حفره امنیتی
اقدام تروریستی و جنایتکارانهای که در شاهچراغ شیراز رخ داد، موجی از اعتراض و تأثر مردم را برانگیخت. بهویژه آنکه این اقدام برای دومین بار و در فاصله کوتاهی بود
اقدام تروریستی و جنایتکارانهای که در شاهچراغ شیراز رخ داد، موجی از اعتراض و تأثر مردم را برانگیخت. بهویژه آنکه این اقدام برای دومین بار و در فاصله کوتاهی بود که در این زیارتگاه رخ میداد و تعدادی از هموطنان و زائرین نیز به خاک و خون کشیده شدند. تردیدی نیست که «امنیت» نیازی ضروری و اولیه برای زندگی است. جوامع امروزی همه کوششهای خود را برای تامین امنیت به کار میبرند. با توجه به وضعیت جغرافیایی ایران و وجود کشورهای منطقه که فاقد شرایط کافی برای تامین امنیت پایدار هستند، در نتیجه وضعیت امنیت در داخل ایران میتواند شکننده باشد، بهویژه با وجود بیش از 8000 کیلومتر مرزهای کشور که حدود 70 درصد آنها مرزهای خاکی و نیمی از آنها مرزهایی قابل تردد است، باید به مقوله امنیت بیش از پیش پرداخت، ولی پرسش اساسی این است که امنیت چگونه تامین میشود؟ آیا فقط از طریق نیروی نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و با استفاده از سلاح و تجهیزات تامین میشود یا نیازمند مسائل دیگر هم هست؟ بدون تردید موارد فوق مورد نیاز است، ولی اینها کافی نیست و چهبسا استفاده نامحدود از آنها در عمل ممکن نباشد، بهویژه برای ما که محدودیتهای مالی نیز داریم. سیاست امنیتی هر حکومتی در ذیل سیاستهای کلی آن نظام معنادار است و سیاست امنیتی جزئی از این سیاست کلی است. نمونه آن در ابتدای دهه 60 است که سازمان مخوف مجاهدین خلق با همیاری و بیداری و مشارکت عمومی مردم شناسایی و خنثی شدند. در واقع اتکای سیاست عمومی به مردم در همه زمینهها از جمله امنیت و رصد بیگانگان و تروریستها بسیار مهم و تعیینکننده است. اینکه دو بار در فاصله کوتاهی در شیراز چنین حادثهای رخ دهد، نشان میدهد که یک جای کار اشکال دارد. نهادهای امنیتی بهطور معمول پس از هر واقعه امنیتی جمعبندیهای دقیق میکنند تا نقاط ضعف و نفوذپذیر را شناسایی و ترمیم کنند تا دوباره از همان سوراخ گزیده نشوند. در مورد شیراز میتوان گفت که احتمالاً این بخش از وظیفه یا انجام نشده یا ضعیف انجام شده که در کمتر از یک سال این اقدام تکرار شده است. حتماً توجه دارید که عملیات دوم به علل گوناگون سختتر از اولی است که غیرمنتظره بود. گزارشی که از آن حادثه باید به افکار عمومی ارائه میشد قطعاً شامل نتایج این بررسی و اقدامات ترمیمی و حتی تشویق و توبیخ مسئولین ذیربط و آگاه کردن مردم در مبارزه با افراد مشکوک به تروریست میتوانست باشد که هیچکس از چنین گزارشی اطلاعی ندارد. این بسته بودن رسیدگیهای اطلاعاتی و امنیتی قطعاً به سود این نهادها نیست. به جز این مورد بیتفاوتی مردم و تغییر اولویتهای جاری به جای تمرکز بر تروریستها به مسائل دیگر، نشان میدهد که توجه پلیس و نیروی امنیتی باید به جایی که شایسته است جلب شود. این موارد را باید به اهل فرهنگ و سیاست واگذار کنند. فراموش نکنیم که عوارض اقتصادی این اقدامات تروریستی خیلی سنگین است و نباید آنها را مقطعی دانست.