۴ سیاست اصلی
بالاخره سد «یکدستسازی» با معرفی کابینه پزشکیان به مجلس شکسته شد و از دیروز بحث درباره آن آغاز گردید و رئیسجمهور نیز به تناسب از کابینه خود دفاع کرد. روشن است که دوران انتخابات تمام شده است.
هر دستاوردی هم تاکنون و بر اثر حضور و پیروزی آقای پزشکیان به دست آمده است، در پرتو مشکلات پیشرو بهسرعت به فراموشی سپرده خواهد شد و از این پس، وارد فضای نقد دولت و عملکرد آن خواهیم شد. ولی نقدها هم دو گونهاند؛ بخشی نقدهایی هستند که از موضع سیاسی انجام میشود و پیشاپیش موضع منتقد نسبت به دولت و پزشکیان منفی است و میگردد چیزی را که برای نقد یا تمسخر مناسب است، پیدا میکند.
ایراد چندانی هم نمیتوان گرفت این واقعیت فضای عمومی است و چیزی که عوض دارد گله ندارد. ولی نوع دیگری از نقد این است که گویی شخص منتقد در مقام بیطرف وارد شده و از موضع بالا به نقد امور و اشخاص پرداخته است. این نوع نقد باید جامع باشد و بهجای پرداختن به حواشی کودکانه به موارد بنیانی پدیده بپردازد.
اساس اظهارات پزشکیان چه بود که نقد باید معطوف به فهم و تحلیل و رد آنها باشد؟ او درباره «وفاق ملی» بهعنوان شعار انتخاباتی خود و چینش وزرا براساس آن توضیح داد. همچنین وجود تحریمها و عدم تصویب FATF را یک ضعف اساسی دانست.
وی درباره «امید» خیلی روشن اظهار داشت که «اگر صدای مردم بهموقع شنیده نشود، سرخوردگیها و ناامیدیهای فزاینده شکل میگیرد و نتیجه آن نابودی اعتماد و سرمایه است، و زوال امید و افول سرمایهها و بیاعتمادی مردم را شاهد خواهیم بود... تصور اینکه با روش فعلی به جایی خواهیم رسید، دیوانگی است؛ امکان ندارد با روشی که تا الان ادامه دادیم به جایی برسیم.
ایران امروز برای عبور از بحرانها نیازمند وفاق ملی و همبستگی و مشارکت ملی است.» رئیسجمهور در همین جملات محدود، اصلیترین خطوط سیاست خود را نشان داده است. خطوطی که با خواستها و مطالبات عمومی که از طریق نظرسنجیها به دست آمده نیز هماهنگ است و تطابق دارد.
اول از همه، «وفاق ملی» است. اجازه دهیم مردم قدری کمتر شاهد دعواهای بیفایده باشند. «دو دو کردن» اندکی از نمایندگان واکنشی منفی به این شعار محوری بود. برخیها هنوز دنبال یکدستسازی هستند و هر شب خواب آن را میبینند؛ ولی این سیاست شکست خورده و فاجعهبار است. بدون همراهی و همگامی با هم نمیتوان هیچ گام مثبتی برداشت.
دوم، اصلاح روابط خارجی که بیش از همه در وجود و تداوم تحریمها و عدم تصویب FATF متجلی شده است. این یکی از فرازهای مهم سخنان آقای پزشکیان در مجلس بود که کمتر مورد توجه قرار گرفت.
سوم، موضوع شکاف دولت-ملت است که در عدم مشارکت ۶۰درصدی واجدان حق رای در مرحله اول انتخابات متجلی شد. اعتماد و مشارکت مردم مهمترین سرمایه اجتماعی یک حکومت است که باید آن را افزایش دهد و حفظ کند. ولی ظاهراً تندروهای مجلس نه اهمیت آن را متوجه میشوند و اگر هم متوجه شوند، علاقهای به آن ندارند؛ زیرا نافی وجود خودشان میدانند. این، مهمترین سد پیشروی آقای پزشکیان است.
چهارم نیز، نقد محترمانه روند جاری ولی با شدیدترین استعاره است؛ چنانکه تصور اینکه با روشی که تاکنون ادامه دادیم بهجایی خواهیم رسید را «دیوانگی» دانست. بدون اینکه به بانیان این روش اشاره خاصی کند و این عدماشاره را در جهت سیاست وفاق ملی خود دانست.
اینها چهار محور اصلی سخنان و رویکردهای پزشکیان بود. نقد عالمانه و مؤثر، نقدی است که هر مورد را رد یا تایید میکند یا ناکافی میداند یا مواردی را به آن اضافه میکند یا کابینه معرفیشده را مصداق تحقق این موارد نمیداند.
در میان این موضوعات مهم، پرداختن تخطئهآمیز به اینکه چرا از روی متن نخوانده یا چرا فلان مورد را تکرار کرده و... حتی اگر انتقادات واردی هم باشد، بیش از آنکه نقدی راهگشا باشد، نوعی بروز عصبیتها است.