تولد یک شبکهاجتماعی جدید
درباره اپلیکیشن تردز
درباره اپلیکیشن تردز
محمد رهبری
پژوهشگر شبکههای اجتماعی
شرکت متا، صاحب اپلیکیشنهای فیسبوک، اینستاگرام و واتسآپ در روزهای گذشته از پلتفرم جدید خود با نام تردز رونمایی کرد. رونمایی از این اپلیکیشن که بهنوعی رقیب توئیتر محسوب میشود خیلی سریع به یکی از مهمترین موضوعات روز در شبکههای اجتماعی تبدیل شد؛ بهنحویکه هشتگهای فارسی و انگلیسی تردز (Threads) در توئیتر ترند شدند. براساس آمار رسمی در کمتر از 36ساعت پس از آغازبهکار این اپلیکیشن، بیش از 60میلیون کاربر بهعضویت آن در آمدند و در لحظه نگارش این یادداشت بیش از 100میلیون پست در آن منتشر شده است. در میان کاربران ایرانی نیز تاکنون فقط 240هزار ایرانی صفحه «رادیو جوان» را در این پلتفرم دنبال میکنند و میتوان تخمین زد که چندصدهزار ایرانی، عضو این پلتفرم شدهاند. آیا این آمار و اعداد بیانگر تولد یک شبکهاجتماعی جدید هستند؟
این استقبال بینظیر از پلتفرم تردز عجیب نیست؛ چراکه تردز به اینستاگرام متصل است و بسیاری از کاربران اینستاگرام بدون ساختن اکانت و با همان اینستاگرامشان عضو تردز شدهاند. درحالحاضر نیز تردز قابلیتهای کمی دارد؛ الگوریتمهای تایملاین آن چندان بهینه نیست، امکان ارسال پیامخصوصی در آن وجود ندارد و امکان نوشتن از راست به چپ (برای زبانهایی مثل فارسی و عربی) هم در آن فراهم نیست. بههمینخاطر در مورد موفقیت اپلیکیشن تردز، بدبینیهایی وجود دارد و برخی معتقدند بعد از این جو اولیه، استقبال از این اپلیکیشن فروکش میکند. برخی معتقدند که کاربران یکسان میان اینستاگرام و تردز، باعث میشود که محیط آن نیز شبیه اینستاگرام باشد و بههمین خاطر نتواند جایگزین مناسبی برای توئیتر باشد.
اما مسئله از همیننقطه آغاز میشود که برخی از کاربران توئیتر، دنبال جایگزین مناسب برای آن میگردند. بهدنبال محدودیتهایی که ایلان ماسک بر توئیتر اعمال کرده است و پولیشدن برخی از خدمات آن، بسیاری از کاربران توئیتر بهدنبال جایگزینی برای آن میگردند. بهنظرمیرسد مارک زاکربرگ و شرکت متا نیز از همین خلأ استفاده کرده و حتی پلتفرم تردز را زودتر از موعد مقرر و با نواقصی رونمایی کردهاند تا بتوانند آندسته از کاربرانی که دنبال جایگزین توئیتر میگشتند را به اپلیکیشن تحتکنترل خودشان بیاورند و بهنظر میرسد که تاکنون نسبتاً هم موفق بودهاند.
تردز مانند توئیتر، بلواسکای و مستودون یک شبکهاجتماعی «متنمحور» است؛ درحالیکه اینستاگرام یک پلتفرم «عکسمحور است». هریک از این شبکههایاجتماعی، مخاطب خاص خودشان را میطلبند. اینجا فرم بر محتوا تأثیر میگذارد. درنتیجه احتمالاً آندسته از کاربران اینستاگرامی که بهعضویت تردز درآمدهاند، اما با یک شبکهاجتماعی متنمحور راحت نباشند و بهمرور استفاده از تردز را کنار بگذارند.
در سوی دیگر، آندسته از کاربرانی که در تردز فعال بمانند، میتوانند به شکلگیری یک شبکهاجتماعی جدید کمک کنند. حالا ما با حضور کاربرانی در تردز روبهرو هستیم که قبلاً در توئیتر نبودند، در اینستاگرام فعال بودند، اما در تردز حضور دارند. ایندسته از کاربران در کنار آندسته از کاربرانی که در توئیتر حضور داشتند، میتوانند کاملاً یک اتمسفر جدید و متفاوت خلق کنند. شبکهاجتماعی متنمحوری که نه توئیتر است، نه اینستاگرام.
یکی دیگر از ویژگیهای فرمی تردز نیز اینجا به خلق یک شبکهاجتماعی جدید با ویژگیهای کاملاً متفاوت کمک میکند. درحالیکه توئیتر محدودیت 280 کاراکتر برای هر توئیت دارد، تردز برای هر پست خود محدودیت 500 کاراکتر دارد. این یعنی آنکه مطالب منتشرشده در این پلتفرم کمی طولانیتر خواهد بود و درنتیجه استدلال و منطق پشت هر موضوع بهتر قابلبیان است؛ امری که بهوضوح برای کسانی که کنشگری سیاسی و مدنی میکنند و به گفتوگو اهمیت میدهند، مناسبتر است. لذا میتوانیم امیدوار باشیم که اگر پلتفرم تردز فراگیر شود، آنجا محیط سالمتری نسبت به توئیتر داشته باشد؛ خصوصاً آنکه احتمالا دیگر خبری از رباتهای لایکریزی که در توئیتر نفرتپراکنی میکنند، نیست.
نمیتوان آینده را پیشبینی کرد و با قاطعیت در مورد تولد یک شبکهاجتماعی جدید سخن گفت. با اینحال باتوجه به آنچه ذکر شد، میتوان احتمال داد که در صورت موفقیت پلتفرم تردز، شاهد ظهور یک شبکهاجتماعی جدید با ویژگیهای کاملا جدید خواهیم بود که محیط سالمتری دارد؛ بنابراین تولد این شبکهاجتماعی را باید بهفالنیک گرفت. از انحصار خارجشدن توئیتر و رقابت بر سر آن، ظاهراً برای کاربران شبکههایاجتماعی فوایدی دارد.