شاید وقتی دیگر
آیا توافق تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا میتواند مقدمهای برای آغاز مذاکرات احیای برجام باشد؟
آیا توافق تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا میتواند مقدمهای برای آغاز مذاکرات احیای برجام باشد؟
پس از ماهها مذاکره میان تهران و واشنگتن پشت درهای بسته، جرد گنسر، وکیل خانواده نمازی، یکی از زندانیان ایرانی- آمریکایی که از سال ١٣٩۴ در زندان است، روز پنجشنبه ۱۹ مرداد اعلام کرد که چهار شهروند آمریکایی که به اتهام همکاری با دولت متخاصم یا جاسوسی، در ایران زندانی شده بودند، از زندان اوین به حصر در هتل منتقل شدند تا مقدمات تبادل آنها با دولت ایالات متحده در ازای آزادی چند تبعه ایرانی زندانی در ایالات متحده و پولهای بلوکهشده ایران در کرهجنوبی فراهم شود. اخبار بعدی در همین راستا حکایت از آن داشت که تعداد زندانیان آمریکایی پنج نفر است و احتمالاً زندانی خانمی که بهتازگی در ایران دستگیرشده و دستگیریاش در مرحله پیشین مانع از تحقق و اجرایی شدن توافق در خصوص تبادل زندانیان شده بود نیز در میان افرادی است که از زندان اوین به هتل منتقل شده است. سیامک نمازی، عماد شرقی، مراد طاهباز به همراه دو نفر دیگری که نام آنها اعلامنشده، پنج نفری هستند که از زندان اوین خارج و به مکانی نامعلوم در تهران منتقل شدند.
عمان چند ماه پیش میزبان اولین تعامل غیرمستقیم ایران و آمریکا بود و در آن زمان، وبسایت اکسیوس نهم ژوئن (۱۹ خرداد) به نقل از منابع خود نوشت که مقامات ایران و آمریکا ماه گذشته میلادی در عمان مذاکراتی غیرمستقیم داشتند و عمانیها پیامهایی را بین اتاقهای جداگانه ایران و آمریکا منتقل میکردند که در جریان آن برت مکگورک، هماهنگکننده شورای امنیت ملی کاخ سفید در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، مذاکرات غیرمستقیم با علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران، داشته است. چند روز بعد وزیر خارجه عمان به المانیتور گفته بود که ایران و آمریکا به نهایی کردن توافقی برای آزادی زندانیان دوتابعیتی آمریکایی در ایران نزدیک شدهاند.
آدرین واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، تأیید کرد که پنج آمریکایی همگی خارج از زندان، اما همچنان در ایران و تحت حبس خانگی هستند. همچنین دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد که تهران و واشنگتن بهعنوان «بخشی از توافقنامه همکاری بشردوستانه» توافق کردند که پنج زندانی از ایران آزاد شوند. در این بیانیه همچنین تأیید شد که این افراد از زندان خارج شدهاند.
علی باقریکنی، معاون سیاسی وزارت خارجه، در حساب خود در شبکه ایکس، از آغاز فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای ایران خبر داد و تأکید کرد که تهران تضمینهای لازم برای پایبندی آمریکا به تعهدات خود در مورد آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای توقیفشده خود را دریافت کرده است.
ویژگی این دور از تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا این است که تمامی فرآیند با همکاری قطر صورت گرفته و به احتمال قوی زندانیان دوتابعیتی این بار برخلاف دورههای پیشین، پیش از عزیمت به آمریکا، راهی دوحه خواهند شد. پیش از این تبادل زندانیان با کشورهای غربی با میانجیگری عمان صورت میگرفت.
اتحادیه اروپا نیز که پیشتر بهعنوان هماهنگکننده مذاکرات برای احیای برجام نقشآفرینی میکرد، از این تفاهم استقبال کرده است؛ پیتر استانو، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگو با رسانههای آمریکایی در ارتباط با توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی منابع مالی بلوکهشده ایران و آزادی برخی زندانیان آمریکایی در ایران با استقبال از این توافق گفت: «ما از آزادی چهار زندانی آمریکایی که اکنون در حبس خانگی به سر میبرند از زندان اوین استقبال میکنیم.»
