| کد مطلب: ۳۱۲۷۴

ترامپ برای مذاکره با ایران عجله نکند

دونالد ترامپ در مقابل ایران با دو گزینه مواجه است: اینکه فشار را بر ایران بیشتر کند تا نظام را بیشتر تضعیف کند یا از ضعف کنونی ایران استفاده کند و تلاش کند با استفاده از این اهرم توافقی در خصوص پرونده هسته‌ای و مسائل دیگر با ایران انجام دهد.

ترامپ برای مذاکره با ایران عجله نکند

لورنس هاس پژوهشگر اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا (AFPC)

دونالد ترامپ در مقابل ایران با دو گزینه مواجه است: اینکه فشار را بر ایران بیشتر کند تا نظام را بیشتر تضعیف کند یا از ضعف کنونی ایران استفاده کند و تلاش کند با استفاده از این اهرم توافقی در خصوص پرونده هسته‌ای و مسائل دیگر با ایران انجام دهد. کارشناسان سیاست خارجی از همین حالا مسیر مطلوب‌شان را برای مواجهه با ایران ترسیم می‌کنند.

برای مثال، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی، می‌نویسد: «ترامپ باید هدف جاه‌طلبانه تحول سیاست امنیت ملی ایران را از طریق دیپلماسی دنبال کند، اما نوعی دیپلماسی که توانمندی یا تمایل به استفاده از زور در صورت خودداری ایران نسبت به حل نگرانی‌های آمریکا و غربی‌ها پشت آن باشد.» این پیشنهاد منطقی به نظر می‌رسد، اما فقط در ظاهر. اما تاریخ دو دهه اخیر نشان می‌دهد که یک رئیس‌جمهور جدید نباید برای دعوت تهران به مذاکره با امید توافق جدید در راستای منافع آمریکا عجله کند.

تحولات ۱۵ ماه گذشته اثرات زیادی بر نفوذ ایران در منطقه گذاشته‌است. حالا ایران تقریباً کامل از سوریه عقب‌نشینی کرده‌است و پل زمینی ایران برای دسترسی به حزب‌الله از دست رفته‌است اما همچنان ایران به عنوان یک تهدید جدی نه‌تنها برای متحدان منطقه‌ای و منافع ملی آمریکا بلکه برای ثبات جهانی باقی مانده‌است. به همین دلیل ایران در صدر اولویت‌های سیاست خارجی دولت جدید آمریکا قرار می‌گیرد. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید که برنامه هسته‌ای ایران در آستانه «نقطه بدون بازگشت» است.

این وضعیت گزینه‌های غرب را برای مواجهه با واقعیت بهت‌آور ایران مسلح به سلاح هسته‌ای محدودتر و زمان را کمتر می‌کند. در چنین شرایطی رویکرد ترامپ باید به ایران ضعیف شده ولی همچنان خطرناک و متحدانش در «محور مقاومت» چه باشد؟ سال ۲۰۱۳ باراک اوباما با شرایط بغرنج مشابهی مواجه بود. سال‌ها تحریم بین‌المللی و تصمیم سوئیفت به خودداری از ارائه خدمات به ایران، باعث شد تا اقتصاد ایران در شرایط سقوط آزاد قرار بگیرد.

تولید ناخالص داخلی ایران ۶ درصد کاهش پیدا کرد، تورم به ۴۵ درصد رسید و نرخ بیکاری ۱۰ درصد بود. ماه مه ۲۰۱۳ صادرات نفت ایران به ۷۰۰ هزار بشکه کاهش یافت، درحالی‌که در پایان سال ۲۰۱۱ معادل 2/2 میلیون بشکه در روز بود. در شرایطی که اقتصاد ایران آسیب دیده‌بود و نظام حاکم ایران در شرایط سختی قرار گرفته‌بود، اوباما پا را از روی پدال گاز برداشت و توجه خود را به سمت مذاکرات برای توافقی در مورد برنامه هسته‌ای ایران در قبال رفع تحریم‌ها برگرداند. چه قبل و چه بعد از امضای توافق که به برجام مشهور شد، اوباما اظهار امیدواری می‌کرد که این توافق باعث کاهش تنش‌ها بین تهران و واشنگتن و تغییر ماهیت همکاری‌ها در حوزه مسائل منطقه‌ای شود.

نتیجه چه بود؟ توافقی پر از حفره که نمی‌توانست جلوی ایران را در پیشبرد برنامه هسته‌ای‌اش به صورت پنهانی بگیرد و در طول نزدیک به ۲۰ سال منقضی می‌شد. اقتصاد تقویت شده ایران که باعث تثبیت نظام شد و به لطف رفع تحریم‌ها، رژیمی که میلیاردها دلار اضافه داشت تا هزینه ارتش خود کند، نیازهای مالی شبکه تروریستی‌اش را تامین کند و جاه‌طلبی‌های هژمونی منطقه‌ای‌اش را تامین کند.

حالا ترامپ که سال ۲۰۱۸ آمریکا را از برجام خارج کرد، باید چه کند؟ قبل از هر چیز او نباید اشتباه اوباما را تکرار کند و آنقدر تشنه توافق با تهران باشد که به یک توافق بد رضایت بدهد. فعلاً او باید کارزار فشار حداکثری‌اش را از سر بگیرد، به وضوح اعلام کند که او اقدام‌های نظامی و دیگر گام‌های لازم را برای اجتناب از ایران هسته‌ای در نظر دارد، دولت‌های همفکر را در برابر حوثی‌ها بسیج کند تا از دریانوردی جهانی محافظت کند و تهران را به خاطر رفتار مخرب حوثی‌ها مجازات کند. هنوز وقت مذاکره فرا نرسیده‌است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین