کارزار؛ صدای مردم یا صدای خاموششده؟
در سالهای اخیر، سایت «کارزار» توانسته است جایگاهی کمنظیر در میان فعالان مدنی و شهروندان عادی پیدا کند. این وبسایت با فراهمکردن امکان ایجاد و امضای پویشهای مردمی، مسیر تازهای برای طرح دغدغهها، مشکلات و پیشنهادات به مسئولان ایجاد کرده است.

در سالهای اخیر، سایت «کارزار» توانسته است جایگاهی کمنظیر در میان فعالان مدنی و شهروندان عادی پیدا کند. این وبسایت با فراهمکردن امکان ایجاد و امضای پویشهای مردمی، مسیر تازهای برای طرح دغدغهها، مشکلات و پیشنهادات به مسئولان ایجاد کرده است. مسیری که هم شفاف و قانونی است، هم بهدور از هیاهوی فضای غیررسمی و غیرقابلکنترل.
کارزار در عمل به پلی میان مردم و حاکمیت تبدیل شده است. تجربه نشان میدهد که بسیاری از مطالبات مطرحشده در این بستر، به بررسی در نهادهای رسمی و حتی تغییر یا اصلاح برخی تصمیمات منجر شده است. این کارکرد، بهویژه در شرایطی که راههای ارتباط مستقیم شهروندان با تصمیمگیران محدودتر شده، اهمیت مضاعفی دارد.
با این وجود، نشانههایی از محدودسازی یا اعمال محدودیت بر فعالیت این سایت دیده میشود. چنین رویکردی، در تعارض آشکار با اصل آزادیبیان و مشارکت مدنی قرار دارد و میتواند یکی از معدود کانالهای رسمی و قابل اعتماد انتقال مطالبات را از بین ببرد. تجربه تاریخی نشان داده است که بستن راههای قانونی و شفاف بیان نارضایتی، صدای مردم را خاموش نمیکند، بلکه آن را به مسیرهای غیررسمی و بعضاً پرخطر سوق میدهد.
امروز جامعه بیش از هر زمان دیگری به کانالهای شفاف، قانونی و پاسخگو برای گفتوگو با حاکمیت نیازمند است. مسئولان میتوانند با نگاهی حمایتی و تسهیلگر، از ظرفیت کارزار نهتنها برای شناسایی مشکلات و رصد افکار عمومی استفاده کنند، بلکه آن را ابزاری برای یافتن راهحلهای مشارکتی بدانند. چنین رویکردی میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند، اعتماد عمومی را افزایش دهد و از انباشت بحرانهای اجتماعی جلوگیری کند.
صدای مردم اگر شنیده نشود، هرگز خاموش نمیشود؛ تنها مسیرش تغییر میکند. و هیچ مسیری شفافتر و کمهزینهتر از بستری چون «کارزار» برای شنیدن این صدا وجود ندارد. وقت آن رسیده که بهجای محدودسازی، از این فرصت برای گفتوگوی واقعی با جامعه بهره گرفته شود.