سفیر اسبق ایران در لبنان: اسرائیل در پی تصاحب چاههای نفت خلیج فارس است
یک دیپلمات پیشین معتقد است: «اگر رژیم صهیونیستی فرصت پیدا کند می خواهد تمام منطقه را از آن خود کند. لذا باید کشورهای منطقه خیلی با دید بازتری نسبت به این موضوع برخورد کنند که اگر مقاومت یک روزی تضعیف شود رژیم صهیونیستی تا مرزهای این کشورها خواهد آمد و حتی شاید چاههای نفت کشورهای خلیج فارس را نیز بخواهد تصاحب کند.»
به گزارش هممیهن آنلاین، زمان زیادی ازسفر احمد الشرع به آمریکا و دیدار وی با ترامپ نگذشته است، دیداری که در آن ترامپ بر حمایت خود از دستیابی به یک توافق امنیتی بین سوریه و اسرائیل با هدف تقویت ثبات منطقهای تاکید کرد. اما ظاهرا رژیم اسرائیل فرمانبردار ترامپ نیست و در آخرین واکنشها ارتش این رژیم روز جمعه، هفتم آذرماه، اعلام کرد که با هدف «بازداشت اعضای یک گروه شبهنظامی» عملیاتی را در روستای «بیت جن» در جنوب سوریه اجرا کرده است.
این عملیات که ۱۳ کشته و ۲۴ مجروح داشت طبق اعلام ارتش اسرائیل، با هدف بازداشت اعضای گروه اسلامگرای «جماعه اسلامیه» بوده که مقر اصلی آن در لبنان است و از جمله متحدان گروه فلسطینی حماس به شمار میرود.
این پایان کار نبود و مجددا دو گشتی اسرائیلی روز دوشنبه در بحبوحه نقض مداوم حاکمیت سوریه وارد حومه قنیطره در جنوب سوریه شدند. به گفته منابع محلی، یکی از گشتیهای اسرائیلی وارد جاده جبعاطا-عین البیضا در حومه شمالی قنیطره شد و در آنجا یک ایست بازرسی نظامی ایجاد کرد. همچنین حمله مشابه دیگری توسط یک گشتی دیگر اسرائیلی نیز در روستای صیدا الحانوت در حومه جنوبی رخ داد.
در پی تشدید نقضهای رژیم صهیونیستی در القنیطره شهروندان سوری از نفوذ این نیروها به اراضی کشاورزی خود که منبع درآمد اصلی آنها است، شکایت دارند.
احمد الشرع نیز با محکوم کردن این حملات گفت: «مذاکرات قبلی بین سوریه و اسرائیل در چند مرحله انجام شده است. هر بار که مذاکرات به مرحله نهایی میرسد، اقدامی خرابکارانه از سوی اسرائیل انجام میشود.»
خبرگزاری «خبرآنلاین» در گفتگو با احمد دستمالچیان، سفیر پیشین ایران در لبنان و اردن، چرایی این حملات را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
*** چرا اسرائیل حملات خود را به سوریه تشدید کردهاست و دقیقا چه منافعی در توسعه مناطق اشغالی در خاک سوریه دارد؟
اولا اسرائیل قصد تجزیه سوریه را دارد، دوم اینکه هرگز اجازه نخواهد داد دولت طرفدار ترکیه در سوریه پا بگیرد. این دو هدف اصلی است که رژیم صهیونیستی در سوریه یه آن عمل خواهد کرد. در حال حاضر شرایط بسیار مناسبی برای اسرائیل فراهم شده که جنوب سوریه (که یک کمربند امنیتی مناسبی برای این رژیم است) را در اشغال خود در بیاورد و عملاً چنین کاری را انجام دادهاست و هر روز هم با یک بهانه ای این کار را گسترش میدهد.
اسرائیل اگر بتواند همین مدل را در مورد جنوب لبنان نیز انجام خواهد داد، منتها در لبنان مقاومت حضور قوی و جدی دارد و مانع اینکار است. از سوی دیگر اسرائیل در صدد است به بهانه خلع سلام حملات سنگینی را در لبنان انجام دهد. کلا استراتژی بزرگ رژیم صهیونیستی این است که کل منطقه را حداقل در کمربند امنیتی خود تجزیه و ضمیمه خاک خود کند که دراین در مورد سوریه در حال اجرا است و احتمال اینکه بعد از سوریه تا لب مرز عراق نیز بیاید وجود دارد.
همچنین احتمال اینکه با کُردهای سوریه همراه و همگام شود وجود دارد و این در راستای همان استراتژی اسرائیل بزرگ «نیل تا فرات» است. به عبارتی اسرائیل در پی بهره برداری از شرایطی است که بعد از سقوط آقای بشار اسد بوجود آمده است.
*** حدود یک سال از سقوط دولت بشار اسد می گذرد و باسقوط اسدنفوذ ایران در سوریه کاهش پیدا کرده است.از سوی دیگرقطع روابط دیپلماتیک دمشق و تهران توسط دولت جدید، این تصور را پدید آورده بود که باعث حل خصومت اسرائیل علیه سوریه خواهد شد. چرا این اتفاق نیافتاد و علیرغم کاهش نفوذ ایران در سوریه همچنان حملات اسرائیل علیه سوریه ادامه پیدا کرد؟
وقتی توازن قوا در منطقه به هم می خورد طبیعی است که رژیم صهیونیستی از این عدم توازن قوا به نفع خود استفاده میکند و امروزه مشخص میشود که چرا مقاومت یک جریان بازدارنده بسیار بزرگی برای صهیونیستی بوده و باید مقاومت هر چه بیشتر تقویت شود، این امر بسیاری از کشورهای منطقه که سابقا چنین چیزی را تصور نمیکردند را دارد به واقعیتها نزدیک میکند که اگر رژیم صهیونیستی فرصت پیدا کند می خواهد تمام منطقه را از آن خود کند.
لذا باید کشورهای منطقه خیلی با دید بازتری نسبت به این موضوع برخورد کنند که اگر مقاومت یک روزی تضعیف شود رژیم صهیونیستی تا مرزهای این کشور ها خواهد آمد و حتی شاید اگر بتواند چاههای نفت کشورهای خلیج فارس را نیز تصاحب میکند.
فراموش نکنیم برای رژیم صهیونیستی هیچ قانون بینالمللی و هیچ حد و مرز و خط قرمزی وجود ندارد و این موضوع را در مورد غزه دیدیم.
الان به نظرم کشورهایی مثل ترکیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به این موضوع دارند واقف میشوند که باید یک نیروی بازدارنده قوی در برابر این رژیم وجود داشتهباشد که مانع از توسعه طلبی باشد.
ضمن اینکه آمریکا هم پشتیبان اسرائیل در این طرح است و تحت پوشش «پیمان صلح ابراهیم »میخواهد اجماع منطقه ای به وجود بیاورد که با رعایت و کنترل رژیم صهیونیستی و استیلای سیاسی، امنیتی و اقتصادی این رژیم منطقه را مدیرت کند و این یکی از واقیعت هایی است که کم کم دارد خود را بروز می دهد.
*** اصلا یکی از سوالات من همین است که چرا سفر احمد الشرع به واشنگتن و دیدار او با ترامپ نتوانست جلوی توسعهطلبی اسرائیل در خاک سوریه را بگیرد؟
ترامپ نقش دوگانه بازی می کند. نقش اصلی ترامپ حمایت پشت پرده و بدون چون و چرا برای همان استیلای رژیم صهیونیستی در منطقه است، اما برای فریب افکار عمومی دست به چنین مانورهای سیاسی تبلیغی می زند که افکار عمومی در آمریکا به دلیل جنایت های که این رژیم کرده علیه وی نباشد، در حقیقت ترامپ نوعی فریبکاری انجام میدهد ولی اصل مطلب همان است که میخواهد استیلای کامل رژیم صهیونیستی را در منطقه محقق سازد.
*** شما در سوال قبلی به توافق ابراهیم اشاره داشتید، پیشتر گفته میشد که احمد الشرع قصد دارد با اسرائیل برای حل و فصل اختلافها وارد مذاکره شود و موافقتنامه امنیتی امضا کند. آیا در شرایط فعلی چنین توافقی امکانپذیر است؟
جولانی مقومات اینکه تبدیل به یک مزدور منطقه ای شود ندارد.
*** چرا و به چه دلیل؟
به دلایل متعددی، از جمله اینکه قدرت او ریشه ندارد، هنوز در حوزه های امنیتی و سیاسی مسلط نیست، کشور را نمیتواند به طور کامل اداره کند، هنوزبخش کُرد نشین را در اختیار ندارد، همچنین در بخش علویها ناآرامیهای زیادی وجود دارد و یکپارچگی سوریه به شدت در معرض خطر است.
لذا جولانی نمی تواند آن چیزی را که آمریکا میخواهد انجام دهد. از طرف دیگر نیز ترکیه مانع این است که دولت طرفدار خودش در سوریه به طرفی برود که امنیت ترکیه را تهدید کند. در بین این سه چهارکش و قوس های مختلفی که قرار گرفته آقای جولانی در یک برزخ بسیار بزرگی گرفتار شده که معلوم نیست در آینده سرنوشت اش چه خواهد بود. آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی دارند که از این بَلبشویی که در سوریه وجود دارد به نفع خودشان بیشترین امتیازات را از جولانی بگیرند در حالی که جولانی نمی تواند توقعات اینها را به دلیل عدم تسلط انجام دهد و در نتیجه ما شاهد نارامی های بسیار بیشتری در آینده با فشار رژیم صهیونیستی در سوریه خواهیم بود.
*** آخرین سوال من این است که حملات اخیر اسرائیل به خاک سوریه با واکنش جمعی کشورهای عربی منطقه، از جمله مصر، عربستان سعودی و قطر مواجه شدهاست. آیا فشار دولتهای عربی میتواند جلوی افزایش حملات اسرائیل به سوریه را بگیرد؟
آنها ابزار لازم را برای اینکار ندارند، آنها نمیتوانند بیش ازاین تبلیغات و محکومیتهای لسانی کاری انجام دهند.
کشورهای عربی متاسفانه بیش ازحد خودشان را در اختیار آمریکا و سیاست های این کشور قرار دادهاند و در نتیجه یک به یک خنثی شدند.
روزگاری ارتش مصر نیروی بسیار تعیینکننده و بازدارنده بود، روزگاری ارتش سوریه و رژیم آقای حافظ اسد یک نیروی بازدارنده قوی بود، اینها یک به یک فرو ریختند و خُب کشورهای عرب خلیج فارس هم که به جز پترو دلاری که در خزانه های بانکی آمریکا ذخیره شده چیز دیگری ندارند. نه ارتش درست و حسابی دارند و نه نیروی کارآمدی که بتواند جلوی این طرحهای خطرناک توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی وآمریکا بایستد.
در غزه هم آنها فقط محکوم می کردند و اگر می توانستند کاری کنند جلوی جنایات اسرائیل درغزه را می گرفتند. تنها کاری که توانستند بکنند این بود که دلالی و وساطتی بکنند بلکه رژیم صهیونیستی را از این کشت و کشتارها باز دارند که به حد لازم هم نتوانستند اینکار را انجام دهند و در نهایت همان حرفی که آمریکا و رژیم صهیونیستی می زد قالب شد و اینها شدند دلال این کشتارها.
*** یعنی به زعم شما نداشتن ابزار لازم یعنی همان عدم داشتن ارتش و نیروی نظامی منسجم است؟
بله و وابستگی شدید آنها به سیاستهای آمریکا و اینکه مجبور هستند هر آنچه آمریکا می گوید را اطاعت کنند چون سیسیتم حاکمیتی خود را اینگونه بستهاند.
*** راهکار جلوگیری از این حملات و زیاده خواهی ها چیست؟
تنها راهی که وجود دارد ان است که نیروهای مقاومت تقویت شوند تا بتوانند جلوی این توسعه طلبی ها را بگیرند.