دردسرسازی نتانیاهو برای بایدن
بررسی رویکرد و استراتژی آمریکا در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین
بررسی رویکرد و استراتژی آمریکا در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین
از زمان آغاز بحران در سرزمینهای فلسطینی، ایالاتمتحده آمریکا حمایت همهجانبه خود را از اسرائیل اعلام کرد. اعزام دو ناو جنگی آمریکا به آبهای نزدیک سرزمینهای فلسطینی نشاندهنده سطح بالای حمایت آمریکا از اسرائیل است. اما واقعیت این است که هرچند روابط ایالات متحده آمریکا با اسرائیل در طول بحران کنونی و جنگ احتمالی نزدیک خواهد ماند، اما تنشها میان دو طرف بعد از این بحران افزایش خواهد یافت.
نخستین دلیل برای تائید این مدعا این است که این بحران این ظرفیت را دارد که آمریکا را بار دیگر بهطور کامل در خاورمیانه زمینگیر کند و پای آمریکا را به میانه معرکهای بزرگتر بکشاند. از این جهت اعزام دو ناو جنگی به آبهای نزدیک سرزمینهای فلسطینی را نباید تمایل و اشتیاق آمریکا به مشارکت در درگیری تعبیر کرد، بلکه این اقدام به وضوح پیامی است که آمریکا به منطقه ارسال میکند؛ مبنی بر اینکه آمریکا تمایلی به مشارکت در بحران ندارد؛ هرچند این پیام را با یک اقدامی مبتنی بر تهدید انجام داده باشد.
پس از حمله موفقیتآمیز حماس، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در یک سخنرانی علنی در تاریخ 11 اکتبر اعلام کرد که آمریکا از اسرائیل حمایت کرده تا مطمئن شود که دولت یهودی اسرائیل میتواند امروز، فردا مثل همیشه از خود دفاع کند. کمکهای نظامی آمریکا بلافاصله بعد از حمله حماس به سمت اسرائیل سرازیر شد. واشنگتن همچنین انتقال تسلیحات را برای تامین نیازهای جدید نیروهای ارتش اسرائیل آغاز کرده و بنا بر گزارشها، برخی نیروهای ویژه آمریکایی برای مشاوره در مورد بحران گروگانها در نوار غزه به اسرائیل اعزام شدهاند. علاوه بر این، آنطور که در خبرها آمده، واشنگتن به ایران و حزبالله لبنان هشدار داده که در صورت باز شدن جبهههای جدید، ممکن است در حمایت از اسرائیل مداخله نظامی صورت دهد. ژنرال چارلز کیو براون، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در تاریخ 9 اکتبر در پیامی علنی و مستقیم خطاب به ایران گفت:«درگیر این جنگ نشوید.» این پیام درست همان زمانی ارسال شد که نیروهای آمریکایی به منطقه اعزام میشدند. با تمام این اوصاف، همه سیاستمداران آمریکایی واکنش مشابهی نداشتند. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا و نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال
2024 در یک مصاحبه در شبکه فاکسنیوز صراحتاً از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل انتقاد کرد و گفت:«نتانیاهو و اسرائیل آماده نیستند.» علاوه بر ترامپ، توماس توماسی، نماینده جمهوریخواه کنگره، پس از حملات حماس، نسبت به تواناییهای اسرائیل ابراز تردید کرده است. ماسی گفت:«من سیاست خود را در رای دادن علیه همه کمکهای خارجی به اسرائیل زیر پا نمیگذارم.» این سخنان باعث شد که در رسانههای آمریکایی این بحث به راه بیفتد که سایر اعضای مجلس نمایندگان آمریکا بهخصوص دموکراتهای ترقیخواه نیز ممکن است در آینده به حمایت از اسرائیل رای منفی بدهند.
