آغوش قزاقستان برای اسرائیل/ چرا قزاقستان به پیمان ابراهیم پیوست؟
پنج سال پس از آنکه توافقنامههای ابراهیم، معرفی شد و دیپلماسی خاورمیانه را تغییر داد، یک بازیگر جدید و غیرمنتظره به این حلقه پیوسته است. روز پنجشنبه، کاخ سفید اعلام کرد که قزاقستان، به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان و بیست میلیون نفر جمعیت در استپ آسیای مرکزی، اولین کشور پس از فروپاشی شوروی خواهد بود که به این پیمان با اسرائیل میپیوندد. این اقدام، ابتکاری را که در سالهای اخیر کُند شده بود، دوباره زنده کرده و به استراتژی گستردهتر ایالات متحده در پیوند دادن خاورمیانه و اوراسیا اشاره دارد.
جوزف اپستین، کارشناس برنامه اوراسیای شورای آتلانتیک: پنج سال پس از آنکه توافقنامههای ابراهیم، معرفی شد و دیپلماسی خاورمیانه را تغییر داد، یک بازیگر جدید و غیرمنتظره به این حلقه پیوسته است. روز پنجشنبه، کاخ سفید اعلام کرد که قزاقستان، به عنوان کشوری با اکثریت مسلمان و بیست میلیون نفر جمعیت در استپ آسیای مرکزی، اولین کشور پس از فروپاشی شوروی خواهد بود که به این پیمان با اسرائیل میپیوندد. این اقدام، ابتکاری را که در سالهای اخیر کُند شده بود، دوباره زنده کرده و به استراتژی گستردهتر ایالات متحده در پیوند دادن خاورمیانه و اوراسیا اشاره دارد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، رسماً این خبر را در یک پست شبکه اجتماعی اعلام کرد. قزاقستان با پیوستن به امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان، تعهد خود را به اصول این توافقنامهها نشان داد. اما احتمالاً آخرین کشوری نخواهد بود که به این پیمان میپیوندد. آذربایجان و ازبکستان نیز در حال مذاکره برای پیوستن به این پیمان هستند.
این اقدام، روابط دیپلماتیک آسیای مرکزی با اسرائیل را تقویت میکند. در حالی که برخی گسترش روابط اسرائیل به آسیای مرکزی را «عمدتاً نمادین» میدانند اما باید تاکید کرد که این تفسیر، پیامدهای عمیقتر را نادیده میگیرد. گسترش پیمان ابراهیم به آسیای مرکزی، نشاندهنده مرحله جدیدی از ایجاد ائتلافی از کشورهای مسلمان طرفدار آمریکا است که به مدارا و تعامل با اسرائیل متعهد میشوند. چنین ائتلافی سیاستهای مقابله با منافع ایران را تقویت میکند و همکاری بین شرکای ایالات متحده در سراسر منطقهای که برای منافع ایالات متحده حیاتی است را برجسته میکند.
چرا قزاقستان اولین قدم را برداشت و چه کشوری ممکن است از این روند پیروی کند؟
ترامپ ماههاست که به دنبال گسترش پیمان ابراهیم به آسیای مرکزی است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز علناً خواستار «روابط سهجانبه» بین اسرائیل، ایالات متحده و جمهوری آذربایجان شده است. به نظر میرسید که باکو بیشترین احتمال را برای پیوستن به این پیمان دارد چراکه باکو همکاری دیرینه با اسرائیل در زمینههای دیپلماسی، میانجیگری در منازعات، دفاع و انرژی داشته است. موازنهای که جمهوری آذربایجان بین هویت مسلمان خود و روابط نزدیک با اسرائیل برقرار کرده موجب شده تا دسترسیاش به واشنگتن تقویت شود. این اقدام باکو سابقهای را در جهان ترک ایجاد کرده است. قزاقستان احتمالاً با آذربایجان هماهنگ بوده است. این یعنی چیزی شبیه به نحوه حمایت ضمنی عربستان سعودی از پیوستن بحرین به پیمان ابراهیم در سال 2020.
علاوه براین، این اقدام قزاقستان دارای یک پسزمینه رقابتی در مقابل ازبکستان است. این دو کشور روابط نزدیکی دارند اما برای رهبری منطقهای و تعامل نزدیکتر با غرب با یکدیگر رقابت میکنند. این رقابت زمانی آشکار شد که شوکت میرضیایف، رئیسجمهور ازبکستان، متعهد به خرید هواپیماهای بوئینگ به ارزش هشت میلیارد دلار شد و در جریان مجمع عمومی سازمان ملل متحد به او اجازه ملاقات حضوری با ترامپ داده شد. این فرصتی بود که از قاسم توکایف، رئیسجمهور قزاقستان، دریغ شد. در مقابل، قزاقستان پیش از این قراردادی چهار میلیارد دلاری با شرکت آمریکایی وابتک برای نوسازی ناوگان لوکوموتیو خود منعقد کرده بود. قزاقستان با پیوستن به توافقنامههای ابراهیم، با همسو کردن خود با اولویتهای منطقهای ایالات متحده و ابتکاری که شخصاً برای ترامپ مهم است، نظر مساعد واشنگتن را جلب کرده است.
قزاقستان و اسرائیل: مشارکتی مبتنی بر مدارا و استراتژی
روابط قزاقستان با اسرائیل بر اساس سنت همزیستی بنا شده است. در سال 2023، ران ایشای، سفیر سابق اسرائیل، گفت که قزاقستان «کشوری بدون یهودستیزی» است. بازرگانان یهودی برای اولین بار در اوایل قرن پانزدهم از طریق جاده ابریشم به جایی که اکنون قزاقستان نامیده میشود، رسیدند. در طول تبعیدهای اجباری استالین و جنگ جهانی دوم، قزاقستان به خانه بیش از صد گروه قومی تبعید شده از سایر نقاط اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دهها هزار یهودی که از آزار و اذیت نازیها گریخته بودند، تبدیل شد. با وجود قحطی شدید که منجر به مرگ بیش از یکسوم جمعیت قزاق به دلیل سیاستهای شوروی شد، این تازهواردان امنیت را در قزاقستان یافتند.
سه سال پیش، زنان جوان قزاقستانی به پوشیدن آویزهای عبری با کلمه چای - یا زندگی - روی آوردند که نشاندهنده توجه به فرهنگ یهودی است. از نظر دیپلماتیک، اسرائیل یکی از اولینهایی بود که استقلال قزاقستان را در سال ۱۹۹۲ به رسمیت شناخت و پس از آن دو طرف به سرعت روابط کاملی برقرار کردند. از آن زمان، همکاری میان طرفین در صنایع مختلف بهطور پیوسته افزایش یافته است. دانش فنی اسرائیل به قزاقستان کمک کرده است تا سیستمهای آبیاری و بخش مراقبتهای بهداشتی خود را مدرن کند، درحالیکه قزاقستان به یکی از تأمینکنندگان اصلی نفت اسرائیل تبدیل شده است. این کشور به همراه آذربایجان، تا سال ۲۰۲۳ تقریباً ۶۰ درصد از نیازهای انرژی اسرائیل را تأمین میکرد.
روابط قزاقستان با اسرائیل حتی در مواقع تنش منطقهای نیز عمیقتر شده است. پس از حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، توکایف اولین رهبر آسیای مرکزی بود که اقدام حماس را محکوم کرد و اظهار داشت که «تاکتیکهای تروریستی هرگز توجیهپذیر نیستند». چند روز بعد، آستانه خواستار آزادی بیقید و شرط گروگانهای اسرائیلی شد. قزاقستان به جای عقبنشینی از همکاری خود با اسرائیل، مذاکراتی را در مورد سفر بدون ویزا، گردشگری و مشارکتهای فناوری دنبال کرد. امیر اوهانا، رئیس کنست، در ماه آوریل به آستانه رفت و قزاقستان را به عنوان «الگویی از همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل» ستود.
بدون تردید این سطح از روابط میان قزاقستان و اسرائیل خطراتی برای ایران به همراه خواهد داشت. ایران تلاش کرده تا با فشار بر قزاقستان از تعمیق روابط میان آستانه و تلآویو بکاهد، اما این تلاشها موفق نبوده است.
نقش قزاقستان در تامین منافع استراتژیک ایالات متحده
از نظر واشنگتن، پیوستن قزاقستان با اهداف وسیعتری نظیر تأمین زنجیرههای تأمین مواد معدنی حیاتی و گسترش دسترسی به مسیر حمل و نقل بینالمللی ترانس خزر یا کریدور میانی، همسو است. کریدور میانی که آسیای مرکزی را از طریق دریای خزر و قفقاز جنوبی به اروپا متصل میکند، یک مسیر تجاری جایگزین حیاتی را برای غرب فراهم میکند که از روسیه و ایران عبور میکند. جنگها در اوکراین و خاورمیانه بر نیاز به چنین جایگزینهایی افزوده است، زیرا مسیرهای تجاری سنتی تحت تأثیر درگیریها قرار گرفتهاند. در عین حال، ذخایر عظیم عناصر خاکی کمیاب و سایر مواد معدنی حیاتی قزاقستان، این کشور را برای استراتژی تنوعبخشی منابع ایالات متحده جذاب میکند. این کشور ممکن است سومین ذخایر بزرگ عناصر خاکی کمیاب جهان و همچنین ذخایر بزرگی از سایر مواد معدنی حیاتی، از جمله لیتیوم، تنگستن و مس را در اختیار داشته باشد که همگی برای فناوریهای انرژی پاک و تولید دفاعی ضروری هستند. واشنگتن با همکاری با قزاقستان میتواند وابستگی خود را به چین کاهش دهد. چین 70 درصد از واردات عناصر خاکی کمیاب ایالات متحده را تأمین میکند و امسال دو بار صادرات عناصر خاکی کمیاب به آمریکا را محدود کرده است.
از نظر آستانه، همکاری با ایالات متحده مکمل سیاست خارجی «چندوجهی» این کشور است و روابط با روسیه، چین و غرب را متعادل میکند. قزاقستان طولانیترین مرز جهان را با روسیه دارد و همین مسئله تنوعبخشی استراتژیک را به یک اولویت فوری امنیت ملی تبدیل میکند؛ بهویژه که مسکو به طور فعال اکثریت قومی روس در شمال قزاقستان را بیثبات میکند. با کاهش نفوذ روسیه و با مشغولیت مسکو به دلیل حمله به اوکراین، چین تا حد زیادی این خلأ را پر کرده و ردپای اقتصادی و سیاسی خود را در سراسر آسیای مرکزی از طریق تجارت، سرمایهگذاری در زیرساختها و پروژههای انرژی گسترش داده است. پیوستن به توافقنامههای ابراهیم به قزاقستان این امکان را میدهد که بدون خصومت آشکار با هیچ یک از همسایگان، روابط خود را با ایالات متحده تعمیق بخشد.
تبدیل توافقنامهها به یک شبکه فرا اوراسیایی
توافقنامههای ابراهیم به واشنگتن چارچوبی برای هماهنگی نفوذ از طریق متحدانش – بهویژه اسرائیل و کشورهای خلیج فارس - که ردپای اقتصادی و سیاسی آنها در آسیای مرکزی به سرعت در حال گسترش است، ارائه میدهد. در سالهای اخیر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر میلیاردها دلار را به پروژههای انرژی تجدیدپذیر، زیرساختها و فناوری دیجیتال در آذربایجان، قزاقستان و ازبکستان تزریق کردهاند.
سازماندهی این روابط رو به گسترش تحت توافقنامههای ابراهیم، نفوذ واشنگتن را به شکل نیابتی تقویت میکند و ثروت منابع و مسیرهای تجاری آسیای مرکزی را با سرمایه کشورهای خلیج فارس و فناوری اسرائیل پیوند میدهد. این امر میتواند توافقنامههای ابراهیم را از یک چارچوب صلح خاورمیانه به یک معماری فرا اوراسیایی مبتنی بر ترویج رفاه و ثبات به عنوان جایگزینی برای چین، روسیه و ایران تبدیل کند.