۱۲ پاسگاه محیطبانی تعطیل شدند/گزارش میدانی هممیهن از سایت تکثیر یوز در اسارت توران
خورشید که در شاهرود طلوع کند، عیسی یا قربان و گاهی علی شمس، پشت مانیتور اتاقک مانیتورینگ مینشینند و شروع میکنند به شمارش یوزها: دلبر، ایران، فیروز، ابریشم و آذر و توران همه باید سالم و آرام در لانههایشان خوابیده باشند.

خورشید که در شاهرود طلوع کند، عیسی یا قربان و گاهی علی شمس، پشت مانیتور اتاقک مانیتورینگ مینشینند و شروع میکنند به شمارش یوزها: دلبر، ایران، فیروز، ابریشم و آذر و توران همه باید سالم و آرام در لانههایشان خوابیده باشند. شمارش که تمام شد، نوبت ثبت رفتارهای شش یوز است؛ همهچیز باید با ساعت و ثانیه در آن دفتر بزرگ سبزرنگ داخل اتاقک سایت تکثیر در اسارت توران نوشته شود.
یوزبانها هر روز چکلیستهای صبح تا غروب را تیک میزنند: ضدعفونی بیضرر برای حیاتوحش، چککردن آبشخورها، برگرداندن یوزها به جایگاه بعد از غذای صبحگاهی، تعمیر و نگهداری سایت، چککردن هفتگی فنسها، شستوشوی روزانه پنلهای خورشیدی، تعمیر پردههای جداکننده و بررسی منبع آب، نگهداری طعمهها، تخلیه و نظافت آبشخورها.
یوزها در نیمههای روز فصلهای گرم، فعالیتی ندارند و آفتاب که تند میشود، در سایه یا روی سقف لانههایشان میخوابند؛ مثل همان ساعتهایی که همراه علی شمس – مدیر سایت تکثیر در اسارت توران- روی سقف اتاقک مانیتورینگ ایستادهایم و از دور دلبر را تماشا میکنیم که روی سقف یکی از لانهها خوابیده است و کمی دورتر از او، سایه کوچکی از فیروز دیده میشود که بیرون از لانهاش قدم میزند؛ نیمههای ظهر نهم شهریورماه، زیر آفتاب داغ پارک ملی توران که بخشی از منطقه حفاظتی توران است.
پروژه تکثیر در اسارت یوز در توران بخشی از پنج راهبرد پروژه نجات یوز آسیایی است که تا روز یکشنبه 26 نفر از آنها در ایران به صورت رسمی شناسایی شدهاند و شناسنامه دارند. به این عدد روز یکشنبه دو نفر دیگر هم اضافه شد و دو یوزپلنگ دیگر در منطقه حفاظتشده نایبند طبس مشاهده شد. وضعیت یوز آسیایی در ایران آنقدر بحرانی است که 13 نفر از آنها در یک محدوده 50 کیلومتری از جاده عباس به میامی شاهرود در سالهای گذشته جان خود را از دست دادهاند.
اگر نوبت غذا دادن صبحگاهی به یوزها باشد، غذا و داروها طبق برنامه روزانه آن تخته سفید بزرگ داخل اتاقک، وزنکشی میشوند و اگر نیاز باشد، به تکههای گوشتهای وزنکشی شده یوزهای مسنتر، دارو هم اضافه میشود. در همان ساعتهای طلوع آفتاب یکنفر پشت مانیتور نشسته و یک نفر غذاها را آماده میکند. ساعت غذای یوزها یکسان نیست؛ نباید به ساعتهای همیشگی عادت کنند و قرار است مثل یک یوز وحشی به زندگی در سایت تکثیر ادامه دهند. یوزبانها چهارنفرند؛ عیسی و قربان قربانیخواه از گالیکش گلستان و حمید کیقبادی از روستای قلعه بالا و مهدی عربعامری از روستای قزازان.
مهدی و حمید برای زندگی کنار یوزها آموزش دیدهاند و عیسی و قربان که برادر هستند، سالهاست کنار یوزها زندگی میکنند؛ از اوایل دهه 90 که در پارک پردیسان تهران کنار کوشکی و دلبر بودند تا حالا که در سایت تکثیر توران کنار ابریشم، کوشکی، دلبر، فیروز و ایران میخوابند و بیدار میشوند: یکهفته کار شبانهروزی و یکهفته استراحت در زادگاهشان، گالیکش گلستان. هرروز صبح بعد از برنامه غذا نوبت نظافت است و یکی از دو یوزبان شیفت باید شش یوز را به جایگاه تغذیه منتقل کند و همزمان اتاقکها و سایت تمیز و سرگینهایشان از روی زمین جمع و درجهبندی شود؛ درست مثل عکسی که روی در اتاق مانیتورینگ چسبانده شده. یوزبانها باید بدانند آن شش یوز، امروز چطور از خواب بیدار شدهاند؟
فرصت برای تماشای تکانخوردنهای فیروز و دلبر کوتاه است و آذر، توران، ایران و ابریشم در لانههایشان خوابیدهاند. امسال آذر، توران و ابریشم آمادگی باروری دارند؛ هر سه تازه بالغ شدهاند و اولین سالی است که قابلیت باروری دارند و میتوانند جفتگیری کنند. دلبر هم حدود هشتسال است که قابلیت باروری ندارد، اما علت آن سن نیست.
ارزیابیهای امسال ایران هم نشان داد که فعلاً قابلیت باروری ندارد، هرچند اینهم ارزیابی صددرصد نیست؛ چون سیستم تخمکگذاری او فعال است. رحم او مشکلات کیستیک داشته که درحال درمان است و باید سال دیگر دوباره برای باروریاش تلاش شود. مشکل اصلی تکثیر فعلاً تعداد کم نر است؛ چون فقط یک یوز نر در سایت است که او هم 14 سال سن دارد. اما ارزیابی اسپرم او مشکلی نداشته و قابلیت باروری دارد. حالا ابریشم 2/5ساله، آذر و توران سه ساله، ایران 9 ساله و دلبر 15 ساله است.
سایت تکثیر در اسارت یوز که در منطقه حفاظتی توران- قسمتی از ذخیرهگاه زیستکره توران- قرار دارد، بخشی از پروژه پنجساله نجات یوز آسیایی است که بعد از ششسال توقف، دوباره از فروردینماه امسال آغاز شده و این شش یوز در آن نگهداری میشوند تا شاید با جفتگیری فیروز و یکی از مادههای سایت، یک یوز دیگر به جمعیت در معرض انقراض آنها اضافه شود.
جایگاه پنج مادهیوز سایت تکثیر در اسارت توران پایین دست آن است و جایگاه تنها نر سایت- فیروز- با فاصله از آنها ساخته شده است. شیوه تکثیری که تا سال 1398 ادامه داشت، «بسته» بود و در برنامه فعلی به نیمهطبیعی تغییر پیدا کرده است. پوشش این سایت تفاوتی با زیستگاه اصلی آنها – دشت- ندارد و درست در میانه دشتی است که شرایط طبیعی زیستگاه یوز را دارد؛ با کمترین ارتباط با انسان. بههمیندلیل مانیتورینگ، انتقال یوزها و باز و بستهشدن درهای آن هم از راه دور انجام میشود.
این روش تکثیر که علی شمس، مدیر سایت تکثیر در اسارت توران توضیح میدهد، مشابه همان روشی است که در آفریقای جنوبی هم انجام شده و به نتیجه رسیده است. شیوه تازه تکثیر یوزها در سایت توران، یک گام عقبتر از سیستم طبیعی و فراجمعیتی است که در آینده قرار است آغاز شود؛ یک گام میانی برای بازوحشیسازی یوزها و خروج آنها از سیستم اهلی با کمترین تماس با انسان. بههمیندلیل است که یوزبانها هرگز وارد لاو لینها (راهروهای عشق) میان فنسها نمیشوند تا یوزها به حضور انسان عادت نکنند و نسلهای بعدی آنها بتوانند در زیستگاهها وارد روند معرفی شوند.
سیستم تکثیر در اسارت یوزپلنگ سلکتیو -انتخابی- و برمبنای گرایشهای شخصی آنهاست و احتمال جفتگیری فیروز با هرسه ماده کم است اما احتمال جفتگیری با یکی از یوزهای ماده همچنان وجود دارد. علی شمس توضیح میدهد، قرار است شیوه فعلی از مدل قبلی که مثل باغوحش بود، به یک مدل استاندارد نیمهطبیعی برسد که یوزهای نسل بعد قابلیت معرفی مجدد در آینده داشته باشند. برای تامین غذا اگر در دسترس باشد، از طعمههای طبیعی و اگر نباشد، از گوشتهایی که نزدیک به طعمههای طبیعی مثل شترمرغ و شتر است، استفاده شود؛ با حداقل چربی و نزدیک به طعمههای وحشی.
هرروز درست در همان ساعاتی که یوزها خودشان را زیرسایه رها کردهاند، یوزبانها آنها را میپایند و رفتارهایشان را مینویسند؛ چون همهچیز باید رصد شود. زیر آفتاب داغ اوایل شهریورماه، یوزبانها در سایه نشستهاند تا بازدید از سایت تمام شود و به کار روزانهشان برگردند. از یکساعت قبل از غروب آفتاب باید فعالیت یوزها را ثبت کنند. بعد از غروب، نگهبانی محیطبانهای آن از سایت آغاز میشود. حالا محیطبان مجید عربعامری و شیرعلی سرگزی باید مراقب یوزها باشند، تا طلوع صبح فردا.
انقراض اکولوژیک برای یوز
اکولوژیستها وضعیت فعلی یوز آسیایی را «انقراض اکولوژیک» میدانند، یکقدم قبل از انقراض کامل، شرایطیکه گونه نمیتواند خودش را در طبیعت حفظ کند و همه این پروژه برای خروج از این وضعیت تعریف شده است؛ برنامهای که حدود 24 سال سابقه اجرا در ایران دارد. پروژه ملی یوزپلنگ آسیایی که از شهریورماه سال 1380 بهصورت بینالمللی آغاز شد، با همکاری سازمان ملل و برنامه تسهیلات جهانی محیطزیست ادامه پیدا کرد. از سال 1380 تا پایان 1397، پروژه بهصورت بینالمللی فعالیت میکرد و برنامه توسعه سازمان ملل در همه این سالها همراه پروژه بود.
از فروردینماه 1398 پروژه بهصورت کامل تعطیل شد و 28 فروردینماه امسال باقر نظامی برای آغاز این پروژه بهصورت ملی، حکم گرفت. برنامه نجات یوز، نیمهدوم سال قبل توسط متخصصان نوشته شد و یک بازهزمانی پنجساله برای اجرایش در نظر گرفته شد. اگر این پروژه به نتیجه نرسد، یوز آسیایی برای همیشه از دست خواهد رفت؛ مثل شیر و ببر مازندران. «ابتدا تلاش شد یک برنامه ملی باشد و بودجه مستقلی حدود یکونیم هزارمیلیارد تومان داشته باشد، اما در شورایعالی محیطزیست مصوب نشد و امروز بهعنوان یکی از زیرمجموعههای پرژه تنوعزیستی بودجه دارد، اما مشخص نیست و تا امروز حدود 50 میلیارد تومان برای این پروژه دریافت شده است.
پروژه نجات یوز آسیایی، پنجراهبرد دارد و تکثیر در اسارت، یکی از بخشهای آن است. حالا یکسوم یوزهای شناسایی در ایران در سایت تکثیر در اسارت قرار دارند و قرار بود 30 درصد از بودجه حفاظت از یوز، برای این سایت هزینه شود؛ درمجموع تا امروز هفتدرصد از آن 50 میلیارد تومان برای سایت تکثیر و پرورش یوز صرف شده؛ رقمی حدود سهمیلیارد و 834 میلیون تومان.» این را باقر نظامی، مدیر پروژه نجات یوز آسیایی تعریف میکند، زمانیکه در پاسگاه محیطبانی دلبر، برای این پروژه یک نشست خبری برگزار کرد.
او تعریف میکند که اگر پروژه ملی در طول این 17 سال نبود، یوز منقرض شده بود. ارزیابان بینالمللی دو بار این پروژه را بررسی کردند و در هر دو بار، نمره 60 و 62 را گرفت: «آنها میگفتند، براساس شرایط موجود کشور اهدافی بلندپروازانه تعریف شده بود و ذینفعان باتوجه به شرایط تحریم، عامل این شرایط شدند. ما برای حفاظت از یوز ذینفعانی داریم که اهدافشان در تضاد با اهداف حفاظتی است؛ وزارت صمت، جهاد کشاورزی، نیرو، راهوشهرسازی.»
نظامی از تحریمهایی میگوید که باعث شد تجهیزات پایش یوز بهدست ایران نرسد: «حفاظت یوز نیاز به تجهیزات پایش دارد؛ ما دوربین تلهای و گردنبند رادیوتلهمتری نیاز داریم. باید بدانیم یوزها کجا میروند؟ تجهیزاتی که دودهه قبل در مناطق داشتیم چه کیفیتی داشت و الان تجهیزاتی که محیطبانها استفاده میکنند، چه کیفیتی دارند؟ همه اینها حاصل تحریم است.»
