| کد مطلب: ۵۳۵۳۶

خطرات نزدیکی ترامپ به پاکستان

روابط ایالات متحده و پاکستان در دوره دوم رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، در حال تغییراتی قابل‌توجه هستند. به نظر می‌رسد این تغییرات از بهار شروع شدند، کمی بعد از حمله‌ای که در بخش تحت حاکمیت هند در کشمیر رخ داد و جرقه درگیری بین هند و پاکستان شد.

خطرات نزدیکی ترامپ به پاکستان

روابط ایالات متحده و پاکستان در دوره دوم رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، در حال تغییراتی قابل‌توجه هستند. به نظر می‌رسد این تغییرات از بهار شروع شدند، کمی بعد از حمله‌ای که در بخش تحت حاکمیت هند در کشمیر رخ داد و جرقه درگیری بین هند و پاکستان شد. ترامپ گفت نقشی کلیدی در پایان‌دادن به آن بحران داشته و اسلام‌آباد هم از آنچه مداخله او عنوان شد، تجلیل کرد.

مشخص است که مقامات پاکستان توانسته‌اند کاری کنند که به مذاق ترامپ خوش بیاید، اول با حرف‌ها و بعد با پیشنهادات‌شان: دسترسی به منابع معدنی نادر، سرمایه‌گذاری در رمزارزها و تازه‌ترین نمونه، پیشنهاد تأسیساتی بندری در دریای عرب. برای دولت ترامپ، این تحولات حاکی از تغییری مثبت هستند؛ اما سابقه تاریخی نشان می‌دهد امید به رابطه‌ای اتکاپذیر و تأمین‌کننده منافع متقابل، بین ایالات متحده و پاکستان، احتمالاً بی‌پایه باشد.

از زمان نخست‌وزیری لیاقت علی‌خان که از ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۱ بر مسند قدرت بود و با دوایت آیزنهاور، رئیس‌جمهور آمریکا هم‌دوره، اسلام‌آباد به دنبال جلب حمایت واشنگتن بوده و تمایل داشته ایالات متحده را به جنوب آسیا بکشاند،‌ عمدتاً برای برقراری توازن قدرت در مقابل هند. در نتیجه این سابقه هند مدت‌هاست نسبت به هر گونه نقش‌آفرینی آمریکا در پاکستان نگران است، تا چه رسد به کمک نظامی. بحران شرق پاکستان در سال ۱۹۷۱ که منجر به تشکیل کشور بنگلادش شد، این نگرانی‌ها را به‌شدت بالا برد؛ زمانی که رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون از هند به سمت پاکستان چرخید.

هرچند پاکستان کمک آمریکا را ناکافی دانست و در نهایت هم در نبرد نظامی شکست خورد. پس از حمله شوروی به افغانستان، رئیس‌جمهور رونالد ریگان به سراغ پاکستان به عنوان محل آماده‌سازی رفت تا به مجاهدین برای جنگ با شوروی کمک کند. محمد ضیاءالحق، حاکم نظامی پاکستان در آن زمان این رابطه را «دست‌دادن و نه در آغوش‌گرفتن» توصیف کرد تا ذات تراکنشی آن را برجسته کند.

چند دهه بعد، پاکستان به رهبری پرویز مشرف، در آنچه «جنگ با تروریسم» خوانده شد شرکت کرد و در بهترین حالت، شریکی نسبی بود. این سابقه، این مسئله را برجسته می‌کند که رابطه ایالات متحده و پاکستان، نه بر پایه نزدیکی ایدئولوژیک است، نه روابط فرهنگی و نه همگرایی منافع راهبردی، بلکه تراکنشی است. دلیل اندکی وجود دارد که باور کنیم جلب نظر ترامپ از سوی پاکستان این بار نتایج مشخصاً متفاوتی خواهد داشت. در عوض، ممکن است شراکت راهبردی با هند را به خطر بیاندازد که ایالات متحده از دهه ۱۹۹۰ مجدانه مشغول شکل‌دادن به آن بوده است.

این احتمالاً بخشی از نیت فعلی پاکستان هم هست. در ماه‌های اخیر، برخی تصمیمات ترامپ نگرانی دهلی‌نو را تشدید کرده که شاید واشنگتن شریک راهبردی دمدمی‌مزاجی از کار دربیاید. دعوت فرمانده نظامی پاکستانی به کاخ سفید، توافقش برای فروش نسخه پیشرفته اف۱۶ به پاکستان و همین‌طور موشک، پیشنهادش برای میانجیگری در مسئله کشمیر درحالی‌که هند همواره با دخالت طرف ثالث مخالف بوده و دیدار مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا با معاون نخست‌وزیر پاکستان، از جمله این اقدامات بوده‌اند.

آنچه در ظاهر دوستی بین ایالات متحده و پاکستان به نظر می‌رسد، وقتی در بستر تاریخی دیده شود به نظر گمراه‌کننده می‌آید. دولت ترامپ به نظر جذب دولت پاکستان شده، چون به اشکال مختلف به دنبال جلب نظر شخصی او بوده‌اند، مثل وقتی مُصر بودند جایزه صلح نوبل به او برسد. پاکستان هم از این راضی است، به امید اینکه شراکت ایالات متحده با هند را تضعیف کند، اما این همگرایی کوتاه‌مدت، گذرا خواهد بود. اول، پاکستان صرفاً به خاطر اقدامات اخیر ترامپ از چین، متحد نزدیکش، دور نخواهد شد. دوم، چنان که تجربه نشان داده، پاکستان اصلاً شریک قابل‌اتکایی در مقابله با تروریسم هم نیست.

ترامپ بابت مسائل تجاری و دیگر مسائل از هند خشمگین است و حالا در آستانه تلف‌کردن شراکت راهبردی ارزشمندی است، در تلاش به دنبال چیزی که احتمالاً بیش از وهم و خیال نخواهد بود. هزینه‌های این کار احتمالاً برای منافع راهبردی ایالات متحده در جنوب آسیا، قابل‌توجه باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار