چارچوبی برای وفاق
برخی میپرسند که حدود، مشخصات و تعریف ایده وفاق ملی چیست؟ در واقع، آقای پزشکیان از چه چیزی سخن میگوید که نیست و باید انجام یا محقق و رعایت شود؟ پاسخ را باید در سخنان و توصیههای روز یکشنبه مقامرهبری خطاب به نمایندگان مجلس جستوجو کرد. هنگامی که فرد یا گروهی را توصیه و نصیحت میکنیم، به این معناست که عملکرد گذشته او واجد ویژگیهای مورد نظر نبوده است که اکنون به رعایت آنها توصیه میشود.
اگر دقت کنیم، متوجه میشویم که ما در حقیقت واجد قوای سهگانه نیستیم. سه قوه دولت، مجلس و قضائیه داریم؛ ولی اینها بهجای آنکه در جهت تایید و تقویت یک بنای مشترک فعال باشند، در جهت تقابل و رقابت با هم هستند. پایههای یک میز سه پایه مکمل و نیازمند یکدیگرند و اگر یکی از آنها نباشد، میز نمیتواند روی دو پایه دیگر استوار و برقرار باشد و سقوط میکند.
پایههای یک میز سه پایه مکمل و نیازمند یکدیگرند و اگر یکی از آنها نباشد، میز نمیتواند روی دو پایه دیگر استوار و برقرار باشد و سقوط میکند. سه قوه مملکت هم همینگونه هستند، آنها مکمل یکدیگرند و مسئولیت مشترک در یک ساختار سیاسی دارند. ولی در ایران میبینیم که اینها خرج خود را از یکدیگر جدا میکنند و بهراحتی خود را قدرتمند ولی غیرپاسخگو میخواهند. آیا تابهحال دیدهاید که مجلس در برابر امور کشور پاسخگو باشد؟
به عبارت دیگر، نمایندگان مجلس بپذیرند که وضعیت کشور محصول تصمیمات آنها است. مجلس در تایید و رد وزرا، در نظارت بر کار آنها و در قانونگذاری دست برتر و منحصربهفرد را دارد. اگر این کارها بیاهمیت است که حرفی نمیماند؛ ولی اگر مهم است که هست، پس در این صورت کجای مجلس و نمایندگان مسئولیتی را پذیرفته است؟
سخنان و توصیههای رهبری نشان میدهد که مجالس ایران بهویژه هنگامی که همسو با رئیسجمهور نیستند، سعی در تقابل با دولت دارند و مثل یک جناح سیاسی رقیب و حتی دشمن رفتار میکنند؛ گویی که در دو کشتی جداگانه نشستهاند و دغدغه غرق شدن آن دیگری را ندارند. درحالیکه معنای وفاق کاملاً متفاوت است. به این معنا که همه در یک کشتی در حال سفر هستند. رقابت درون این کشتی معنادار است و نه علیه آن. سلامت سفر و سرعتی و ایمنی آن به سود همه مسافران است.
سوراخ شدن کشتی موجب غرق شدن همگان میشود و حفظ کلیت این کشتی یا ایران و مردم، همان وحدت یا وفاق ملی است. رفتار نمایندگان و مجلسیها حتی با دولت اصولگرایان هم تقابلی بود؛ چه رسد که این دولت مردمی شود و از نمایندگان فاصله داشته باشد. به همین دلیل است که اهمیت توصیههای مقامرهبری به نمایندگان مجلس چند برابر میشود.
آقای رئیسجمهور در پی ایجاد وفاق ملی هستند. این کار بدون ایجاد تفاهم و وفاق در اصلیترین قوای کشور عملی و اجرایی نیست. پس در گام اول، باید مجلس و نمایندگان را به پذیرش این رویکرد قانع کرد. گرچه سخنان دیروز مقام رهبری تعیینکننده است؛ ولی وظیفه آقای قالیباف بهعنوان رئیس مجلس برای جا انداختن و عملی کردن این رویکرد بسیار سنگین است.
با توجه به فقدان رئیسجمهور و ضرورت معرفی هرچه زودتر کابینه و تاکیدی که در سخنان دیروز شد، انتظار میرود که در کوتاهترین زمان ممکن کابینه معرفی شود و مجلس نیز با توجه به این توصیهها یا در واقع این دستورات مقام رهبری، همکاری لازم را داشته باشد تا شاهد عصر جدیدی از فضای سیاسی و حرکت بهسوی وفاق ملی و به دنبال آن توسعه و پیشرفت و آرامش ذهنی مردم باشیم.