| کد مطلب: ۸۸۹۹

دغدغه

«به متولیان فرهنگی کشور تذکر می‌دهم در این زمینه تأمل کنند. جوانان مسلمان ایرانی و تربیت‌شده در نظام دینی و اسلامی باید دغدغه‌هایی بزرگ‌تر و عمیق‌تر داشته باشند

«به متولیان فرهنگی کشور تذکر می‌دهم در این زمینه تأمل کنند. جوانان مسلمان ایرانی و تربیت‌شده در نظام دینی و اسلامی باید دغدغه‌هایی بزرگ‌تر و عمیق‌تر داشته باشند. این اتفاق (استقبال از کریستین رونالدو)، زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران نبود.»
این‌جملات را یکی از نمایندگان محترم مجلس فعلی گفته است، خبرگزاری معتبر ایسنا هم منتشر کرده و محصول اتاق‌فکر فلان‌رسانه سرنگونی‌طلب نیست. جمله‌به‌جمله این بیانات را باید با دقت خواند تا فاصله عمیق بین بیانات این نماینده و سایر مردم به‌خوبی تشریح شود. به‌هرحال این اولین‌بار نیست که مردم دنبال وسیله نقلیه یک‌نفر می‌دوند. هم احمدی‌نژاد، هم روحانی و هم رئیسی، از این برنامه‌ها داشته‌اند. بعضی چهره‌ها هم ظرفیت این را داشته‌اند اما دریای مناسبی برای شنا پیدا نکرده‌اند. مثلاً عموپورنگ احتمالاً هر شهری برود مردم دنبال اتوبوس‌اش می‌دوند. اما اصلاً دویدن و استقبال کردن از بزرگترین سلبریتی اینستاگرام چه ربطی به دغدغه جوانان مسلمان دارد را من متوجه نمی‌شوم. یعنی ممکن است یک‌نفر دنبال اتوبوس بدود و در کنار آن تحصیلات مهندسی‌اش را هم ادامه بدهد. یا مثلاً یک دختر جوانی با پدرش برود و به آقای کریستین، یک فرش دستباف ابریشمی اهدا کند و عکس یادگاری هم بگیرد، اما هدف واقعی‌اش این باشد که جملات پدرش درباره فلسطین را برای رونالدو ترجمه کند.
دوباره این جمله را که نوشتم، مو به تنم سیخ شد. تصور کنید در مملکتی که میلیون‌ها‌ نفر مدرک دانشگاهی دارند، مدیرعامل یک باشگاه ورزشی با گردش حساب چندصدمیلیاردی در سال، توانایی گفتن یک جمله تمرین‌شده به انگلیسی را ندارد!
نتیجه این نمایش چه بوده؟ الان کریستین رونالدو به سادیو مانه می‌گوید ببین، من در رئال مادرید، یوونتوس و منچستریونایتد -پرطرفدارترین تیم‌ها در سه‌کشور فوق‌فوتبالی دنیا- بازی کردم، رکورددار گلزنی در تیم‌ملی هستم اما آنچه باعث محبوبیت من شده، حمایت من از فلسطین بوده. بعد گفته، چک‌کن ببین صفحه خود فلسطین چقدر طرفدار دارد! خودش هم در گوشی به عکس یادگاری با درویش خیره شده.
تکلیف آن آقا که مشخص است، اما تکلیف آن نماینده مجلس مشخص نیست. واقعاً متولیان فرهنگی کشور چه باید بکنند؟ در حوزه سینما، تئاتر، موسیقی، مد و لباس، رقص و آواز و اینها که بعید است جوان ایرانی در تمام عمرش بتواند یک سلبریتی جهانی را ببیند. یک حوزه ورزشی مانده که همیشه با نگاه مثبت چهره‌های موثر نظام، از گزند تنگ‌نظری‌ها در امان مانده است. مثلاً مسئولان برای کاهیدن از محبوبیت رونالدو باید چه کنند؟ کاش آقای نماینده توضیح می‌داد همه نتایج النصر را سه بر صفر به‌نفع حریفان اعلام کنند؟ علیه او دروغ و بهتان بسازند و با آبرویش بازی کنند؟ جملات او را درباره فلسطین که زمینه محبوبیت او شده را سانسور کنند؟ پخش بازی‌های رونالدو را از صداوسیما ممنوع کنند؟ هروقت گل زد، آباژور نشان بدهند؟ یک‌زمانی که هنوز سرعت نت بالا نبود و فیلم‌ها برای دانلود به‌راحتی در اختیار نبود، سریال «لاست» با نقد چند چهره مثل نادر طالب‌زاده در فروشگاه‌ها فروخته می‌شد. می‌شود روشی مشابه در پیش گرفت و قبل از پخش هر بازی النصر، یک چهره‌ای مثل حسن عباسی و رائفی‌پور یا بشیر حسینی بیایند و یک مقدار درباره ورزش فوتبال و فساد در آن صحبت کنند.
نکته اینجاست که آقای صباغیان لایه‌های مختلف اجتماع را نمی‌شناسد. اتفاقاً احتمالاً تعدادی از طرفداران کریستین رونالدو در میان بیست‌وچند هزار نفری که به ایشان رأی دادند، قرار داشتند. اما در همین حد هم ایشان حاضر به پذیرش نیست و از مسئولان فرهنگی می‌خواهد بیشتر تلاش کنند یا به‌قولی سانسور کنند تا رونالدو محبوب نباشد و مردم دغدغه‌های عمیق‌تری داشته باشند. حالا این دغدغه عمیق‌تر چه چیزی است را نمی‌دانم. اصلاً اگر کسی دغدغه آزادی، عدالت، فقرزدایی و بی‌کفایتی فلان‌مسئول و اینها را داشت و در خیابان شروع به فعالیت کرد، از او باید استقبال کرد یا نه؟ اما این را می‌دانم که صباغیان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 بود و صلاحیت‌اش احراز نشد. شاید اگر او رئیس‌جمهور شده بود، رونالدو اصلاً به ایران نیامده بود...

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار