دو دهه پس از اولین باری که ایران عضوی از «محور شرارت» نامیده شد حالا پروژه گروه چهار (شامل روسیه، ایران، کره شمالی و چین) از سوی ناتو کلید خورده است
بار دیگر محور شرارت؟
در اواسط سپتامبر ۲۰۲۲ وزارت دفاع اوکراین تصاویری را در توئیتر همراه با پرچم ایران و روسیه منتشر کرد که نشان میداد قطعات پهپاد ایرانی شاهد۱۳۶ را در منطقه خارکیف کشف کرده است. در متن نوشته شده بود: «اتحاد کامل دو مستبد». پس از آن ولودیمیر زلنسکی در پیامی مدعی شد که بخشی از پهپادهای مهاجم در جنگ اوکراین، پهپادهای شاهد ۱۳۶ ساخت ایران هستند.
۲۹ ژانویه سال ۲۰۰۲ میلادی، جورج بوش، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در گزارش سالیانه خود به مجلسین و مردم آمریکا برای اولین بار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و ایران، عراق و کره شمالی را از اجزای اصلی این محور نامید و به حمله نظامی تهدید کرد. او علت این نامگذاری را حمایت آن کشورها از تروریسم و تلاش آنها برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی بیان کرد.
این بار، ۲۲ سال پس از سخنرانی رئیسجمهور پیشین آمریکا، در آوریل ۲۰۲۴، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو گفت که رژیمهای خودکامه مانند روسیه، چین، ایران و کرهشمالی به طور فزایندهای با یکدیگر همکاری میکنند تا «محور شرارت» را علیه دموکراسیهای غربی تشکیل دهند. او همچنین در جای دیگری، این ۴ کشور را «محور خودکامگان» نامیده بود.
دبیرکل ناتو، در افتتاحیه نشست سران این پیمان نظامی در آمریکا نیز گفت پیروزی روسیه، شاید ایران، چین و کرهشمالی را جسورتر کند. استولتنبرگ همچنین بار دیگر ایران، چین و کرهشمالی را به حمایت از روسیه متهم کرد و گفت: «همه آنها میخواهند ناتو شکست بخورد». در بیانیه پایانی نشست سران ناتو در واشنگتن نیز از آنچه که حمایت نظامی ایران از روسیه در حمله به اوکراین توصیف شده، به شدت انتقاد شده است. در این بیانیه آمده است که از همه کشورها میخواهیم از کمک به روسیه در جنگ اوکراین، به هر شکل ممکن خودداری کنند. هر کسی که کمک به روسیه را تسهیل میکند محکوم میکنیم. این کشورها، جنگ روسیه در اوکراین را طولانیتر میکنند. این بیانیه به کشورهای بلاروس، ایران، کره شمالی و چین بهعنوان کشورهای کمککننده نظامی به روسیه اشاره کرده است.
از کجا شروع شد؟
با آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، مواضع ضد و نقیضی در داخل کشور در واکنش به این تجاوز آشکار صورت گرفت؛ در نخستین اقدام، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور وقت در تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود، ضمن ابراز امیدواری مبنی بر اینکه آنچه اتفاق میافتد، به نفع ملتها و منطقه تمام شود، گفت: «گسترش ناتو تهدیدی جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای مستقل در مناطق مختلف است». این سخنان رئیس دولت موجب شد تا بسیاری در داخل کشور، بر لزوم اعلام بیطرفی تهران در این جنگ تاکید و در خصوص عواقب هرگونه حمایت از مسکو هشدار بدهند. این در حالی بود که از همان ابتدا، اوکراین مدعی استفاده روسیه از تسلیحات ایرانی علیه خود شده و هر بار نیز با انکار ایران مواجه شده بود.