اگرچه اسرائیل و ایالات متحده معاهده دفاعی رسمی ندارند اما اتحاد نظامی اسرائیل و آمریکا بهگونهای است که باعث میشود اسرائیل به تسلیحات پیشرفتهتر و زرادخانههای ایالات متحده و امکانات آموزشی این کشور دسترسی داشته باشد. با این وجود، دفاع از اسرائیل مورد توجه هر دو حزب در آمریکا است. اسرائیل از زمان تاسیس در سال 1948 تاکنون، حدود 160 میلیارد دلار کمک از آمریکا دریافت کرده است. بیشتر این کمکها بعد از همسویی میان آمریکا و اسرائیل در دهه 1960 علیه مصر، سوریه و اتحاد جماهیر شوروی به تلآویو داده شد. اما بهرغم این روابط نزدیک، نوع نگاه افکار عمومی ایالات متحده در مورد اسرائیل در طول یک دهه گذشته تغییر کرده است. این تغییر نگاه هم به دلیل حزبگرایی و هم تغییر نسل و تغییر در نحوه نگرش آمریکاییها به اسرائیل بوده است. دموکراتها و رایدهندگان جوانتر آمریکایی تمایل بیشتری به انتقاد از اسرائیل دارند. در ماه مارس سال 2023، گالوپ برای اولین بار گزارش داد که دموکراتها همدردی بیشتری با فلسطین دارند تا با اسرائیل. همچنین گالوپ اعلام کرد که 49درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، بیشتر با فلسطینیها و 38 درصد با اسرائیلیها
همدردی داشتهاند. حمایت از فلسطین در میان رایدهندگان مستقل ایالات متحده نیز در نظرسنجی سال 2023 گالوپ به بالاترین حد خود رسید و 32 درصد، از فلسطینیها حمایت کردند. درحالیکه در نظرسنجی مشابهی که در سال 2014 و درست قبل از آخرین جنگ بزرگ غزه انجام شده بود، تنها 23 درصد از دموکراتها و 18 درصد از مستقلها گفته بودند که با فلسطینیها همدردی بیشتری دارند. همدردی جمهوریخواهان تا حد زیادی با اسرائیل همسو بوده و در سال جاری 78 درصد گفتهاند که از اسرائیل علیه فلسطین حمایت میکنند. در سال 2014 هم 80 درصد جمهوریخواهان گفته بودند از اسرائیل در برابر فلسطین حمایت میکنند.
قبل از بروز این بحران، ایالات متحده در خصوص بسیاری از اقدامات و سیاستهای دولت اسرائیل ابراز نگرانی کرده بود. دولت بایدن بهطور خاص و بسیار صریح، از تلاشهای اخیر کابینه نتانیاهو برای بازنگری در نظام قضایی این کشور انتقاد کرد. این اقدام کابینه نتانیاهو موجب شد که اعتراضات گستردهای در سراسر اسرائیل به وقوع بپیوندد که تا همین هفته گذشته و قبل از حمله حماس، ادامه داشت. در مردادماه امسال، بعد از اینکه کلیات لایحه تغییر قوانین قضایی در کابینه تصویب شد، بایدن با نتانیاهو تماس گرفت و سعی کرد او را متقاعد کند که دامنه اجماع در مورد تغییر قوانین قضایی را گسترده کند. بایدن در این گفتوگو به صراحت اعلام کرد که نگران ثبات داخلی اسرائیل و تاثیر این اقدامات بر امنیت و ارتش اسرائیل است. در همان ماه، کاخ سفید دست به اقدام دیگری زد و اقدام نتانیاهو برای تشکیل ائتلاف با شرکای راست افراطی را به باد انتقاد گرفت. بایدن صراحتاً اعلام کرد که دولت جدید «برخی از افراطیترین چهرههایی که اسرائیل تا به حال به خود دیده را در خود جای داده است.» در رابطه با مدیریت تنشها با فلسطین نیز کاخ سفید از اقدام دولت اسرائیل برای گسترش
شهرکسازیها در کرانه باختری انتقاد کرده و همچنین رفتار نیروهای اسرائیلی را در جریان درگیری قبلی در غزه در سال 2021 محکوم کرد.
در طول جنگ غزه در سال 2021، بایدن از کانالهای خصوصی برای کاهش تنش و فشار بر دولت اسرائیل با هدف وادار کردن تلآویو به خویشتنداری و پایان دادن به درگیری استفاده کرد. این درگیری در نهایت 11 روز به طول انجامید. پس از این درگیری، مجلس نمایندگان آمریکا در اقدامی بیسابقه و البته نمادین، به توقف «ارسال فوری» تجهیزات جدید گنبد آهنین به اسرائیل رای داد. هرچند مجلس نمایندگان در نهایت با اکثریت قاطع به این قانون رای داد اما دموکراتهای ترقیخواه در کنگره، فرصتی یافتند که تا حدی به انتقادات فزاینده حامیانشان بابت حمایت از اسرائیل و درخواست برای بررسی بیشتر کمکها به اسرائیل، توجه نشان دهند.
با همه اینها، سابقه تنشهای نتانیاهو با دولت دموکراتِ باراک اوباما بر سر مذاکرات هستهای با ایران و برجام را نیز نباید از یاد برد. این تنشها آنقدر زیاد بود که نتانیاهو با همدستی با حزب جمهوریخواه به صورت سرخود به آمریکا سفر کرد و بدون دیدار با باراک اوباما مستقیم به کنگره آمریکا رفت و در خاک آمریکا از سیاستهای دولت باراک اوباما در قبال ایران شدیدترین انتقادها را مطرح کرد.