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه روز دوشنبه در تشریح روند عملیاتی شدن توافق ایران و آمریکا گفت: «ماههاست که تبادل پیام غیرمستقیم با طرف آمریکایی را روی میز داریم. هیچگاه دنبال توافقی موقت و کم در مقابل کم نبودهایم. هیچ ارتباطی بین موضوع زندانیان با اموال خود نزد بانکهای خارجی قائل نیستیم. در توافق تنظیمشده میان ما و طرف آمریکایی با وساطت طرف ثالث یک صورتجلسه در خصوص تبادل زندانیان و یک صورتجلسه هم در خصوص مطالبه اموال بلوکهشده داریم. توافق شد دارایی ما جز مبلغی برای باز ماندن حساب در کره جنوبی به بانکی در اروپا منتقل شود. تبدیل به یورو یکروزه نخواهد بود و حداقل چند هفته پیشبینی شده است و بعد به بانکی در منطقه منتقل خواهد شد. توافق ما این است که هر کالای غیرتحریمی که مایل هستیم و نیاز داریم از مسیر داراییهای خود دریافت کنیم.» ناصر کنعانی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی نیز در همین رابطه گفت: «دولت و دستگاه دیپلماسی در چارچوب وظایف خود از ظرفیت دیپلماسی با قدرت و صلابت و تدبیر برای استیفای حقوق کشور و ملت استفاده کرده و میکنند. آزادسازی پولهایی که متعلق به ایران بوده و بهصورت غیرقانونی و تحت فشار
آمریکا بلوکه شده بودند در دستور کار جدی ما بود. تعدادی از اتباع ایرانی به بهانههای واهی در آمریکا زندانی شده بودند. دستگاه دیپلماسی و دولت به عنوان وظیفه ذاتی خود در قبال حقوق ملت باید این موضوعات را پیگیری میکردند. روند مذاکرات دو سال در بازههای زمانی مختلف به طول انجامید. روند آزادسازی متقابل زندانیان و آزادسازی منابع مالی متعلق به دولت و ملت ایران طبق توافق طرفین در چارچوب توافق انجام خواهد شد. دولت ایران تضمین لازم را برای اجرای مفاد این تفاهم توسط طرف آمریکایی دریافت کرده است و این روند در چارچوب خود پیش میرود.»
حال در آستانه اجرایی شدن کامل توافق میان تهران و واشنگتن برای تبادل زندانیان و آزادی ۶ میلیارد دلار پولهای بلوکهشده ایران و همچنین ادعای وال استریت ژورنال مبنی بر کاهش غنیسازی از سوی ایران، این سوال مطرح است که آیا سایر توافقاتی که در جریان مذاکرات عمان صورت گرفته بود نیز عملیاتی خواهد شد و آیا میتوان این توافق را پیشدرآمد و احتمال آن دانست که دو طرف آماده بازگشت به میز مذاکره برای ادامه روند احیای برجام هستند و به بیان صریحتر آیا دیپلماسی همچنان برای مشکلات ایران و ایالات متحده راهگشاست درحالیکه در همین مقطع نیز بسیاری از جنگطلبان آمریکایی کاخ سفید را به علت این تفاهم با ایران مورد سرزنش قرار دادهاند.
نگاه کارشناس
ساسان کریمی مدرس دانشگاه تهران در گفتوگو با هممیهن:
از احیای برجام دور هستیم
ساسان کریمی، مدرس مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگو با هممیهن میگوید انتقال پنج زندانی ایرانی-آمریکایی به خارج از زندان بیشتر وجه نمادین و اعتمادساز دارد و برای نشان دادن اراده سیاسی طرف ایرانی انجام شده است. این استاد دانشگاه معتقد است، دولت بایدن تا آنجایی که فکر کند به نفع دولت و کشورش است و بهخصوص در انتخابات به کار میآید، در مذاکره با ایران پیش خواهد آمد. کریمی تاکید دارد که پروژه امنیتیسازی ایران بهخصوص به بهانه برنامه هستهای همچنان پیش میرود. این تحلیلگر سیاست خارجی همچنین فاصله تا احیای برجام را بسیار زیاد میداند. کریمی همچنین معتقد است ایران موقعیت اوایل دولت بایدن را هدر داده است و امروز شرایط آمریکا و جهان بهنحوی دگرگون است که احیای برجام و بهرهمندی ما از رفع تحریمها دور مینماید.
درحالیکه اخبار به نقل از منابع آگاه حاکی از این بود که ایران و آمریکا در اجرایی کردن توافقات صورتگرفته در عمان میان باقری و مکگورک به اختلاف خوردهاند، روز پنجشنبه خبری مبنی بر خروج زندانیان ایرانی-آمریکایی از اوین بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت و پس ازآن مسئله آزادسازی اموال بلوکهشده ایران در کره مطرح شد. آیا این تحول جدید حاکی از عملیاتی شدن کلیه مفاد تفاهم شفاهی است که در مسقط دو طرف بر روی آن به اجماع رسیدند؟
در توافقات میان دولتها بهخصوص وقتی که توافق احتمالا نانوشته و غیررسمی است تا وقتی همه چیز انجام نشده است نمیتوان بهطور قطع از انجام امور مطمئن بود. چراکه اساساً محیط بینالمللی متصف به اقتدارگریزی است و از همین رو حتی توافقات نوشته شده نیز تضمین اجرایی خاصی به جز منافع متقابل ندارند. به طریق اولی توافقات غیرمکتوب و غیرعلنی نیز همینطور هستند. بنابراین انتقال افراد موردنظر از زندان به خارج از آن هم بیشتر وجه نمادین و اعتمادساز دارد و برای نشان دادن اراده سیاسی طرف ایرانی انجام شده است وگرنه افراد در بیرون از زندان هم تحتالحفظ هستند و تفاوت ماهوی در موقعیت واقعیشان به وجود نیامده است. همچنین در موضوع انتقال منابع مالی ایران از کرهجنوبی نیز همینطور است. هنوز نمیتوان کاملاً از سرنوشت اجرایی شدن این تفاهم اطمینان داشت ولی منافع طرفین علیالظاهر اقتضا میکند که احتمالاً این دو موضوع به نتیجه برسند.
روزنامه وال استریت ژورنال روز شنبه از کاهش چشمگیر روند غنیسازی ۶۰ درصد در ایران خبر داد؛ با توجه به اینکه ایران در حال مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و از سوی دیگر براساس آنچه در رسانهها عنوان شد، این موضوع در تفاهم شفاهی ایران و ایالات متحده هم مطرح بوده، چنین موضوعی میتواند مرتبط با کدامیک از مذاکرات باشد که جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید از تایید آن خودداری کرده است؟
این موارد نوعاً بین آژانس و سازمان انرژی اتمی بهعنوان طرف ایرانی هماهنگ میشوند. ما خبر از صدق و کذب این موضوع نداریم ولی تحلیل من این است که ایران اولاً به اندازه نیاز و بعد هم برای تثبیت موضع خود اورانیوم ۶۰ درصد تولید کرده است. بنابراین بهخصوص در آستانه نشست عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی ممکن است توافقات غیررسمی فیمابین وجود داشته باشد که از فشارهای بیشتر در این زمینه جلوگیری شود که البته اگر اینطور باشد دور از خرد سیاسی هم نیست. گویی که مطالب روزنامه وال استریت ژورنال در برخی موارد پیرامون موضوع هستهای ایران مقارن واقع نبوده است.
از پیش مشخص بود که هرگونه توافق میان ایران و آمریکا حتی در پایینترین سطح ممکن، جنگطلبان آمریکایی را علیه کاخ سفید خواهد شوراند. از سوی دیگر نیز تا این لحظه، جو بایدن تنها رئیسجمهوری است که نتوانسته در دوران کاریاش هیچ زندانی آمریکایی را آزاد کند. رئیسجمهور آمریکا چگونه این وضعیت را مدیریت خواهد کرد؟
اولین پاسخ این پرسش همین است که تفاهمی که در موردش در روزهای اخیر میشنویم به همین علت به دست آمده است. دولت بایدن برای انتخابات خود را تجهیز میکند. البته در روابط بین کشورها اساساً در همین بزنگاههاست که شما میتوانید تفاهمی را انجام دهید. چون همانطور که گفتم الزام اصلی دولتها منافع است. البته هر امتیاز جزیی هم که در هر موضوعی دولت ایالات متحده به ایران بدهد از نظر مخالفین گزاف و باخت بزرگ و از نظر خود آن دولت برد بیهمتاست. در ایران هم همینطور است. در واقع هر کنشگر سیاسی، شامل دولتها، احزاب و افراد دو زبان دارند: زبان داخلی و زبان خارجی. در معادلات داخلی هیچ تفاوت نمیکند شما به چه کیفیتی توافق کرده باشید. توسط جناح رقیب تحت فشار قرار خواهید گرفت و متهم به وادادگی و امتیازهای زیاد دادن خواهید بود. دولت بایدن برای ورود به انتخابات خود را آماده میکند و به همین علت تفاهمی با چنین کیفیتی که برایش در افکار عمومی آمریکا سربلندی میآورد، انجام شده است. به مواضع جنگطلبها نمیتوان توجه کرد چون آنها هر چیزی کمتر از جنگ و فشار را بر ایران آسانگیری قلمداد میکنند و گهگاه حتی تحریمها را هم ناکافی میدانند و البته گاهی دوستان ما در داخل مواضع این جنگطلبان را در مورد کماثر بودن تحریمها تعبیر به خیر میکنند ولی واقع امر آن است که منظور آنها از کماثر بودن تحریم یا بد بودن توافق تشویق به اقدام نظامی علیه ایران است. آنها همیشه هستند ولی نباید آنها را معیار قرار داد. آقای بایدن هم به نظرم کار خود را میکند و چندان در دام آن رقبا نمیافتد. دولت بایدن تا آنجایی که فکر کند به نفع دولت و کشورش است و بهخصوص در انتخابات به کار میآید، پیش میرود و نه بیشتر.
درحالیکه شاهد عملیاتی شدن بخشی از تفاهم شفاهی ایران و آمریکا برای مدیریت وضع موجود و کنترل تنش هستیم، ایالاتمتحده۳هزار تفنگدار را برای آنچه امنیت کشتیرانی خوانده میشود به خلیج فارس گسیل کرده که یادآور جنگ نفتکشها در جریان جنگ ایران و عراق است. این اقدامات چگونه تفسیر میشود؟
من این اعزام نیروها را که همواره وجود داشته است متوجه امر مشخصی در معادلات ایران نمیدانم. آمریکا حضورش را در منطقه بهرغم همه حرفها تا این لحظه به مقدار زیادی حفظ کرده است و اعزام نیرو هم همین معنا را دارد. لااقل در دولت بایدن این امر معنای زیادی را درباره ایران افاده نمیکند. پروژه امنیتیسازی ایران بهخصوص به بهانه برنامه هستهای همچنان پیش میرود ولی دولتهای دموکرات بهخصوص اوباما و بایدن توان اجماعسازی و هنجارسازیشان در همراهی با شرکای اروپاییشان کارکرد بیشتری از اقدامات نظامی دارد.
اگر اخبار تاییدنشده رسانهها مبنی بر آنکه تبادل زندانیان و آزادی پولهای بلوکهشده ایران در چارچوب بند دوم از سه بند توافقشده میان تهران و واشنگتن است، صحت داشته باشد؛ بند سوم این تفاهم شفاهی ایجاد زمینههای لازم برای بازگشت به مذاکرات احیای برجام خواهد بود. با توجه به جو حاضر در ایران و آمریکا، موضوع بندهای برجام مرتبط با غروب که در اکتبر امسال و دو سال آینده خواهد بود و انتخاباتهای ریاستجمهوری آمریکا و پس از آن ایران، آیا اساساً مجالی چه از بُعد زمان و چه اراده برای احیای برجام باقی مانده است؟
من فاصله را تا احیای برجام بسیار زیاد میبینم. لااقل تا پیش از انتخابات آمریکا نه بایدن آماده ورود به این موضوع است و نه ایران از سرنوشت آن مطمئن. اما غروبهای برجام برای ما از هر چیز دیگر در این موضوع مهمتر است. چراکه بهخصوص غروب سال ۲۰۲۵ که قطعنامههای ششگانه را برای همیشه تمام میکند و امکان برگشت آنها را از بین میبرد بسیار در خنثی کردن موضوع امنیتیسازی ایران مؤثر است. بنابراین ما باید آنقدر کجدار و مریز جلو برویم که به آن خللی وارد نشود. این موضوع ارزش هزینه دادن را دارد. در واقع امروز مشخص شده است که برجام و تمام بندهای آن بهخصوص موضوع اسنپبک آنقدر ماهرانه طراحی و طبع شده است که با تمام ضربههایی که ایالات متحده به آن زد و همچنین اقدامات جبرانی که ایران انجام داد، همچنان ساختار خود را حفظ کرده و عملاً کشورهای اروپایی را برای فعال کردن اسنپبک تحت آنچنان فشار سیاسی قرار داده که تا این لحظه این امر ممکن نشده است. ضمن آنکه غروبهای برجام که با تمام این اتفاقات تا امروز انجام شدهاند طراحی بسیار ماهرانه داشته است.
ما از احیای برجام دور هستیم و بهخصوص دولت ایالات متحده آمادگی این کار را ندارد. واقع امر آن است که موقعیت اوایل دولت بایدن را هدر دادهایم و امروز شرایط آمریکا و جهان به نحوی دگرگون است که احیای برجام و بهرهمندی ما از رفع تحریمها دور مینماید. این هزینه فرصت در فروش نفت و غیره و تبادلات مختلف تجاری، صنعتی، علمی و سرمایهگذاری که به ما تحمیل شد سر به فلک میکشد. ما جنبههای سرفرازانهی متعددی در مقاوتمان داشتهایم ولی ضمناً اشتباهات بسیار معنادار و غیرضروری هم بهخصوص در ادراک و محاسبات خود داشتهایم و این گرچه منحصر به موضوع هستهای و در رابطه با آمریکا نیست ولی شاید پرهزینهترین آنها این دو هستند. نباید در محاسباتمان مرتباً برای خود دست بزنیم. باید به هزینههایی که میتوانستیم از آنها جلوگیری کنیم هم فکر میکردیم. تا وقتی که تاریخ و سابقهمان را با روش بازتابی نخوانیم محکوم به تکرار آن خواهیم بود.