بازگشت به خویشتن انقلاب
امروز هم بیش از هر زمان دیگر جامعه ایران نیازمند بازگشت به خویشتن۵۷ است؛ بازگشت به تحقق اراده همگانی مردم، فارغ از محدودیتهای رسمی و قدرت.
فردا چهلوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است؛ انقلابی که به اقرار موافق و مخالف آن، از حمایت گسترده مردمی برخوردار بود. تحلیل و توصیف از انقلاب هم مثل هر پدیده تاریخی دیگر در گذر زمان دستخوش تغییراتی میشود که گویی از ابتدا همین بوده است. برای نمونه کافی است به مواضع یکی از مسئولین کنونی روحانی درباره فقر اشاره کرد که چنین رویکردی در ابتدای انقلاب مطلقاً وجود نداشت.
حجتالاسلام مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دهمین همایش مالی اسلامی گفت: «فقر وجود دارد اما با کمک اغنیا برطرف میشود. طبیعت جامعه بشری این است که عدهای خلاقیت دارند تولید میکنند و عدهای چنین ظرفیتی ندارند، به کار گرفته میشوند.»
فارغ از درستی یا نادرستی این برداشت که نادرست هم هست، با ایدهها و ارزشهای ابتدای انقلاب مغایرت دارد. کافی است به اصول سوم و چهلوسوم قانون اساسی رجوع کنیم. مطابق اصل سوم قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار بَرَد، که در بند۱۲ آن آمده است که: پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
و در ادامه در اصل۴۳ بهطور مشخص قید کرده است که: برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار میشود:
۱- تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه... روشن است که از نظر قانون اساسی، یکم، فقر پدیده پذیرفتهشدهای نیست.
دوم، رفع فقر وظیفه سیاستگذاری دولتی است و باید ریشهکن شود و ربطی هم به کمک کردن یا نکردن اغنیا ندارد.این رویکرد مربوط به جوامع پیشامدرن و با اقتصاد معیشتی است. اغنیا برای کمک به جامعه راههای زیادی دارند که اتفاقاً رفع فقر لزوماً جزو آن نیست. اغنیا با سرمایهگذاری و تولید و رشد اقتصادی و پرداخت مالیات باید به رفع فقر از جامعه بپردازند و نه با صدقه دادن و گداپروری.
این رویکرد فقرا را برای آزمون اخلاقی اغنیا لازم هم میداند و این ضدتوسعه و غیرمنطبق بر دانش اقتصادی است. البته که اگر جایی فقیر باشد، باید کمک کرد؛ ولی از اساس و مطابق قانون اساسی این وظیفه دولت است که فقر را از طریق شیوههای مذکور در دو اصل فوق رفع کند و نه وظیفه اخلاقی اغنیا. عزتنفس مردم را آویزان اخلاق صدقه دادن اغنیا نمیکنند.
این نوع تحریفها از انقلاب است که موجب شیوع بدبینی نسل جوان به انقلاب اسلامی شده است، و منحصر به تحریف اهداف و سیاستهای اقتصادی و عدالتخواهانه هم نیست. کمابیش در زمینههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و بینالمللی هم دیده میشود. بیشترین تحریف در مورد جایگاه مردم است.
انقلاب بدون مردم بیمعناست و کودتا نام دارد. انقلاب فارغ از هر پسوندی که دارد، یعنی غلبه اراده مردم علیه اراده حاکم و پسوند آنهم توصیف محتوای اراده مردم است و نه چیزی بیش از آن.
اگر از این زاویه به تجربه بزرگ و بینظیر تاریخی ملت ایران در ۲۲بهمن۱۳۵۷ نگاه کنیم، همه چیز در مدار درست آن قرار خواهد گرفت. امروز هم بیش از هر زمان دیگر جامعه ایران نیازمند بازگشت به خویشتن۵۷ است؛ بازگشت به تحقق اراده همگانی مردم، فارغ از محدودیتهای رسمی و قدرت.
در این صورت، دیگر شاهد آن نخواهیم بود که کسانی بهراحتی و برای توجیه وضع موجود و ناهنجار عملکردهای خود، بدیهیات ارزشهای انقلاب را نادیده بگیرند و وارونه کنند.
هرچه تحریف انقلاب و ارزشهای آن بیشتر شود، خوشبینی مردم به انقلاب را کمتر نموده و قوام ساختار سیاسی برآمده از انقلاب هم کمتر خواهد شد.