| کد مطلب: ۵۰۷۲۷

سرگردانی استراتژیک

رویکرد کلی ترامپ در قبال خاورمیانه دچار سرگردانی استراتژیک است. این رویکرد به جای آنکه یک رویکرد منسجم، باثبات و فعالانه با هدف پیشبرد اهداف اعلام‌شده ترامپ باشد، بیشتر توسط نیروهایی خارج از ایالات متحده پیش برده‌می‌شود.

سرگردانی استراتژیک

رویکرد کلی ترامپ در قبال خاورمیانه دچار سرگردانی استراتژیک است. این رویکرد به جای آنکه یک رویکرد منسجم، باثبات و فعالانه با هدف پیشبرد اهداف اعلام‌شده ترامپ باشد، بیشتر توسط نیروهایی خارج از ایالات متحده پیش برده‌می‌شود. تقریباً سه ماه پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران پرسش‌های کلیدی درباره قابلیت بقای آینده برنامه هسته‌ای ایران، نیات آن و همچنین نقش گسترده‌تر این کشور در منطقه بی‌پاسخ مانده است.

تهران اخیراً از سرگیری مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای خود را رد کرد و کشورهای اروپایی این هفته تاکتیک‌های تأخیرآمیز نظام ایران را در حالی‌که ضرب‌الاجل بازگرداندن تحریم‌های فوری سازمان ملل علیه ایران نزدیک می‌شود، محکوم کردند.  اما علامت سوال بزرگ‌تری در جبهه اسرائیل-فلسطین و اینکه دولت ترامپ چه رویکردی در پیش گرفته‌است، وجود دارد.

در حال حاضر، اسرائیل با عملیات نظامی جاری خود در غزه، علاوه بر اقداماتی مانند حمله به مقامات حماس در قطر در اوایل ماه جاری، در حال شکل دادن به پویایی‌ها است. تیم ترامپ در هفته‌های اخیر در این جبهه تا حد زیادی منفعل بوده و به دیگران اجازه داده است تا شرایط را تعیین کنند. بنا به گزارش‌ها، ترامپ هفته گذشته در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، ایده‌هایی درباره وضعیت پس از جنگ در غزه را به رهبران عرب و مسلمان ارائه داد، درحالی‌که کشورهای اروپایی برنامه‌های خود را تدوین می‌کنند. اوایل سپتامبر، واشنگتن‌پست گزارش داد که دولت ترامپ در حال بحث درباره جابه‌جایی گسترده فلسطینی‌ها بوده است.

اما این ایده‌ها از زمان بازگشت ترامپ به قدرت، در حال شکل‌گیری و آشکار شدن بوده‌اند. ساخت یک شهر هوشمند توریستی که توسط هیئت امنایی آمریکایی اداره شود، از همان روزهای نخست دولت دونالد ترامپ مطرح شده‌بود اما اگر یک چیز در دوران ترامپ، هم در دوره اول و هم تاکنون در دوره دوم او، ثابت بوده باشد، آن بی‌اهمیت جلوه دادن مردم فلسطین و تلاش در معنایی بسیار واقعی برای پاک کردن فکری آنها از نقشه آینده خاورمیانه است.

واقعیت این است که سلف ترامپ، جو بایدن نیز برای اولویت‌بندی مسئله فلسطین کار چندانی نکرد، به‌خصوص در نیمه اول دولتش، و تنها با تأخیر و به صورت اتفاقی هنگامی که فرصت کوچکی برای توافق عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی دید، کمی به فلسطینی‌ها توجه نشان داد.

اظهارات ترامپ در هفته‌های اولیه دولت دوم خود مبنی بر اینکه آمریکا کنترل غزه را به دست خواهد گرفت، از جمله ویدئوی عجیب تولیدشده توسط هوش مصنوعی درباره ایجاد ریویه‌رای غزه، از قبل به دیدگاه‌های نواستعماری که در ذهن تیم ترامپ می‌گذشت، اشاره داشت. دیوید شنکر، دیپلمات ارشد ایالات متحده در امور خاورمیانه در دولت اول ترامپ، این طرح را خیالی خواند.

دو مشکل عملی اصلی که به طور خودکار این چشم‌انداز را به یک توهم تبدیل می‌کند: اکثر فلسطینی‌ها برنامه‌ای برای ترک غزه ندارند و کشورهای اصلی عربی این ایده‌ها را نمی‌پذیرند، به‌ویژه در حالی که کشورهایی مانند عربستان سعودی بر نیاز به یک مسیر روشن به سمت راهکار دودولتی تمرکز دارند. پیام اصلی که این هفته از سوی بسیاری از کشورها که به‌طور نمادین کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند، به پرزیدنت ترامپ ارسال می‌‌شود این است که آرزوهای او برای یک توافق عادی‌سازی گسترده‌تر بین اسرائیل و عربستان سعودی تا زمانی که او در پرونده اسرائیل-فلسطین منفعل بماند، به جایی نخواهد رسید.

یک صلح جامع و پایدار در خاورمیانه نمی‌تواند مانند یک جاده شهرک‌نشینان اسرائیلی در کرانه باختری ساخته شود که فلسطینی‌ها را دور می‌زند. این کارساز نخواهد بود.  تمام نگاه‌ها به نشست محوری هفته آینده در واشنگتن بین بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و ترامپ خواهد بود. در سه دیدار اولی که این دو رهبر امسال داشتند، هر دو نشان دادند که سیاست‌های منطقه‌ای آنها عمدتاً بر تاکتیک‌های نظامی همراه با تلاش‌های ارتباطی استراتژیک تهاجمی استوار است. اما این رویکرد الگویی برای صلح و امنیت نیست – این به معنای حملات بدون استراتژی است. ایجاد توافقات دیپلماتیک که زندگی‌ها را بازسازی کرده و صلح به ارمغان می‌آورند، بسیار دشوارتر از ازبین‌بردن دشمنان در عملیات نظامی است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار