گزینههای ایران برای احیای بازدارندگی
ترور سیدحسن نصرالله، یک آسیب جدی به برنامه دولت جدید ایران برای احیای گفتوگوها با دولتهای غربی وارد کرد.
حمله احتمالی انتقامی ایران باعث میشود که ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا حمایتشان را از اسرائیل تشدید کنند. اما به نظر نمیرسد در کوتاهمدت چنین حملهای اتفاق بیفتد. رهبران ایران به وضوح گفتهاند که مقاومت لبنان به اندازهای توانایی دارد که بدون نیاز به کمک ایران، خودش به تنهایی به اسرائیل واکنش نشان دهد.
برای اینکه ماهیت واکنش احتمالی ایران و اثر آن بر مقدمات دیپلماسی با غرب را درک کنیم، ابتدا لازم است که نقش حزبالله را در راهبرد دفاعی ایران بدانیم. رهبران ایران خیلی دیر فهمیدند که ارزیابی اسرائیل از مخاطرات از زمان ۷ اکتبر به شکل چشمگیری تغییر کردهاست و دیگر خط قرمزهای قبلی معنایی ندارد.
هرچند ممکن است برخی ترور سیدحسن نصرالله را به عنوان یک اقدام بیپروا از سوی نتانیاهو برای منحرف کردن افکار از شکستهایش در غزه و تقویت جایگاه سیاسیاش ارزیابی کنند، اما هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان بدهد روشهای هیجانی نتانیاهو با مقاومتی از سوی رهبران نظامی، اپوزیسیون و در مجموع افکار عمومی اسرائیل مواجه شدهباشد. با توجه به اینکه دولت بایدن هیچ تمایل یا توانایی برای محدود کردن اقدامات اسرائیل نشان ندادهاست، به معنای این است که ایران مجدداً باید بار دیگر چیزی مشابه نوعی بازدارندگی برقرار کند.
گزینه تسلیحاتی کردن برنامه هستهای ایران، حتی پیش از حمله اسرائیل به لبنان، روزبهروز جذابتر میشد و حالا بسیاری از مردم از آن حمایت میکنند. اما این گزینه مخاطرههای زیادی هم در پی دارد. هرچند ایران به اندازه کافی دانش فنی و مواد هستهای برای ساخت بمب دارد، صرف تصمیم برای این کار باعث میشود اسرائیل یا آمریکا به زیرساختهای هستهای ایران حمله کنند.
این تصمیم همچنین باعث فعال شدن مکانیسم اسنپبک و بازگشت ۶ قطعنامه تعلیقشده شورای امنیت سازمان ملل براساس قطعنامه ۲۲۳۱ خواهد شد. آمریکا دیگر عضو برجام نیست، اما بریتانیا و فرانسه هستند و هر یک میتوانند ماشه اسنپبک را بکشند. برای چنین کاری تا یک سال دیگر یعنی اکتبر ۲۰۲۵ که تاریخ انقضای این سازوکار فرا میرسد هنوز وقت هست. احیای تحریمهای شورای امنیت علیه ایران تمام برنامههای دولت پزشکیان را برای گفتوگو با غرب، از بین بردن تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی ایران نابود میکند. این موضوع باعث میشود که نارضایتی عمومی در ایران تشدید شود.
گزینه دیگر ایران میتواند این باشد که به سرعت پدافند هوایی خود را ارتقا دهد، کاری که در هر صورت باید انجام میداد. اما در شرایط فعلی این موضوع به معنای تکیه به روسیه و امیدوار بودن به این است که روسیه حاضر باشد گامهای ایران برای ارسال پهپاد و براساس برخی گزارشها موشک به روسیه را پاسخ دهد. اما روسیه هم محاسبات خودش را دارد که از جمله آنها میتوان به نگرانی مسکو نسبت به دور شدن شرکای دیگرش در خاورمیانه یعنی عربستان سعودی و امارات در صورت نزدیک شدن زیاد به ایران اشاره کرد.
حتی اگر ایران بتواند بر این ملاحظات غلبه کند، مسکو ممکن است چیزهای بسیار بیشتری از ایران بخواهد؛ از جمله ایجاد پایگاه نظامی در خاک ایران که به لحاظ سیاسی یک موضوع بسیار جنجالی در ایران تلقی میشود. اما اگر ایران با تهدید موجودیتی مواجه شود، آنگاه جمهوری اسلامی به روسیه نزدیکتر میشود و به این ترتیب بخت ازسرگیری گفتوگوها با غرب و بهویژه اروپا کاهش پیدا میکند.
اگر دولت بایدن از اهرمهای فشارش علیه اسرائیل استفاده میکرد و با حسننیت در موضوع برنامه هستهای و امنیت منطقهای برخورد میکرد، میشد از همه این احتمالها اجتناب کرد. با توجه به اینکه آمریکا در میانه کارزارهای انتخاباتی است، شانس چنین اقدامهایی از سوی واشنگتن صفر است.