آماری از موارد تنبیه نداریم
نبود آمار دقیق درباره میزان تنبیه در مدارس، اثرات منفی زیادی دارد و نمیتوان مشخص کرد چه طیفی از مشکلات منجر به تنبیه میشود و چه نوع تنبیهاتی را در سطح مدارس داریم.
عباس فرجی کارشناس حوزه مشاوره در آموزشوپرورش: نبود آمار دقیق درباره میزان تنبیه در مدارس، اثرات منفی زیادی دارد و نمیتوان مشخص کرد چه طیفی از مشکلات منجر به تنبیه میشود و چه نوع تنبیهاتی را در سطح مدارس داریم. تنبیه الزاماً بدنی نیست و گاهی روانی و کلامی است. در نبود آمار، ارزیابی دقیقی از اقدامات صورتگرفته نخواهیم داشت و نمیدانیم آیا توانستهایم آمار تنبیهات را کاهش دهیم یا خیر؟ در این شرایط نمیدانیم چقدر منابع برای حل آن اختصاص دهیم.
حتی نمیدانیم در چه زمینههایی به جامعه آگاهی دهیم؛ چون نمیدانیم فراوانی تنبیه بدنی بیشتر است یا کلامی و جریمه کردن؟ حتی نمیدانیم به مراکز پژوهشی و دانشگاهی بگوییم روی چه موضوعاتی کار کنند. وقتی این آمار وجود ندارد، ما به صورت آزمون و خطا در سطح رسانه به آن میپردازیم و همین روند باعث میشود اعتماد عمومی کاهش پیدا کند و این تصور ایجاد شود که آموزشوپرورش اقدام موثری برای کاهش کنترل تنبیه نداشته است.
این روند در خدماترسانی تأخیر ایجاد میکند و از دانشآموز آسیبدیده حمایتی صورت نمیگیرد. برای رفع این مشکل هم باید بانکی از اطلاعات دقیق انواع تنبیهاتی که در مدارس صورت میگیرد، داشته باشیم و آن را فقط به تنبیه بدنی محدود نکنیم. بعد از آن باید به جامعه آگاهی دهیم و برنامه منسجمتری برای پیشگیری داشته باشیم، سپس قوانین ایمنیبخشی به محیطهای آموزشی را تغییر دهیم.
تحقیقات زیادی در این باره انجام شده اما چون آمار دقیق و تعریف واحدی هم از تنبیه نداریم، معمولاً مورد استفاده قرار نمیگیرد و پراکنده است، انسجام زیادی ندارد و کارایی خود را از دست نمیدهد. ترس و نبود حمایت روانی خانواده و مدرسه، برچسبهای اجتماعی به دانشآموز، تبعات فرهنگی و نداشتن سیستم دقیق جمعآوری اطلاعات، منجر به نداشتن آمار از میزان تنبیه در مدارس میشود.
نمیتوان تعداد موارد تنبیه را کم دانست و این موضوع هم بستگی به این دارد که ما چه تنبیهی را در نظر بگیریم. اگر فقط موارد تنبیه بدنی را در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم چندان شایع نیست اما از نظر من بهعنوان یک روانشناس، گستره تنبیه وسیع است؛ جریمه کردن یک دانشآموز، توهین و تحقیر، اخراج یا حتی در یک صندلی جداگانه نشاندن و انتقال از یک پایه به یک پایه دیگر هم تنبیه محسوب میشود.
این موارد استانبهاستان میتواند متفاوت باشد. ریشههای فرهنگی در برخی از استانها آن را بهراحتی میپذیرد اما در برخی استانها والدین و سیستم آموزشی آن را نمیپذیرند. وضعیت اقتصادی هم در تنبیه دانشآموزان در مدارس تاثیرگذار است. بهعنوان مثال در استانهای برخوردار تنبیه پذیرفته نمیشود. هرچه وضعیت اقتصادی یک محیط اجتماعی ضعیف باشد، احتمال دارد تنبیه بیشتری صورت بگیرد.
در این باره بهرهمندی آموزشی هم اهمیت دارد؛ بهعنوان مثال بارها شاهد بودیم در نقاطی که تنبیه صورت گرفته، اغلب سربازمعلم بودند یا معلمانی بودند که دورههای آموزگاری را نگذرانده بودند و برای این شغل تربیت نشده بودند. چرا آمار تنبیه را در استانی مانند کرمان، به نسبت تهران یا شهرهای برخوردار، بیشتر داریم؟ چرا در جنوب تهران این آمار نسبت به شمال آن بیشتر است؟
چون خانوادهها اجازه نمیدهند یا نیروهایی که در این محیط کار میکنند آموزش بیشتری دیدهاند. معلمهای جدید و کمتجربه، بیشتر به نقاط جنوبی فرستاده میشوند تا دورههایشان را ببینند و آزمون و خطا کنند و بعد به مناطق شمال شهر منتقل میشوند. وقتی در یک استان نظارت دقیقتری صورت بگیرد، تعداد موارد تنبیه هم کمتر میشود.