در طول 17 سال فعالیت پروژه حفاظت از یوز – از سال 1380 تا 1398- پنج راهبرد اصلی به کمک برنامه توسعه سازمان ملل انجام شد و در طول آنسالها، بودجه بینالمللی برای آن تعریف میشد. نظامی میگوید، دیگر این بودجه به ایران تعلق نداشته است:«در این 17 سال 1/8میلیون دلار بودجه بینالمللی داشتیم اما از فروردینماه 98 این بودجه کامل قطع شد. بخشی مربوط به این بود که براساس رتبهبندی برنامه توسعه سازمان ملل، از کشورهای جهانسوم خارج شدیم. علاوه بر این، مهمترین آسیبی که دیدیم در بدنه سازمان بود که تصمیم گرفت پروژه را موفق اعلام نکند و آن را تعطیل کند.»
تعطیلی 12 پاسگاه محیطبانی در سمنان
سال 98 بهاری شده بود در منطقه. همهچیز فراوان بود؛ کبک، موش، پرنده شکاری و جغد، اما حدود هشتسال است که دیگر از آن بهار خبری نیست و خشکسالی نفس منطقه حفاظتشده، پناهگاه و پارک ملی توران را بریده و تعداد طعمههای یوزپلنگ را در پارک ملی توران کاهش داده است. حمید عجمی، مدیر پارک ملی توران، همانطور که در مسیر پاکوبشده پشت فرمان نشسته و سمت پاسگاه محیطبانی دلبر حرکت میکند، میگوید که چشم میچرخانیم که ردی از پرندهها ببینیم ولی زیر آفتاب تند آن دشت وسیع، خبری نیست؛ یوز، گورخر، آهو، قوچ، میش، بز، کاراکال، گرگ، کفتار، پلنگ و مارهای منطقه را باید در گرگومیش چهار، پنج صبح دید؛ آنوقت روز، کنار مسیر کوبیدهشده از رفتوآمد ماشینها، حتی پرندهها هم خودشان را به تو نشان نمیدهند.
خشکسالی امان دشت را بریده و آنقدر به طعمه یوز صدمه زده که مدتی پیش 17 فرد از گونه جبیر به پارک ملی توران منتقل شده و قرار است تعداد آنها به 30 فرد بهعلاوه چند راس آهو برسد. عجمی از سال 88 محیطبان شد و از 9 ماه پیش، مدیر پارک ملی توران. پدرش از حفاظتگران قدیمی است و همه 33 سال کارش را در توران گذرانده است. از چشم یک محیطبان، اولین یوز را سال 1391 در منطقه حفاظتشده خوشییلاق دیده بود: «دو تا یوز بودند که از یکی از آنها فیلمبرداری کردیم. غار کفتار را بلدی؟ بهسمت کال شنی که میروی، یک تپه است، همانجا بود.»
یوز در روستاهای اطراف منطقه حفاظتی توران قصهای ندارد؛ چون چشمهای اهالی به دیدن آنها عادت داشت. مثل عجمی که خودش اهل روستای «دهبالا» است و در روزهای کودکیاش، قبل از اینکه محیطبان شود و سامانهای عرفی منطقه خریده شود، هربار که به منطقه میآمد، یوزها را در گلههای چهارتایی و پنجتایی و کنار دامهای اهالی میدید. حالا یوز فقط با دوربینهای تلهای سرآبشخورها و گشتزنی محیطبانها رصد میشود.
شاید یکماه هرروز به منطقه بیایند و خبری نباشد، ولی یوز یکروز بالاخره خودش را نشان میدهد. «همه محیطبانهای منطقه یوزها را دیدهاند، کسی از آنیکی خوششانستر نیست.» عجمی تعریف میکند که از طریق پارک ملی توران و حفاظت از یوزپلنگ و باقی گونهها، در روستاهای اطراف، اقامتگاه بومگردی ساخته شده و اهالی از آن کسب درآمد میکنند.
زیستگاه یوز، دشت است و با انسان، شتر، سگ گله و گونههای رقیب مثل کفتار و گرگ در تعارض است؛ آبشخورهای اکثراً چشمههای طبیعی است و آنها که خشک شدهبودند حالا با منبع آبرسانی میشوند؛ چون حیوان به آن عادت دارد. تا مدتی قبل شترها هم از همین آبشخورها آب میخورند و بههمیندلیل دور آبشخورها حصار کشیده شده و فعلاً دست شترها از آبشخورها کوتاه شده است. شتر منابع آبی و پوشش گیاهی را از بین میبرد و به زیست یوز ضربه میزند. تعداد شترهای رهاشده در این منطقه بیشتر از 10 هزارعدد است و همهجا دیده میشوند؛ داخل منطقه حفاظتشده، پناهگاه و پارک ملی.
