| کد مطلب: ۷۸۵۹
نباید کنار بکشیم

نباید کنار بکشیم

سعید برآبادی روزنامه‌نگار روزنامه‌نگاری سخت است و این روزها سخت‌تر هم شده تا جایی که کمتر کسی رغبت می‌کند کماکان در این شغل پرمشغله، پراسترس، بدون امنیت شغلی

barabadi saeed

سعید برآبادی

روزنامه‌نگار

روزنامه‌نگاری سخت است و این روزها سخت‌تر هم شده تا جایی که کمتر کسی رغبت می‌کند کماکان در این شغل پرمشغله، پراسترس، بدون امنیت شغلی و روانی و ازهمه‌مهمتر، بدون پولِ کافی بماند یا آن را به‌عنوان راهی برای امرار معاش ثابت خود انتخاب کند.
بااین‌همه بخش عمده‌ای از این سختی، دیگر نه به معاش ربطی دارد، نه شرایط سخت کار در جامعه‌ای با اقتصاد بحرانی. آنچه امروز روزنامه‌‌نگاری را تهدید می‌کند و انگیزه روزنامه‌نگاران را هدف گرفته، شرایط بیرونی ا‌ست. فشارهای وارده به‌حدی زیاد است که روزنامه‌نگاران یا عطای این شغل را به لقایش می‌بخشند یا راهی کشورهای دیگر می‌شوند.
نباید فراموش کرد که موضوع نسلِ‌فعلی روزنامه‌نگاری ایران هم صرفاً مسئله «عشق به این حرفه» نیست؛ روزنامه‌نگاری به‌قول قدیمی‌ها آدم را نمک‌گیر می‌کند. خیلی از ما که روزنامه‌نگار مانده‌ایم قادر به پیدا کردن شغلی بهتر نیستیم اگرچه تعدادِ افرادی که با اتیکت روزنامه‌نگاری به کار تولید محتوا مشغول شده‌اند، روزبه‌روز در حال زیاد شدن است و این موضوع هم یکی دیگر از بهانه‌های از بین رفتن انگیزه در کار رسانه شده. وقتی نیروی انسانی اینقدر با سرعت در حال از بین رفتن و کنار کشیدن است، رمقی برای روزنامه‌ها نمی‌ماند تا همپای این تحولات، منابع انسانی خود را ‌روزآوری کنند.
نکته مهم این میان اما اینجاست که دستگیری و بازداشت طولانی‌مدت دو همکار، الهه محمدی و نیلوفر حامدی نباید انگیزه ما را از شغل روزنامه‌نگاری بگیرد. این موضوع اصلی‌ترین بحران این روزهای ماست که همکارانی در زندان داشته باشیم و از هر تریبون علیه ما و حرفه ما اظهارنظر شود.
این اتفاق، صنف ما را تهدید و تحدید می‌کند اما درعین‌حال و درست در همین روزها باز هم شاهد بازگشت مردم به سمت روزنامه‌هایی هستیم که راوی صادقِ اتفاقات جاری کشورند. به‌عبارتی، صنفِ روزنامه‌نگاری بیش از آنکه خودش بداند این روزها و در این شرایط کنونی، موردنیاز و موردوثوق مردم شده تا جایی که لااقل از فروردین‌ماه امسال، ضریب نفوذ رسانه‌های بیگانه در میان مخاطبان کمتر و کمتر شده است.
البته در طول این چنددهه دولت‌ها سعی کردند با استفاده از عنوان «رسانه» و چسباندن همزمان این کلمه به سینه صداوسیما و مطبوعات، مردم را به یکی‌بودن این دو تشویق کنند اما ناگفته پیداست که انتخاب مردم چه بوده و چه پیامدهایی نیز برای این صنف داشته است.
واقعیت این است که مطبوعات در شرایط کنونی بیش از همیشه مهم است؛ چشم بیداری که بازگوکننده حقیقت است و حتی اگر نتواند آن را به‌هردلیلی بازگو کند، حضور خبرنگار در میدانِ خبر، دالِ بر سندیت آن خواهد بود. چشمِ روزنامه‌نگار امروز اگرچه تَر است اما این اشک صرفاً به‌این‌دلیل نیست که چرا وسط ماه، آه در بساط ندارد بلکه بیشتر وقت‌ها، این خیسی چشم، حاصلِ نگاه مشاهده‌گری‌ است که خاموشی‌اش نیز می‌تواند گواه و شاهدی باشد بر آنچه روی داده است.
در چنین وضعیتی است که معتقدم روزنامه‌نگاری باید باانگیزه‌تر از همیشه به میدان بیاید و نگذارد گروه‌های مختلف براساس نیت‌ها و اهداف خود، منشأ اخبار را به خارج از مرزهای کشور منتقل کنند. روزنامه‌نگاران باید در روزنامه‌ها، سایت‌ها، خبرگزاری‌ها و مجله‌‌ها باقی بمانند تا مرجعیت رسانه‌ای کشور -همان‌طور که احمدآقای بورقانی وعده داد- محفوظ بماند.
با وجود دوستانی در بند، هیچ آرزویی جز آزادی معنایی ندارد اما در کنار آزادی همکاران‌مان، باید بر مطالبه بحق خود در زمینه مرجعیت رسانه‌ای کشور پافشاری کنیم. هر روزنامه‌نگاری که روزنامه‌نگاری را کنار بگذارد یا از انجام آن منع شود، به‌معنای از دست دادن یک سنگر دیگر در مرجعیت رسانه‌ای کشور است.

دیدگاه

ویژه جامعه