در اواسط سپتامبر ۲۰۲۲ اما وزارت دفاع اوکراین تصاویری را در توئیتر همراه با پرچم ایران و روسیه منتشر کرد که نشان میداد قطعات پهپاد ایرانی شاهد۱۳۶ را در منطقه خارکیف کشف کرده است. در متن نوشته شده بود: «اتحاد کامل دو مستبد». پس از آن ولودیمیر زلنسکی در پیامی مدعی شد که بخشی از پهپادهای مهاجم در جنگ اوکراین، پهپادهای شاهد ۱۳۶ ساخت ایران هستند.
اشتباه تهران در واکنش به این فضاسازیها اما پذیرش رسمی فروش پهپاد به روسیه بود؛ وزیر امور خارجه وقت پس از دو ماه انکار حضور تسلیحات ایرانی در میدان جنگ، سرانجام در اظهاراتی گفت: «اظهارات آنها در مورد بخش موشکی کاملاً غلط است و بخش پهپاد درست است. ما تعداد محدودی پهپاد ماههای قبل و پیش از جنگ اوکراین در اختیار روسیه قرار دادیم».
از این برهه زمانی، ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، کارگردان جدیدترین پروژه ایرانهراسی در غرب شد. دسامبر ۲۰۲۲، رئیسجمهور اوکراین که برای جلب حمایت بایدن علیه روسیه به واشنگتن سفر کرده بود، بار دیگر در سخنرانی خود در کنگره آمریکا به اتهامزنی علیه ایران پرداخت و مدعی شد که ایران از روسیه در جنگ اوکراین برای هدف قرار دادن زیرساختهای این کشور حمایت میکند و از مقامهای آمریکایی درخواست کرد که هرچه سریعتر با عرضه تسلیحات به اوکراین حمایت کنند. زلنسکی افزود: «ایران صدها پهپاد انتحاری را در روسیه مستقر کرده که زیرساخت حیاتی ما را در معرض خطر قرار میدهد. اینگونه بود که یک تروریست، (تروریست) دیگری را کشف کرد.» زلنسکی همچنین در پیامی ویدئویی خطاب به مردم ایران گفت: «در سمت تاریک تاریخ نایستید»، رئیسجمهور اوکراین در این پیام مردم ایران را به حمایت از ترور متهم کرد.
همزمان با این تحولات، ایالات متحده و اروپا نیز تصویب دور جدید تحریمها علیه ایران را آغاز کردند. شورای اروپا روز دوشنبه ۱۵ ژوئیه (۲۵ تیر) در بیانیهای اعلام کرد تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران را که به دلیل حمایت تهران از مسکو و همینطور ادامه اقدامات بیثباتساز در خاورمیانه و منطقه دریای سرخ وضع شده بود، برای یک سال دیگر تمدید کرده است. بنابر بیانیه منتشرشده توسط این نهاد اروپایی، اقدامات محدودیتزا با توجه به «حمایت ایران از روسیه در جنگِ اوکراین و همینطور پشتیبانی از گروهها و نهادهای مسلح در خاورمیانه و منطقه دریای سرخ» تا ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵ تمدید شده است.
جدیدترین گزارش مؤسسه بینالمللی تحقیقات صلح استکهلم (سیپری) درباره خرید و فروش تسلیحات در جهان، حاکی از افزایش چشمگیر صادرات سلاح از سوی جمهوری اسلامی است؛ طبق یافتههای سیپری، صادرات سلاح از سوی جمهوری اسلامی در پنج سال گذشته در مقایسه با بازه زمانی مشابه پیش از آن «۲۷۶ درصد» افزایش یافته است. این گزارش از روسیه، ونزوئلا و شبهنظامیان حوثیهای یمن بهعنوان اصلیترین مشتریان تسلیحات نظامی جمهوری اسلامی یاد کرده است.
فارنافرز در مطلبی با عنوان «محور آشوب» نوشت: «در بامداد روز دوم ژانویه، نیروهای روسی یک حمله موشکی گسترده علیه شهرهای کیف و خارکیف انجام دادند که منجر به کشته شدن دستکم ۵ غیرنظامی و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ تن شد. این حمله به زیرساختهای اوکراین آسیب زد. این حادثه نه از جهت خسارات وارده بلکه از این جهت اهمیت داشت که نشان داد روسیه در این جنگ تنها نیست. حمله روسیه که در آن روز اتفاق افتاد با تسلیحاتی انجام گرفت که در آن از فنآوری چینی، موشکهای کرهشمالی و پهپادهای ایرانی استفاده شده بود. در طی دو سال گذشته، این سه کشور نقشی حیاتی در توانمندسازی ماشین جنگی روسیه در اوکراین ایفا نمودهاند».
این مقاله میافزاید:«این همکاری تنها نوک کوه یخ است. همکاری در میان ۴ کشور قبل از سال ۲۰۲۲ نیز رو به گسترش بود، اما جنگ اوکراین تعمیق روابط اقتصادی، نظامی، سیاسی و تکنولوژیک آنها را سرعت بیشتری بخشیده است. این چهار قدرت به نحو فزایندهای منافع مشترک را شناسایی میکنند، مواضعشان را با یکدیگر تنظیم مینمایند و در فعالیتهای نظامی و دیپلماتیک با هم هماهنگی دارند. همگرایی این کشورها در حال ایجاد محور جدیدی از تحول است که اساساً درحال تغییر چشمانداز ژئوپلیتیک جهانی است».
چهرههای ضدایرانی در آینده غرب
روابط ایران و غرب قطعاً زمانی پیچیدهتر خواهد شد که بدانیم در آینده نزدیک چهرههایی روبهروی تهران قرار خواهند گرفت که برخلاف اسلاف خود، از ابتدای کار، نگاهی منفی و امنیتی به جمهوری اسلامی ایران خواهند داشت؛ در اروپا، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که پس از فدریکا موگرینی بهعنوان هماهنگکننده برجام، پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از این توافق، برای حفظ برجام تلاش کرد و همراه با معاونش، هماهنگی مذاکرات احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ را مدیریت میکرد، در روزهای پایانی سال جاری میلادی جای خود را به کایا کالاس، نخستوزیر پیشین استونی خواهد داد.
کریستی رایک، معاون مدیر ICDS، یک اندیشکده استونیایی، در خصوص مسئول آینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا میگوید که کالاس دیدگاهی انتقادی نسبت به چین و ایران خواهد داشت، اما همچنین آنها را براساس روابطشان با روسیه قضاوت خواهد کرد. رایک همچنین گفت: «من فکر نمیکنم که او در رابطه با ایران دیدگاه جدیدی را تدوین کند. اما با توجه به اینکه ایران اکنون شریک نزدیک روسیه و یک رژیم استبدادی است، این نقطه شروع خواهد بود.»
کایا کالاس پس از حمله پهپادی جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل در فروردینماه، پستی در شبکه ایکس منتشر کرد و در آن از «حمله غیرموجه ایران به اسرائیل» به شدیدترین وجه ممکن ابراز تأسف و از هر گونه تشدید تنش نظامی در منطقه انتقاد کرد.
در شورای اروپا نیز، هانا نیومن، قانونگذار حزب سبز آلمان بهعنوان ریاست هیئت پارلمان اروپا درباره ایران منصوب شده است؛ Responsible Statecraft در مطلبی با عنوان «پارلمان اروپا موضع سختگیرانهای در قبال ایران اتخاذ میکند» مینویسد:«نیومن در پرونده ایران تازهکار نیست. باید دید او چگونه به موقعیت جدید خود نزدیک میشود، اما اگر فعالیتهای گذشته او را نشانهای در نظر بگیریم، باید منتظر موضعگیری نسبتاً تقابلی او باشیم. نیومن یکی از اعضای سبزهای آلمان، همان حزبی که آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه آلمان به آن تعلق دارد، در انتقادات خود از دولت ایران صریح بوده است. او بهطور مداوم برای گنجاندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی اتحادیه اروپا فعالیت میکرد؛ اقدامی که جوزپ بورل، نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی به دلایل قانونی با آن مخالفت کرد».
در لندن، جورج رابرتسون که از سوی نخستوزیر جدید انگلیس مامور بررسی وضعیت دفاعی این کشور شده نیز مدعی شد که این کشور با «چهارگانه مرگباری» از کشورها روبهروست که باید برای رویارویی با آن نیروهای مسلح خود را تقویت کند.
در ایالات متحده نیز این روزها شاهد برگزاری پرحرارت کمپینهای انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری هستیم که بسیاری از تحلیلگران بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید را پیشبینی میکنند. مواضع این سیاستمدار پرحاشیه آمریکایی در خصوص ایران بر کسی پوشیده نیست و خروج یکجانبه او از برجام، اعمال سیاست فشار حداکثری و ترور فرمانده نیروی قدس سپاه را کسی در تهران از یاد نبرده است. تحول جدید در کمپین او اما معرفی جیدیونس بهعنوان معاون اول است که پیشتر در جایگاه سناتور، از سه اقدام رئیسجمهور پیشین آمریکا در قبال ایران حمایت کرده است.
معاون اول ترامپ قائل به هیچ محدودیتی در حمایت از اسرائیل در جریان جنگ با حماس نیست. ونس با حمله مستقیم به ایران مخالف است مگر اینکه ایرانیها نیروهای آمریکایی را بهطور مستقیم هدف قرار بدهند. این سناتور جمهوریخواه از هدف قرار دادن سردار قاسم سلیمانی حمایت کرده و آن را یکی از اقدامات درست ترامپ معرفی کرده است. او همچنین خروج ایالات متحده از برجام را یکی دیگر از تصمیمات مناسب ترامپ میداند.
چه باید کرد؟
مرکز بینالمللی دفاع و امنیت در مطلبی با عنوان «محور آشوب: چگونه همگرایی روسیه، چین، ایران و کرهشمالی آمریکا و اروپا را به چالش خواهد کشید» نوشت: «یکی از اشتباهات محاسباتی پوتین در تصمیمش برای حمله به اوکراین، دستکم گرفتن واکنش غرب بود. در واقع، ایالات متحده و اروپا از آنچه بسیاری در خود غرب فکر میکردند، بهتر عمل کردند. تجاوز روسیه باعث ایجاد هماهنگی فوقالعاده در همه چیز از تحریمها گرفته تا کمک نظامی به اوکراین شد. حمله وحشیانه روسیه به همسایه خود، متحدان را وارد عمل و همکاری میان متحدان و شرکای غربی را احیا کرد».
این مقاله در پایان تاکید دارد که «شکست روسیه در اوکراین تاثیرگذارترین راه برای خنثی کردن این چالش رو به افزایش است. واشنگتن، به نوبه خود، نباید تجاوز روسیه به اروپا را نادیده بگیرد تا بر افزایش قدرت چین در آسیا تمرکز کند؛ این دو با هم مرتبط هستند. با توجه به گستره و بزرگی چالشهایی که این محور ایجاد میکند، واشنگتن به شریک قویتر و توانمندتر در اروپا نیاز خواهد داشت. رسیدن به آن نقطه مستلزم تغییرات قابل توجهی در این قاره و رویکرد حمایتی بیشتر از سوی واشنگتن است. هدف در دسترس است، اما اگر میخواهیم از شکلگیری دنیای آشوبزده که محور به دنبال تحقق آن است جلوگیری کنیم، باید با فوریت اقدام شود».
بر همین اساس، احتمالاً ایران نیز فکر نمیکرد فروش پهپاد به روسیه و قرار گرفتن در کنار مسکو تا چه میزان برای کشور تبعات به همراه داشته باشد؛ جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا زمستان سال گذشته اعلام کرد که ممکن است ایران به دلیل فروش پهپاد به روسیه شریک این کشور در جنایت جنگی محسوب شود. در تعریف جنایت جنگی آمده است:«جنایت جنگی بهمعنای نقض قانون جنگ است و به اقداماتی مانند کشتار عمدی غیرنظامیان یا اُسرای جنگی، شکنجه، گروگانگیری، تخریب غیرضروری اموال غیرنظامی، تجاوز جنسی در جنگ و غارت گفته میشود». همچنین در صورت غرامتخواهی اوکراین پس از پایان جنگ به نفع این کشور، این احتمال وجود دارد که داراییهای تهران در سراسر جهان (بهویژه در اروپا) توسط اوکراین مسدود و حتی مصادره شوند.
مرتضی مکی، پژوهشگر روابط بینالملل در گفتوگو با هممیهن در پاسخ به این سوال که درحالیکه مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب با وعده تلاش برای لغو تحریمها و کاهش تنش با غرب و خروج ایران از انزوا روی کار آمده است اما شاهد افزایش روزافزون تنش با آمریکا و کشورهای غربی هستیم تا جایی که از ایران مجدداً بهعنوان عضوی از آنچه غرب «محور شرارت» یا «محور آشوب» مینامد، یاد میشود. این موضوع چه چالشی را پیش روی دستگاه سیاست خارجی دولت چهاردهم قرار خواهد داد؟ گفت: «یکی از بزرگترین چالشهای آقای دکتر پزشکیان، موضوع سیاست خارجی است؛ بهخصوص اینکه این حوزه با مسائل اقتصادی کشور نیز پیوند خورده و در طول رقابت انتخاباتی و مناظرات شاهد بودیم که ایشان گفتند میخواهند از لغو تحریمها بهعنوان یک فاکتور مهم در بهبود شرایط اقتصادی گامهایی را بردارند. با این حال شرایط بسیار پیچیده، پرتنش و غیرقابل پیشبینی است.
زمانی که توافق جامع اقدام مشترک یا برجام به امضا رسید، طرفهای غربی پذیرفته بودند که موضوع برنامه هستهای ایران را از دیگر موضوعات مورد تنش جدا کنند که این موضوعات شامل توان موشکی و نفوذ منطقهای تهران و حمایت از محور مقاومت بود اما اکنون موضوع برنامه هستهای ایران تحتالشعاع بحرانهای منطقهای و جهانی قرار گرفته است و غرب همچنان ایران را بهعنوان یک تهدید برای خودش قلمداد میکند. در این شرایط همکاری نظامی ایران و روسیه و موضعی که جمهوری اسلامی در حمایت از مقاومت فلسطین اتخاذ کرده از جمله عواملی هستند که روابط امروز ایران با غرب را تعریف میکند.
آن زمان تلاش میشد و این تلقی در غرب و بهخصوص در آمریکا وجود داشت که با توافق بر سر برنامه هستهای ایران، میتوان در موضوعات دیگر نیز با ایران گفتوگو کرد و تنشها بین دو طرف را کاهش داد اما حالا شرایط کاملاً برعکس شده است. اگر بخواهیم در چارچوب برنامه هستهای ایران قدم برداریم، باید در موضوعات دیگر نیز با اروپا و آمریکا به مذاکره بنشینیم و این یک چالش جدی است چراکه توافق بر سر برنامه هستهای خیلی محدود با تبعات منطقهای مشخص بود و به همین دلیل نیز قابل دسترستر بود تا اینکه بخواهیم در شرایط پرتنش فعلی و زیر سایه جنگ اوکراین و غزه، به یک روند کاهش تنش با غرب، دست پیدا کنیم.
با این حال همین که ما موضع منعطفی در قبال مسائل منطقه و جهان اتخاذ کردهایم که در یادداشت رئیسجمهور منتخب در روزنامه تهرانتایمز به خوبی تبیین شده است و چارچوب سیاست خارجی را مشخص کردند، میتواند این امید را ایجاد کند که طرفهای اروپایی و آمریکا به میز مذاکره بازگردند. به هرصورت آنها نسبت به حساسیت شرایط واقف هستند و میدانند افزایش تنش با ایران نمیتواند اهداف آنها را تامین کند. معتقدم باید با طرفهای برجام از جمله اروپا مذاکره کنیم مخصوصاً اینکه با افزایش شانس ترامپ برای بازگشت به کاخ سفید پس از ترور نافرجام، احتمالاً اروپاییها تمایل بیشتری برای کاهش تنش با ایران داشته باشند».
مکی همچنین در پاسخ به این سوال که «نقطه اصلی آغاز تنش ایران با غرب پس از شناسایی پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین بود و شاهد هستیم که بسیاری از کشورهای غربی، رابطه خود را با ایران تابعی از رابطه تهران با مسکو میدانند به این شکل که هر میزان ایران به کرملین نزدیک میشود، سطح تنش این کشورها با تهران نیز افزایش مییابد. حال پس از نزدیک به سه سال هزینه این حضور در میدان جنگ، ایران چگونه میتواند از این موضوع برای بازگشت به میز مذاکره استفاده کند؟» گفت: «ما در گذشته توانستیم پرونده هستهای خودمان را از سایر موضوعات مورد تنش با غرب جدا کنیم و موضوعاتی همچون توان موشکی و حضور منطقهای را از جمله مباحث غیرقابل مذاکره عنوان کردیم که حالا موضوعاتی همچون همکاریهای نظامی ایران و روسیه به این موارد افزوده شده است. هرچند ایران بارها اعلام کرده که پهپادهای مورد استفاده ارتش روسیه، ماهها پیش از آغاز جنگ به این کشور فروخته شده است و حال نیز هیچ همکاری نظامی در چارچوب جنگ میان دو کشور وجود ندارد اما اوکراین به مسئله مهم امنیتی در اروپا تبدیل شده و حمله نظامی روسیه یک تهدید علیه اروپا تلقی میشود و به همین منظور نیز هر کشوری که در کنار روسیه قرار بگیرد، از دید اروپا، در مقابل کشورهای این قاره قرار گرفته است.
بیانیهای که کشورهای عضو ناتو در واشنگتن علیه چین صادر کردند که لحن بسیار تندی داشت، نشان داد که موضوع تهدید امنیتی روسیه ابعاد جدیدتری برای اروپا پیدا کرده است و حاضر نیستند بر سر این موضوع انعطاف به خرج دهند. با این حال ایران چارهای جز گفتوگو و مذاکره ندارد؛ مذاکرات مستقیم و مداوم با غرب تا حدودی میتواند تنش در روابط تهران با غرب را کاهش دهد. در موضوع غزه نیز ایران مواضعی را اتخاذ کرده که با موضع کشورهای منطقه و حتی برخی کشورهای اروپایی مشترک است و همین امر میتواند زمینه گفتوگو در این رابطه را نیز میان دو طرف مهیا کند.
سیاست خارجی فعال و دیپلماسی رسانهای و عمومی ایران است که میتواند از این موضوعات برای آغاز روند کاهش تنش با غرب استفاده کرده و زمینه را برای توازنبخشی به سیاست خارجی ایران مهیا کند. همچنین با توجه به اینکه دونالد ترامپ نیز در آستانه بازگشت به کاخ سفید است، ایران باید برای او نیز گزینههای مشخص داشته باشد چراکه شرایط دیگر مشابه سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ نیست و ترامپ امروز دیگر آن ترامپ گذشته نیست و تهران باید مواضع به شدت ضدترامپی خود را تغییر داده و تلطیف کند تا موضوعات خود را به اینکه چه کسی در کاخ سفید است وابسته نداند.
ایران باید برای هر دو گزینه بایدن و ترامپ یا حتی شخص دیگری که جایگزین بایدن شود، گزینههای متعددی داشته باشد چراکه این تحریمهایی که متحمل میشویم، تحریمهای ایالات متحده است و نزدیک به یک سال به پایان قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل باقی مانده است که اگر ایران نتواند بستر و زمینه را برای مذاکرات با غرب برای کاهش تنش آغاز کند، شرایط به مراتب بدتری در انتظار تهران خواهد بود».