یهودیان دموکرات در آمریکا نیز بهطور فزایندهای از ترکیب فعلی کابینه اسرائیل انتقاد میکنند. کابینه اسرائیل شامل چهرههای وابسته به صهیونیسم مذهبی و چهرههای نزدیک به جنبش راست افراطی کاهانی است که فعالیتش، هم در آمریکا و هم در اسرائیل ممنوع است. علاوه بر این، یهودیان لیبرال آمریکایی نسبت به تلاشهای نتانیاهو برای مصونیت قضایی بخشیدن به خود در برابر اتهاماتش مبنی بر فساد ابراز نگرانی کردهاند. بسیاری نیز با اصلاحات قضایی کابینه نتانیاهو، به این دلیل که خطر تضعیف دموکراسی، اسرائیل را تهدید میکند، مخالف هستند.
با این اوصاف میتوان گفت که در برهه فعلی، آمریکا همچنان حمایت دیپلماتیک و نظامی و مداخله نظامی بالقوه در جریان درگیری فعلی را به نفع اسرائیل خواهد کرد. اما ماجرا زمانی آغاز میشود که این درگیری پایان یابد. وقتی که مرحله اضطراری جنگ تمام شود، سیاستمداران منتقد آمریکایی به همتایان اسرائیلی خود خواهند پیوست تا تواناییهای کابینه نتانیاهو را بابت شکست اطلاعاتیاش که منجر به موفقیت حمله حماس شد، زیر سوال ببرند. اما در شرایط کنونی، آمریکا به حمایت از اسرائیل در جریان جنگ جدید از طریق حمایت از عملیات نظامی در غزه و جستوجوی مداوم برای آزادی اسیران اسرائیلی و همچنین کمک به بازدارندگی اسرائیل در مقابل ایران و حزبالله بابت جلوگیری از تشدید درگیریهای منطقهای و باز شدن جبهههای جدید ادامه خواهد داد. اما پس از پایان جنگ، واشنگتن دیگر نیازی به حفظ این سطح حمایت از اسرائیل نخواهد داشت.
در حال حاضر خشم داخلی قابلتوجهی در اسرائیل به دلیل شکست کابینه نتانیاهو در پیشبینی حمله حماس که منجر به کشته شدن بیش از 1300 اسرائیلی شد، وجود دارد. نظرسنجی مرکز گفتگو (Dialog Center) که در 12 اکتبر منتشر شد، 86 درصد از اسرائیلیهایی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند - از جمله 79 درصد از حامیان فعلی ائتلاف حاکم - گفتهاند که جنگ جدید غزه به دلیل ضعف و شکست مدیریت کابینه نتانیاهو رقم خورده است. ارتش اسرائیل قول داده که تحقیقات کاملی را در مورد علل وقوع حمله 7 اکتبر آغاز کند. احتمالا در جریان این تحقیقات اعلام خواهد شد که سیاستهای کابینه نتانیاهو- یعنی مدیریت حماس در غزه و فشار بیش از حد برای گسترش شهرکسازی در کرانه باختری - برخی از دلایل وقوع درگیری اخیر هستند. وقتی که تحقیقات کامل شود، یافتههای اینچنینی، ابزارهای انتقادی بیشتری در دستان منتقدان آمریکایی از نوع روابط ایالات متحده و اسرائیل قرار خواهد گرفت و بنابراین آنها میتوانند استدلال کنند که ایالات متحده باید نوع حمایت خود از اسرائیل را بیشتر مورد بررسی قرار داده و بهطور خاص سیاستهای کابینه نتانیاهو را با شدت بیشتری مورد نقد و اعتراض قرار
دهد.
بحثهای مرتبط با امنیت ملی ایالات متحده، به ارزیابی مجدد روابط ایالات متحده و اسرائیل کمک میکند. ایالات متحده اکنون درگیر تسلیح اوکراین و تلاش برای ایجاد بازدارندگی در برابر چین است، بنابراین واشنگتن مدتهاست بر تلاش برای کاهش حضور نظامی خود در خاورمیانه و ایجاد شبکهای از دوستان و متحدان برای پر کردن خلأ امنیتی در منطقه متمرکز شده است. اما با اتفاقات اخیری که در سرزمینهای فلسطینی رخ داد، این تلاشها بهطور جدی به خطر افتاده است. در حال حاضر، مقامات دفاعی ایالات متحده نگران هستند که یک جنگ طولانی در سرزمینهای اشغالی، بر کیفیت و کمیت حمایت تسلیحاتی ایالات متحده از اوکراین تأثیر بگذارد. هم ارتش اسرائیل و هم ارتش اوکراین از گلولههای توپ 155 میلیمتری استفاده میکنند. این نوع توپ سلاحی است که اسرائیل در صورت وقوع درگیری گسترده در سرزمینهای فلسطینی و یا جنوب لبنان، به آن نیاز مبرم خواهد داشت. بنابراین، این اوکراین است که دستش خالی خواهد ماند و یا حداقل مسئله این است که آمریکا در این مورد خاص بر سر یک دوراهی قرار خواهد گرفت.
آمریکا در خصوص روسیه و چین با چالشهایی مواجه بود که سعی کرد در قبال ایران سیاست تنشزدایی را در پیش بگیرد. توافق اخیر تبادل زندانی میان ایران و آمریکا و آزاد شدن 6 میلیارد دلار از داراییهای ایران در کرهجنوبی، نماد چنین سیاستی است. نگرانی در مورد ایران و چین موجب شد تا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و ایجاد شبکه دفاع هوایی در سراسر منطقه فشار بیشتری بر متحدانش وارد کند.
اما پیامدهای سیاسی مناقشه غزه ممکن است عملاً امضای پیمان دفاعی با اسرائیل را برای ایالات متحده غیرممکن کند. پیشتر گزارش شده بود که آمریکا برای تسهیل گفتوگوهای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان، آماده است پیمانهای دفاعی با اسرائیل و عربستان سعودی امضا کند. این پیمانها بهصورت رسمی واشنگتن را متعهد میکند که در صورت حمله به عربستان یا اسرائیل، از لحاظ نظامی به کمک آنها بیاید. اما با توجه به شرایط فعلی، مشخص شده است که سیاستهای خود اسرائیل میتواند موجب شعلهور شدن درگیریها در منطقه شود. بنابراین به نفع آمریکا نیست که با امضای یک پیمان دفاعی با اسرائیل، با دست خودش، خودش را مجبور کند به رژیمی تعهد نظامی داشته باشد که مدام دست به ماجراجویی در منطقه میزند. چه اینکه این ماجراجویی اسرائیل حتی ممکن است پای آمریکا به جنگ با ایران را باز کند و این چیزی نیست که آمریکا به دنبالش باشد.
دولت بایدن در پاسخ به فشارهای سیاسی در داخل، ممکن است مداخله فعالانهتری در سیاست اسرائیل داشته باشد تا کابینه نتانیاهو را متقاعد کند در سیاستهایی که منجر به بروز خشونت با فلسطینیها میشود، تجدیدنظر کند. البته دولت بایدن ترجیح میدهد انتقادات خود از دولت اسرائیل را محرمانه نگه دارد اما این امکان وجود دارد که در آینده نزدیک، واشنگتن دولت نتانیاهو را به واسطه اقداماتی نظیر گسترش شهرکسازیها، تغییر ساختار قضایی اسرائیل و سیاستهایش در قبال نواز غزه که به تشدید خشونت کمک کرده، با شدت بیشتری مورد انتقاد و حتی تحت فشار سنگین قرار دهد. چنین سیاستهایی، جریان راست افراطی اسرائیل را که کابینه نتانیاهو به آن وابسته است، ناراضی میکند. علاوه بر این، کاخ سفید جایگزینهای مناسبتری برای نتانیاهو هم در اختیار دارد. از جمله یائیر لاپید، نخستوزیر سابق اسرائیل که از پیوستن به کابینه جدید اتحاد ملی اسرائیل که پس از حملات حماس تشکیل شد، امتناع کرد و در تاریخ 12 اکتبر دولت نتانیاهو را غیرقابل بخشش خواند. کسی چه میداند! شاید لاپید به واسطه هوش سیاسیاش شرایط را سنجیده و بنابراین خود را از معرکه کنار کشیده و به دنبال فرصت
مناسب برای کسب قدرت است. بنابراین واشنگتن گزینهای برای شکلدادن روایت عمومی پیرامون کابینه نتانیاهو در اختیار
خواهد داشت و میتواند برخی اعضای کنست و برخی از اعضای لیکود را که گرایش مرکزگرایی دارند، متقاعد کند تا برای انحلال کابینه فعلی و برگزاری انتخابات جدید اقدام کنند.
واشنگتن پیشتر نیز برای اعمال فشار بر کابینههای دست راستی اسرائیل دست به اقدامی زده است. برای مثال در آستانه توافق اسلو در سال 1992، آمریکا با تهدید به مسدود کردن وامهای مورد نیاز اسرائیل برای جذب مهاجران از اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی، دولت دست راستی اسحاق شامیر را تحت فشار قرار داد تا در مذاکرات با سازمان آزادیبخش فلسطین شرکت کند. واشنگتن پس از انتفاضه اول دست به این اقدام زد و در آن زمان تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده برای حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین اقدام کند. در نهایت شامیر تسلیم این فشارها شد و مذاکرات را آغاز کرد اما دولتش اندکی پس از شروع مذاکرات سقوط کرد.