| کد مطلب: ۲۳۱۶۹

ما همه متهمیم

ما همه متهمیم

وقتی خبر تبرئه الهه و نیلوفر از اتهام ارتباط با دولت متخاصم را شنیدم، روزی که دیدمش، به او تبریک گفتم. تعجب کرد و حتی شاید از دست من ناراحت شد. چراکه بقیه اتهاماتش سر جای خود و حکمش پابرجا بود.

وقتی خبر تبرئه الهه و نیلوفر از اتهام ارتباط با دولت متخاصم را شنیدم، روزی که دیدمش، به او تبریک گفتم. تعجب کرد و حتی شاید از دست من ناراحت شد. چراکه بقیه اتهاماتش سر جای خود و حکمش پابرجا بود. یادم نیست دلیل تبریکم به او را برایش در آن لحظه توضیح دادم یا نه. دقیقاً دو ماه از آن روز می‌گذرد. دلیل تبریکم این بود که دو همکار حرفه‌ای و شریفی که نگذاشتند یک واقعه به دست فراموشی سپرده شود، از بدترین اتهامی که ممکن است به یک انسان وارد شود – یعنی خیانت – تبرئه شده بودند. تبرئه از اتهام ارتباط با دولت متخاصم یعنی من هستم و همین‌جا حرفم را می‌زنم و به دیگران کاری ندارم. 

راستش را بخواهید شکستن این بخش از حکمی که قاضی شعبه ۱۵ برای این بچه‌ها صادر کرده بود، معانی زیادی پشت سر خود داشت. اینکه هر آنچه در این کشور رخ داد را به پای خارجی‌ها بنویسند، درست نیست. امروز که داغ سرد شده اما رد آن بر جامعه مانده، همان آدم‌ها هر وقت دلشان بخواهد در توئیتر و جاهای دیگر به مهسا و خانواده‌اش فحاشی می‌کنند؛ آن روزها که داغ برقرار بود سعید قاسمی در یک سخنرانی که بازتاب فراوانی هم داشت، سناریویی را تعریف کرد که نه‌تنها این وقایع سناریوی دشمن بود، بلکه مرگ آن دختر هم سناریو بود. اصلاً آموزش دیده بود که بیاید تهران که فوت کند. این همان نگاهی است که دوست دارد مسئله و صورت‌مسئله را نبیند و آن را پاک کند. 

اهالی حقوق می‌گویند الهه و نیلوفر بعدِ تبرئه از اتهام ارتباط با دولت متخاصم، مشمول بخشنامه عفو رهبری که سال ۱۴۰۱ صادر شد، می‌شوند و این امکان وجود دارد که پرونده‌شان مختومه شود. ما هم چشم امیدمان به این بود که در این دو ماه خبر خوبی از عفو بچه‌هایمان بشنویم اما هر چه بیشتر گوش کردیم، کمتر شنیدیم. بعد از عفو شهریور ۱۴۰۳ هم که به مناسبت میلاد حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امام صادق (علیه‌السلام) اعلام و اجرا شد، باز امیدوار بودیم که این بار خبر خوبی به ما برسد. اما زمانی که سراغ پرونده الهه را از الناز گرفتم، گفت «نه، خبری نیست». 

دیروز سخنگوی قوه قضائیه گفت اشد حکم الهه و نیلوفر یعنی پنج سال اجرا می‌شود. تفسیر این مسئله بماند برای اهالی حقوق؛ اما ذکر این نکته شاید بد نباشد که روزی فردی در گیرودار پرونده همین بچه‌ها گفت بچه‌های فلان روزنامه‌ها عناد دارند. گفتم عناد ندارند، حرف برای گفتن و اعتراضی برای ابراز دارند و همین جا با سخت‌ترین شرایط کار می‌کنند. دیگری در جای دیگری گفت پیشنهاد می‌کنم ننویسی چون ممکن است چیزی به نظر من بدون مشکل باشد اما همکار دیگری آن را مشکل‌دار ببیند.

این دو مثال را زدم که بگویم درباره امثال ما که سعی می‌کنیم بدون لکنت حرف بزنیم، نزد برخی افراد و نه همه آن‌ها، هم قضاوتی از پیش وجود دارد و با زاویه خاصی به ما نگاه می‌کنند و هم متر و معیار مشخصی وجود ندارد که بدانیم بالاخره کجا از این خطوط قرمز عبور کردیم. برای همین پیشاپیش خیلی از ما، در چشم برخی متهم هستیم. شما هم مثل من دعا کنید که همکارانم به زندان باز نگردند. آن‌ها ۱۷ ماه بدون مرخصی در بازداشت موقت بودند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی