کشاورزان راننده و کارگر شدند
شانههای خشک زایندهرود، تنها پناه گریههای کشاورزان اصفهانی شده است؛ کشاورزانی که قصه پرغصه آنها را همه از بَرند و داستان فقر و بیکاریشان، سالهاست که به گوش همه رسیده؛ یکی مثل «حاجمهدی» که همراه جمع دیگری از کشاورزان (روز دوشنبه) کف رودخانه خشک به نشانه اعتراض ایستاده و میگوید به غیر از حقابه، چیز دیگری نمیخواهد. گرد پیری روی موهایش نشسته و چینوچروکهای پیشانی، هر کدام حکایتی است از رنج و سختیهایی که در این سالهای بیآبی کشیده: «از وقتی یادم میآید، خودم و اطرافیانم همه کشاورز بودند و روی زمین کار میکردند.» روزگار سیاه حاجمهدی و باقی کشاورزان اصفهانی از سال 79 شروع شد: «از آن موقع آب کم و کمتر شد تا رسید به الان که دیگر آبی وجود ندارد و کسی نمیتواند کشت انجام دهد.» حاجمهدی، این روزها 72سالگیاش را میگذراند؛ عمری که بیش از 20 سال از آن را بهدلیل بیآبی، با فقر و نداری روزگار گذراند: «آب را که به رویمان بستند، مشکلاتمان شروع شد. مجبور شدیم زمینهایمان را به امان خدا رها کنیم. آنها که میخواستند دختر شوهر بدهند یا برای پسرشان زن بگیرند، پولی در جیب نداشتند. زمینهایشان را فروختند تا بتوانند بچههایشان را راهی خانه بخت کنند.» بغض راه گلوی پیرمرد را میگیرد و غم مینشیند توی چشمهای میشیاش: «خیلیها هم از روستا به شهر مهاجرت کردند و در کارخانهها مشغول بهکار شدند. بعضیها زمینها را فروختند و ماشین خریدند تا بتوانند با آن در شهر کار کنند. آنها هم که زمینها را نگه داشتهاند، بهدلیل بیآبی نمیتوانند کشتی انجام بدهند و بعضیوقتها محتاج یک هزار تومانی هستند.»
بستنشینی در بستر رودخانه
داستان کشاورزان اصفهانی، شبیه بههم است؛ مردانی که تنها داراییشان یک قطعه زمین بوده و از موقعی که چشم باز کردهاند و دست چپ و راستشان را شناختهاند، خودشان و آبا و اجدادشان کشاورز بودهاند. بیشترشان، دیگر پا به سن گذاشتهاند و مویی سپید کردهاند و حالا به نشانه اعتراض، دوباره به کف رودخانه رفتهاند. دو سال پیش بود که زنان و مردان کشاورز در آبانماه، حدود 10 روز در بستر خشک رودخانه چادر زدند و برای گرفتن حقابهشان در زایندهرو،د آرام و نجیب بستنشینی کردند؛ هرچند این اعتراض، راه به جایی نبرد و حضور وزیر نیرو در جمع برخی از کشاورزان هم نتوانست کارساز شود. این اعتراض بدون خشونت انجام گرفت، اما پس از چندروز به آتشزدن چادرها و زدوخورد برخی از کشاورزان انجامید: «در این سن به ما میگویند شغلتان را عوض کنید. میگویند آبی وجود ندارد و بروید به فکر چاره باشید. وقتی هم میگوییم آب، حق ماست در جوابمان میگویند، «شیخ بهایی مرد و طومارش را با خود برد!» آنها اما نمیگویند که ما در این سنوسال چه کاری میتوانیم انجام بدهیم و چطور شغلمان را عوض کنیم. کشاورزان اصفهانی تا همین چندسال پیش، زکات میدادند؛ اما حالا خودشان صدقهبگیر شدهاند و محتاج نان شب.» اینها را «امرالله»میگوید که 7 هکتار زمین دارد، اما آبی برای کشت ندارد. او که در منطقه «زیار» اصفهان زندگی میکند و 70 سال سن دارد، میگوید: «در این منطقه ازدواج اصلاً صورت نمیگیرد. خانوادهها پولی ندارند که خرج ازدواج بچههایشان بکنند. از وقتی آب نیست، زمینها کویر شدهاند و آنها که توانستهاند، از اینجا کوچ کردهاند.» «امرالله» میگوید که شاید وضع او نسبت به بقیه کشاورزان اصفهانی بهتر بوده است؛ چون «آن سالها که میشد بیمه رد کنم، این کار را انجام دادم و حالا ماهانه حدود 7 تا 8 میلیون تومان حقوق دارم؛ اما این مقدار کفاف زندگیام را نمیدهد. از وقتی آب به ما ندادند، تا الان هیچ پیشرفتی در زندگیام نکردهام. پسرم سالهاست ازدواج کرده، اما هنوز نتوانستهام برایش خانه بسازم و خانهدارش کنم. آن یکی پسرم با اینکه درس خوانده و مهندس است، نتوانستهام برایش زن بگیرم.»
بیش از دو دهه میشود که آب به روی کشاورزان اصفهانی بسته شده و آنها برای درخواست حقابه و اجراییشدن قانون، بارها و به گونههای مختلف اعتراض کردهاند؛ اما نهتنها این اعتراضها به جایی نرسید بلکه شرایطشان بدتر هم شد. دستهای زمخت و تاولزدهاش، راوی سالها کشت و برداشت محصول است. چشمهای خستهاش سالهاست در انتظار رسیدن آب به زمینهای کشاورزیاش، سفید شده. او میگوید، 4 هکتار زمین دارد و امسال که یک نوبت آب برای کشت پاییزه در آبانماه جاری شد، فقط توانسته سه جریب از آنها را یونجه و گندم بکارد: «اگر آب را برای نوبت دوم باز نکنند، همه محصولاتمان از بین میرود. مثلاً پارسال آب دادند و ما گندم کاشتیم، اما برای نوبتهای بعدی چون آبی در کار نبود، میزان و کیفیت محصولمان افت کرد، مثلاً اگر در سالهای پرآبی 500 کیلوگرم گندم برداشت میکردیم، پارسال حدود 300 کیلوگرم گندم برداشت کردیم. فقط دو ماه دیگر برای آبیاری وقت داریم، در غیر این صورت محصولمان میخشکد و گندمها خودشان را ول میکنند.»
20 آبانماه بود که رئیس هیئتمدیره اتاق اصناف کشاورزی استان اصفهان، از رهاسازی آب به منظور کشت پاییزه کشاورزان خبر داد؛ کشاورزان اما برای گرفتن همین سهم نیز بارها اعتراض کردند: «آب زایندهرود برای کشت غله کشاورزان شرق و غرب اصفهان باز و حدود 100 میلیون مترمکعب آب رهاسازی شد و مبنای توزیع و تقسیم آب در سال زراعی ۱۴۰3- ۱۴۰2 کمیته حقابهها خواهد بود.»
حالا اما نوبت به مرحله دوم آبیاری کشت پاییزه رسیده است و کشاورزانی که زمینهای خود را زیر کشت بردهاند، چشمانتظار بازگشایی آب نشستهاند. البته هنوز هیچ مرجع رسمیای در رابطه با بازگشایی آب زایندهرود در روزهای آینده، اظهارنظری نکرده و پیگیریها و تماسهای «هممیهن» با شرکت آب منطقهای هم بینتیجه ماند. آنها در پاسخ به زمان بازگشایی آب، میگویند: «هنوز هیچچیز مشخص نیست.» اسفندیار امینی، عضو هیئتمدیره نظام صنفی کشاورزی اصفهان در گفتوگو با «هممیهن» میگوید که کشاورزان در همه اعتراضهای خود فقط خواستار یکچیز هستند و آن هم، اجرای مصوبات قانون شورایعالی آب و مصوبات 9 مادهای: «از سال 1379 که رودخانه را خشک کردند، مشکلات کشاورزان هم شروع شد. آنها مجبور شدند بخشی از زمینهای خود را رها کنند و بخش دیگری را بفروشند تا بتوانند امرار معاش کنند. حتی برخیهایشان ماشینآلات را هم فروختند و روستا را ترک کردند. تعداد زیادی هم به کاری غیر از کشاورزی مشغول شدند و همسرانشان هم در خانه خیاطی و... میکنند. خیلی از کشاورزان، وام گرفتهاند و حالا نمیتوانند اقساط آن را پرداخت کنند. وقتی این مشکلات پیش آمد، قیمت زمین نیز کاهش پیدا کرد. افرادی آمدند این زمینها را با قیمت پایین از کشاورزان خریدند و ویلا و باغ ساختند. حالا بسیاری از همین کشاورزان در این باغها و ویلاها بهعنوان کارگر مشغول بهکار هستند. اگر تداوم زندگی در روستاهای شرق اصفهان را میبینیم بهدلیل محصولات کشاورزی آنها نیست، بلکه این بهدلیل وجوه حاصل از زمینهایشان است.» به گفته او، درست است که وضعیت همه کشاورزان با بیآبی خوب نیست؛ اما آنها که در حوضه زایندهرود و در شرق اصفهان کشاورزی میکردند، شرایط بدتری دارند و چاههایشان هم خشک شده، چون این چاهها به جار بودن رودخانه وابستهاند و زمانی که رودخانه روان نباشد، خشک میشوند.»
از اینجا رانده، از آنجا مانده
براساس سرشماریای که سال 1395 انجام شده، حدود 24 هزار کشاورز در شرق اصفهان زندگی میکنند که پیشبینی میشود حداقل همین تعداد نیز در غرب حضور داشته باشند. کشاورزان سالهاست که خواستار گرفتن حقابه خود هستند، اما پس از گذشت دو دهه هنوز به آن نرسیدهاند. سال گذشته بود که ابراهیم رئیسی در میان جمع معترض کشاورزان اصفهانی حاضر شد و عنوان کرد: «دولت برای رفع مشکل آب اصفهان برنامه دارد، اطمینان داریم با کمک مسئولان و مردم، این مشکل برطرف خواهد شد. استان اصفهان استان کشاورزی، گردشگری و قطب صنعتی است و میتواند قطب علم و فناوری باشد، همچنین این استان نیروی انسانی کارآمدی دارد. حل مشکل آب بهنوعی از مدیریت نیاز دارد که مردم باید در آن همکاری داشته باشند، اعتباراتی نیز برای این امر در نظر گرفته شده است.»
آن زمان صحبت از تدوین برنامهای برای احیای زایندهرود شد که به گفته معاون عمرانی استاندار اصفهان روی میز رئیسجمهوری قرار گرفته است. از آن زمان تا به الان، اما اتفاقی صورت نگرفته و بهنظر میرسد، احیای گاوخونی به فراموشی سپرده شده است. درحالیکه براساس ماده 19 قانون شورایعالی آب، وزارت نیرو موظف است بهمنظور تعیین میزان مصرف معقول آب برای امور کشاورزی یا صنعتی یا مصارف شهری از منابع آب کشور برای اشخاص حقیقی یا حقوقی که در گذشته حقابه داشتهاند و تبدیل آن به اجازه مصرف معقول هیئتهای سهنفری در هر محل تعیین کند. این هیئتها طبق آئیننامهای که از طرف وزارت نیرو و وزارت کشاورزی تدوین میشود، براساس اطلاعات لازم (ازقبیل مقدار آب موجود و میزان سطح و نوع کشت و محل مصرف و انشعاب و کیفیت مصرف آب و معمول و عرف محل و سایر عوامل) نسبت به تعیین میزان آب مورد نیاز اقدام خواهد کرد و پروانه مصرف معقول حسب مورد بهوسیله وزارتخانههای ذیربط طبق نظر این هیئت صادر خواهد شد. دراینمیان معترض به رأی هیئت سهنفری، اعتراض خود را به سازمان صادرکننده پروانه تسلیم میکند و سازمان مذکور اعتراض را به هیئت پنجنفری ارجاع میکند. رأی هیئت پنجنفره لازمالاجراست و معترض میتواند به دادگاههای صالحه مراجعه کند. امینی میگوید: «بزرگترین قانونشکن، دولتها هستند؛ چراکه همیشه درباره حقابهها نقض قانون میکنند. وزارت نیرو در این سالها اختصاص آب را رعایت نکرده و بهدلیل تامیننشدن آنها، از حقابههای کشاورزان استفاده کرده است. متاسفانه مراجع قضایی و سازمان بازرسی هم که مسئول اجرای حسن قانون هستند، اقدام خاصی نکردهاند. اتفاقاتی در این سالها در بستر رودخانه افتاده که مغایر با مواد 2 و 44 و 45 قانون توزیع عادلانه آب است؛ مثل حفر چاه در حریم رودخانه یا اجرای طرحهای آبخیزداری که در بستر سرشاخههای رودخانه اجرا میشوند و موانعی که صنایع یا افراد در بستر فعال و غیرفعال رودخانه ایجاد کردهاند؛ پمپاژهایی که مستقیماً امکان برداشت آب از رودخانه را مهیا کرده است و بدون نظارت، برخی اقدام به برداشت آب میکنند که چرخه طبیعی آب را برهم زده است.» به گفته امینی، احیای رودخانه در دستور کار دولت نیست؛ بهویژه که حدود دوماه پیش رئیسجمهوری طرح بن روجن را افتتاح کرد و این امر هم باعث بدتر شدن شرایط کشاورزان در آینده خواهد شد. اگرچه در آبانماه حدود 117 میلیون مترمکعب آب، از محل سد چم آسمان، برای کشاورزان جاری شد؛ اما براساس گفتههای آب منطقهای حدود 66 میلیون مترمکعب آن وارد شبکههای آبیاری شده و مابقی معلوم نیست صرف چه مصارفی شده است. اکنون هم حرفی در رابطه با بازگشایی آب زده نمیشود و کشاورزان بلاتکلیف و نگران هستند. اگرچه به آنها حقابهدار گفته میشود، اما اختیار از آنها گرفته شده و اعتراضهایشان هم با سرکوب مواجه میشود. آنها حتی شهروند معمولی هم بهشمار نمیآیند.»
بخل آسمان و بیآبی زایندهرود
برخلاف پیشبینیهای هواشناسی، آسمان اصفهان بخیل شد و تاکنون و درحالیکه بهمنماه به نیمه رسیده، بارش مؤثری در این استان رخ نداده است. بنا به گفته منصور شیشهفروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان، میانگین بارشها در سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۵ درصد کاهش داشته، همچنین این میزان نسبت به بلندمدت ۵۲ درصد کاهش را نشان میدهد. همین موضوع هم کشاورزان را نگران کرده که مبادا آب برای نوبت دوم به آنها نرسد و محصولاتی که در آبانماه کاشتهاند، از بین برود. «محسن» یکی از همین کشاورزان است. رنگ پوستش زیر آفتاب، زنگار بسته و دستهایش پر از چینوچروک است. او که 58 سال سن دارد، میگوید روز دوشنبه در بستر رودخانه حضور داشته است تا اینگونه اعتراض خود را به بیآبی اعلام کند؛ تجمعی که در پی فراخوانهای گسترده رخ داده است. او میگوید، 5 هکتار زمین دارد و با نوبت اول آب، چهار جریب از آن را زیر کشت برده؛ اما حالا نگران است که بیآبی، تیشه به ریشه محصولش بزند: «کشاورزان فقط میخواهند که ساعت و تاریخ بازگشایی رودخانه معلوم شود.» او میگوید، چاههای آبی که کشاورزان آنها را حفر کرده بودند، یکی پس از دیگری کور و پلمب میشوند تا دست کشاورزان بیشتر لای منگنه قرار بگیرد: «میگویند، این چاهها غیرقانونی و بدون مجوزند. آنها را پلمب کرده و هزینهای هم از کشاورزان دریافت میکنند. مگر کشاورزان باعث فرونشست زمین شدهاند که اینگونه با آنها برخورد میشود؟ محصولات ما در حال خشکیدن است. از نظر کیفی و کمی، افت کرده است. کشاورزان نمیتوانند همه زمینهای خود را زیر کشت ببرند و تنها درصد اندکی از آن را کاشت میکنند که برای همان هم به آنها آب نمیدهند. زمینهای ما باید10 تا 15 روز پیش آب میخوردند، اما مسئولان اصلاً به این فکر نیستند. همه تصمیمگیریهایشان را موکول به بارش باران کرده بودند که بارانی هم نبارید.» محسن میگوید که کشاورزان گرانی بذر، کود، سم و... را به جان میخرند تا بتوانند همین درصد اندک زمین را هم زیر کشت ببرند؛ اما با بیتدبیری تمام زحمات آنها را از بین میبرند. بیآبی باعث شده تا خیلیها دور زمینهایشان دیوار بکشند و آن را تبدیل به باغ کنند؛ اما آمدند این دیوارها را هم تخریب کردند. کشاورزان باید چهکنند؟ چگونه باید امرار معاش کنند؟ به روزگاری افتادهایم که به نان شبمان هم محتاج هستیم.»
دوسال پیش و پس از اعتراض کشاورزان در بستر رودخانه، مهران زینلیان، معاون امور عمرانی استانداری اصفهان به رسانهها گفت که پرداخت خسارت به کشاورزان در اسرعوقت، یکی از بندهای مورد توافق بین کشاورزان و استانداری اصفهان بود که به همین منظور قرار شد، صنایع بیش از 1500میلیارد تومان برای جبران خسارت به کشاورزان پرداخت کنند که توانستیم بخش زیادی از این هزینه را دریافت کنیم. تا پایانماه، قسط اول بهحساب کشاورزان واریز میشود. حسین محمدرضایی، عضو هیئتمدیره نظام صنفی کشاورزان اصفهان اما دراینباره به «همشهری آنلاین» گفته بود که قرار بود صنایع، مبلغی را به حساب صندوق خسارت کشاورزان واریز کنند که هنوز رقم قسط اول مشخص نیست. پیشازاین هم مبالغ ناچیزی پرداخت شده بود، برای مثال امسال در اوایل تابستان هکتاری یکمیلیون و 600هزار تومان به کشاورزانی که حقابهدار رودخانه هستند، پرداخت شد که این رقم یکصدم درآمدی است که کشاورزان در صورت پرداخت حقابه میتوانند داشته باشند. او با بیان اینکه این رقم ناچیز نیز فقط تا 9هکتار برای هر کشاورز پرداخت شده است، اعلام کرده بود: «هر کشاورزی که تابستان توانست ذرت یا علوفه کشت کند، بهطور میانگین از هر هکتار، 80تن علوفه برداشت کرد که این علوفه را هر کیلوگرم 1500تومان سر زمین فروختند؛ یعنی هر هکتار میتواند 120میلیون تومان برای کشاورز درآمد داشته باشد و آنوقت در این شرایط، خسارت یکمیلیون و 600هزار تومانی برای هر هکتار، کفاف چه چیزی را میدهد؟» به گفته او، اگر حقابه کشاورزان بهموقع و کامل پرداخت شود، اولاً آنها میدانند چه چیزی کشت کنند، ثانیاً درآمدشان کافی خواهد بود و دیگر نیازی به جبران خسارت نیست. حالا نیز وضعیت کشاورزان به همین ترتیب است، آنها میگویند که خسارت خود را بهطور کامل دریافت نکردهاند. محسن میگوید: «امسال که اصلاً خسارت نمیخواهیم، فقط آب میخواهیم تا بتوانیم کشت خودمان را تکمیل کنیم و محتاج این و آن نباشیم. اما دوسال پیش نیز از سهنوبت خسارتی که قرار بود به ما بدهند، فقط یک نوبت دادند و بعد هم گفتند، صنایع زیر بار نرفتهاند.»
رنج بیپایان
قصه پرغصه کشاورزان اصفهانی، تمامی ندارد و نمیتوان پایانی بر رنج بیآبی آنها متصور شد؛ بهویژه حالا که برخلاف مخالفتهای آنها، طرح بن بروجن چندی پیش توسط رئیسجمهوری اجرا شد. مهدی طغیانی، نماینده مردم اصفهان در مجلس دراینباره به «هممیهن» میگوید: «اجرای این طرح، فعلاً تاثیری بر آورد نگذاشته و قرار شده این آب صرفاً صرف آب شرب شود؛ اما بههرحال، این طرح در آینده تاثیرگذار خواهد بود و باید از افزایش ظرفیت آن جلوگیری کرد.» طغیانی، لابهلای حرفهایش گریزی میزند به طرح انتقال آب از دریای عمان؛ طرحی که بهواسطه آن قرار است 400 میلیون مترمکعب آب از دریای عمان به اصفهان منتقل شود؛ هفتم مهرماه، فاز دوم پروژه انتقال آب دریای عمان به استان، با سفر یکروزه رئیسجمهوری به اصفهان، افتتاح شد تا با تکمیل کامل طرح طی دوسال آینده، این حجم از آب سالانه راهی اصفهان شود، بخشی از طرح احیای زایندهرود که هدف تأمین آب برای صنایع استان را برعهده دارد؛ همان صنایعی که گفته میشود در خشکشدن زایندهرود سهم دارند و حالا با اجرای این پروژه و قبول مسئولیت هزینه انتقال آب توسط آنها، دست صنایع مادر از زایندهرود کوتاه خواهد شد. طغیانی میگوید: «با اجرای این طرح، صنعتی که اکنون دارد بخشی از حقابهها را مصرف میکند، نیاز آبی خود را میتواند اینگونه برطرف کند و این موضوع بهنفع کشاورزان خواهد شد، البته بهشرطیکه صنعت گسترش پیدا نکند.» کشاورزان اما نسبت به اجرای این طرحها خوشبین نیستند و میگویند که حقابه خود را میخواهند؛ حقابهای که این روزها کسی در رابطه با اختصاص یا اختصاص ندادناش صحبت نمیکند و بهصورت چراغخاموش در رابطه با آن تصمیمگیری میشود. رضا آقایی، کارشناس حوزه آب و مشاور استاندار سابق اصفهان دراینباره به «هممیهن» میگوید: «قطعاً کشاورزان جزو حقابهداران هستند و میزان این حقابه نیز در سالهای نرمال، مشخص است. قانون شورایعالی آب این موضوع را مشخص کرده که تونل اول کوهرنگ و زایندهرود طبیعی از آن حقابهداران و محیطزیست است. بخشی از آن حقابه مربوط به شرب و صنعت (قبل از سال 1361) است که بهترتیب حدود 30 و 40 میلیون مترمکعب است و این بهعنوان یک سند معتبر درآمده.» آقایی میگوید: «بهواسطه برداشتهای بیشتر از بالادست رودخانه، زایندهرود از حالت طبیعی خود خارج شده است؛ درحالیکه قبلاً محل تولید و مصرف آب با هم فاصله داشت، یعنی در بالادست آب تولید و در پایین دست مصرف میشد و این موضوع به رودخانه فرصت میداد تا آب حرکت کند. اما الان نزدیک به بالای 60 درصد منابع آب زایندهرود از بالادست برداشت میشود و به زایندهرود فرصت داشتن شرایط طبیعی نمیدهد؛ بههمیندلیل است که میبینیم حقابهداران بهخصوص حقابهداران شرق، شرایط بدتری دارند. در زمان رهاسازی آب برای کشت پاییزه نیز پیشبینیهای هواشناسی تخمینزده بودند که میزان بارشها بالاتر از حد نرمال خواهد بود؛ درحالیکه این پیشبینیها بهطور کامل اشتباه از آب درآمد. ازسویدیگر در شهر اصفهان یک روز هم یخبندان نداشتیم و بههمیندلیل کشتیای که قرار بود زیر خواب زمستانی برود یا به خواب نرفته یا این خواب خیلی کوتاه است. این کشت الان نیاز آبی دارد و بهخاطر همین، کشاورزان پیگیر آب هستند.» به گفته او، کشاورزان هنوز حدود دو تا سه هفته فرصت دارند و همچنان میتوان به شرایط اقلیمی امیدوار بود تا رهاسازی آب برای آنها انجام شود.