پارک ملی توران یکمیلیون و 470 هزار کیلومتر مربع وسعت و پنج پاسگاه محیطبانی دارد: دلبر، عباسآباد، زمانآباد، احمدآباد و توران. تا امروز 20 فرد یوزپلنگ آسیایی، داخل زیستگاه طبیعی شناسایی شده و شش فرد هم داخل سایت تکثیر و پرورش، نگهداری میشود. آخرین مشاهده یوزپلنگ در منطقه، یکهفته پیش بود و هیچ هفتهای نیست که یوزپلنگ از سوی مردم محلی دیده نشود.
آنها با هربار مشاهده، فیلمی برای محیطبانها میفرستند، اما هربار مشاهده یوزپلنگها بهمعنی تعداد بیشتر آنها نیست و ممکن است یکیوز چندبار دیده شود. پارک ملی توران 30 محیطبان دارد، اما کافی نیست. داخل محدوده پارک ملی، شکارچی نیست ولی داخل مناطق حفاظتشده، آزاد و اطراف روستاها هنوز هم شکارچی دیده میشود. اما عجمی میگوید، سعی میکنند بهکمک اهالی آن را کنترل کنند.
عجمی و همکارانش در پاسگاههای محیطبانی سمنان، از اردیبهشتماه امسال تحت فشار کاری بیشتری قرار گرفتهاند. از 28 پاسگاه و جانپناه حساس استان، 12 مورد تعطیل شده است و حالا در هر پاسگاه شاید یک یا دو محیطبان حضور داشته باشند. این شرایطی است که مهدی لهردی، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست سمنان، در جریان همین بازدید تعریف میکند: «40سال بیتالمال هزینه شد اما با اجرای این شیفتبندیهای جدید بدون درنظرگرفتن همه جوانب حفاظتی، محیطزیست کشور دارد تعطیل میشود.»
شیفتبندیهای جدید محیطبانها، در سراسر کشور از اردیبهشتماه امسال شروع شد و طبق آن، نیروهای محیطبان به سه شیفت کاری تقسیم میشوند؛ تصمیمی که در پاسخ به اعتراض محیطبانها بود و نتیجه آن، خالیشدن پاسگاهها از محیطبان است. نمونه آن پارک ملی کویر است که با 440 هزار هکتار وسعت- بزرگترین پارک ملی خشکی ایران- در هر شیفت خود فقط چهار نفر نیرو و درمجموع 11 محیطبان دارد. پارک ملی توران هم با یکمیلیون و 500 هزار هکتار فقط 24 محیطبان دارد.
«بهدلیل اجرای این شیفتبندیها تعرض به مناطق، تخلفات، آتشسوزیهای عمدی بیشتر شده و خواهد شد و ۴۰ سال زحمت محیطبانها و ۱۵۰ شهید، بههمیندلیل از بین میرود. باید اول زیرساختها و نیرو تامین و بعد این طرح اجرا میشد. حالا مناطق از محیطبانها خالی شدهاند. من معتقدم این مدل شیفت بندی به نفع محیطبانان نیست و اگر هدف کمک به محیطبان بود باید شیفت ها ۴ شبانه روز کار و ۸ شبانه روز استراحت می شد نه اینکه فقط 24/12 یا 48/24 باشد.
مجموعه محیطبانها و یگان حفاظت، تقاضا دارند که دستورالعمل خدمتی یگان حفاظت محیطزیست کشور، هرچه سریعتر تدوین و از طریق مقام عالی سازمان حفاظت محیطزیست، دکتر انصاری، ابلاغ شود؛ دراینصورت بیش از ۶۰ درصد مشکلات مثل جیره غذایی، شیفتبندی و لباس حل میشود. قبلاً به قانون گارد محیطزیست استناد میشد، اما الان دستورالعمل خدمتی یگان نداریم و درخواست داریم که اجرا شود.»
منطقه حفاظتی توران در ذخیرهگاه زیستکره، از سال 1399 بهصورت پیوسته با دوربینهای تلهای پایش میشود. اردیبهشتماه سال گذشته، موسسه «میراث سبز پایدار»، تعدادی دوربین در اختیار این زیستگاه قرار داد، اما هنوز به سههزار دوربین نیاز دارد.