| کد مطلب: ۳۰۷۸۷

گزینش و ناکارآمدی

بدون رفع تبعیض به‌ویژه در گزینش‌ها جامعه پایدار نخواهد ماند. این تبعیض‌ها موجب بدبینی مردم و ناکارآمدی مفرط نظام‌اداری می‌شود ولی تبعات دیگر از جمله ریاکاری و دروغگویی هم همراه آن زاییده می‌شود.

به‌طور طبیعی در ساختارهای اداری باید افراد را براساس صلاحیت حرفه‌ای و اخلاقی گزینش و انتخاب کرد. بدترین چیز در یک نظام اداری و صنعتی غلبه «رابطه» بر «ضابطه» و نیز رواج و سلطه ضوابط غیرمرتبط با صلاحیت حرفه‌ای است.

متاسفانه یکی از مهمترین مشکلات در جامعه ما خروج نهاد گزینش از مسیر درست آن است و لذا هرچه گذشته به‌ویژه در دولت‌های اصولگرا خروجی قیف گزینش بسیار تنگ‌تر و حتی غیرمرتبط با فلسفه آن شده است.

یکی از مهمترین انتظارات از دولت آقای پزشکیان این است که ضوابط گزینش را در مسیر عادلانه و حرفه‌ای قرار دهد به نحوی که کسی احساس تبعیض نکند.

گرچه تا رسیدن به وضع مطلوب راه درازی در پیش است؛ ولی دولت در همین مدت کوتاه توانسته است با تعیین معاون اجرایی رئیس‌جمهور به‌عنوان مسئول گزینش، گام‌هایی را در جهت توسعه و شمول شاخص‌های حرفه‌ای در گزینش بردارد و از حذف غیرعادلانه هزاران نفر برای ورود به چرخه اشتغال رسمی جلوگیری کند و اکنون پس از حدود پنج‌ماه همایش کارگزاران گزینش کشور را برگزار کند که آقای رئیس‌جمهور در آنجا به‌صراحت گفت: «طرف هیچ تجربه‌ای ندارد، اما ناگهان مدیرکل سازمانی می‌شود، چون حزب‌اللهی است، حزب‌اللهی باید بدون تجربه و امتحان بالا بیاید؟ می‌شود مسئولیت را به کسی سپرد که تجربه و علم آن را ندارد؟ آیا خیانتی بالاتر از این وجود دارد؟»

آقای پزشکیان پیشتر هم در این پنج‌ماه مکرر درباره گزینش و لزوم رعایت ضوابط کارشناسی در انتخاب‌ها و انتصابات سخن گفته است. همچنین، معاون اجرایی رئیس‌جمهور و مسئول گزینش کشور در این همایش گفت:«تحقیقات نشان می‌دهد اکثر شهروندان ایرانی در زمینه‌های مختلف احساس بی‌عدالتی دارند. احساس بی‌عدالتی در کشور باعث نارضایتی و عدم‌ مشارکت نخبگان و مردم برای حل مسائل می‌شود. باید به رعایت عدالت در کشور بازگردیم. صدای غالب جامعه‌ ما رعایت حقوق آحاد شهروندان و فراهم آوردن فرصت‌های برابر برای کسانی است که می‌خواهند به کشور و مردمشان خدمت کنند.»

مسئله روشن است. بدون رفع تبعیض به‌ویژه در گزینش‌ها جامعه پایدار نخواهد ماند. این تبعیض‌ها فقط در گزینش نیست. یکی از بدترین‌ آنها سهمیه‌های کنکور است که از عوامل اصلی ناامیدی جوانان و تشدید احساس بی‌عدالتی و نیز افول شدید سطح علمی دانشگاه‌های کشور است که آقای رئیس‌جمهور باید آن را هم حل کنند. 

این تبعیض‌ها موجب بدبینی مردم و ناکارآمدی مفرط نظام‌اداری می‌شود ولی تبعات دیگر از جمله ریاکاری و دروغگویی هم همراه آن زاییده می‌شود. افراد برای قبولی در گزینش ریاکاری پیشه می‌کنند تا قبول شوند ولی این ریاکاری همان است که به قول حافظ: «آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت» ولی در اینجا فراتر از دین؛ حکومت و دولت را هم با وضعیت بدی مواجه می‌کند.

نوع دیگری از گزینش هم هست که دست‌های دولت را بسته است. مسئله استعلام برای پست‌های دولتی است که بسیاری از افراد شایسته رد می‌شوند و دولت باید به نحو مناسب این مسئله را حل کند. در اینجا با نوعی سفسطه هم در موضوع گزینش مواجه شده‌ایم.

پس از اقدامات دولت در بهبود وضع گزینش و نیز سخنان پزشکیان در همایش گزینش، تندروها عصبانی شدند و یکی از رهبران آنان در مجلس توئیت زد که: «پزشکیان: چطور ممکن است فردی بدون هیچ تجربه‌ای ناگهان به مدیرکلی برسد؟ این روحانی تندرو جواب داده که: مدیرکلی که چیزی نیست، طرف رئیس‌جمهور شده! و...»

تندروها چنان از نتیجه انتخابات عصبانی هستند که به‌کلی گیج شده‌اند و قاطی کرده‌اند. چند نکته درباره این منطق قابل توجه است.

یکم؛ این توئیت علیه شورای نگهبان‌ است که نامزدها را تعیین صلاحیت می‌کند یا علیه پزشکیان یا علیه مردمی که رای دادند؟

دوم؛ ظاهراً نباید از کسی که فرق پست کارشناسی و سیاسی را نمی‌داند انتظاری بیش از این داشت؟ زیرا پست ریاست‌جمهوری بر مبنای پذیرش مردم است و نه صلاحیت‌های کارشناسی. چون مردم مرجع تعیین افراد کارشناس نیستند، بلکه به دنبال فرد مناسبی مطابق ارزش‌های خود هستند.

اگر بر مبنای صلاحیت‌های اداری و علمی بود، نامزدهای مورد نظر تندروها همیشه باید ردصلاحیت شوند.

سوم؛ بزرگترین نشانه صلاحیت داشتن پزشکیان این است که در کاری که صلاحیت کارشناسی ندارد، دخالت نمی‌کند و مثل کسانی نیست که هیچ‌چیز از اقتصاد سر در نمی‌آوردند و وعده‌های کیلویی دادند و نه‌تنها بهبود ندادند که بدتر هم کردند.

دیدگاه

پربازدیدترین