنوع کند، ولی همه از آن عبور کنند و جالب‌تر اینکه ممنوع‌کنندگان نیز دنبال مردم وارد این خیابان یکطرفه می‌شوند. عجیب‌تر اینکه مدعی‌اند مردم با آنان هستند. اغلب کسانی هم که با فیلترشکن این ممنوعیت را رد نمی‌کنند، یا توانایی کافی ندارند یا حوصله ندارند یا چندان انگیزه‌ای برای این کار ندارند و الا اغلب آنان هم مخالف این فیلترینگ هستند. طرفداران فیلترینگ چگونه انتظار دارند که مردم به سیاست آنان تن دهند، درحالی‌که مردم می‌بینند خود این افراد نیز به این سیاست ملتزم نیستند.
مشکل سیاست در ایران از آنجا آغاز می‌شود که مرغ آن یک پا دارد. حالا یک تصمیم سراسر نادرستی را گرفته‌اند و می‌دانند که مؤثر هم نیست، شاید هم در مقطعی برایشان کاربرد داشته، ولی حاضر نیستند که به این مسئله اقرار کنند و یا حتی بدون اقرار به اشتباه گذشته، فیلترینگ را بردارند. حتماً منتظرند تا شاهد روزی باشند که فیلترینگ به دلیل پیشرفت فن‌آوری بلاموضوع شود. شجاعت در اتخاذ تصمیم مشهور به شجاعانه نیست، بلکه شجاعت واقعی در بازگشت از تصمیم‌های نادرست و زیان‌بار است.

دیدگاه

آخرین اخبار