| کد مطلب: ۹۹۶۳

رد مبانی صهیونیسـم

رد مبانی صهیونیسـم

نشست «مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل با تاکید بر تحولات اخیر» برگزار شد

نشست «مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل با تاکید بر تحولات اخیر» برگزار شد

شادی مکی - پریسا هاشمی

گزارشگران هم‌میهن

روز گذشته نشست «مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل با تاکید بر تحولات اخیر» به همت کانون وکلای دادگستری مرکز برگزار شد. در این نشست محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، مهدی ذاکریان، استاد حقوق بشر و کارشناس مسائل بین‌الملل و قاسم زمانی، حقوقدان حوزه بین‌الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی حضور داشتند. در این نشست سخنرانان، مخاصمه مسلحانه میان فلسطین و اسرائیل را از لحاظ قوانین بین‌المللی حاکم بر قوانین بین‌الملل حقوق بشر مورد بررسی قرار دادند. درحالی‌که سخنرانان تاکید داشتند که قواعد حقوق بشردوستانه بین‌المللی در این مخاصمه نقض شده است اما وزیر پیشین امور خارجه ایران معتقد بود که اولاً حق دفاع مشروع و مقاومت مردم فلسطین همچنان ادامه دارد و ثانیاً باید مشخص شود که آیا شهرک‌نشین‌ها غیرنظامی محسوب می‌شوند یا خیر تا بتوان درباره نقض قواعد حقوق بشردوستانه در این مخاصمه مسلحانه بین‌المللی سخن گفت. او همچنین با بیان اینکه اگر به سیاستی انتقاد داریم راه‌حل ما نباید عوض کردن جای ظالم و مظلوم باشد، تاکید کرد: «راه‌حل همانطور که قانون اساسی ما گفته این است که ایران از مستضعفین دفاع کند اما قرار نیست ما جای مستضعفین بجنگیم. ما در سیاست خارجی یک بحث نفوذ داریم و یک بحث حضور. این دو بحث با هم متضاد هستند. من معتقدم نیازی نیست ما هزینه بپردازیم. ما می‌توانیم از حق دفاع کنیم.»

۱. محمدعلی بهمنی‌قاجار، کارشناس حقوق بین‌الملل و مدیر جلسه در ابتدا به موضوع سابقه تاریخی این مخاصمه اشاره کرده و گفت: «این ایده قبول شده که فلسطینِ اشغال‌شده، تحت قیمومیت کشور بریتانیا قرار داشته اما قیم به تکلیف قانونی خود عمل نکرده و مانع استقلال فلسطین شده است. برخی معتقدند هرگز کشور فلسطین وجود نداشته است و به کار بردن عنوان فلسطین اشغالی درست نیست. درباره این نگاه و حق سلب‌شده مردم فلسطین نسبت به تعیین سرنوشت خود چیست؟»

محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امورخارجه و استاد حقوق و روابط بین‌الملل در پاسخ به این سوال تاکید کرد: «این نکته مهم است و در بسیاری از مباحث‌ مانند دفاع مشروع کاملاً موضوعیت پیدا می‌کند. اینگونه نیست که تاریخ از ۷ اکتبر شروع شده باشد، بلکه تاریخ بسیار قبل از آن شروع شد. تاریخ این واقعه از ۱۹۱۷ و بعد از اعلامیه بالفور شروع شد. پس از آن در سال ۱۹۴۸ قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد درباره ایجاد دو کشور، هیچ‌گاه به ایجاد کشور فلسطین نینجامید. کشورهایی که براساس قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل رژیم صهیونیستی را شناسایی کردند، خلاف قطعنامه بود. چراکه ضرورت این قطعنامه شناسایی دو کشور بود. شاید جالب باشد که وزارت امور خارجه ایالات متحده در زمان شناسایی رژیم صهیونیستی - که اولین کشور نبود که اسرائیل را به رسمیت شناخت - مخالف این شناسایی بود و معتقد بود طبق قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل باید هر دو کشور با هم شناسایی شوند.» او افزود: «این گروه‌های فشار صهیونیستی که هنوز در آمریکا تشکیل نشده بودند، از اروپا به آمریکا رفتند. آنها مستقیم با کاخ سفید لابی کرده و فشار آوردند، در نهایت کاخ سفید تصمیم گرفت که نظر وزارت امورخارجه را وتو کند و به‌رغم اینکه قطعنامه ایجاد دو کشور را تکلیف کرده بود تنها اسرائیل را به رسمیت بشناسد. جالب است که نماینده وقت ایران نیز به این موضوع رای منفی داده و پیش‌بینی کرده بود که شرایط نامناسب و ناپایداری در منطقه ایجاد می‌شود. این نشان می‌دهد که دیپلمات‌های ایران همیشه خوب بودند. از آن زمان این نگرش را داشتند و ایالات متحده این اقدام را انجام داد و بعد از دهه ۶۰ میلادی وارد حمایت تمام‌قد از اسرائیل شد تا امروز که به‌عنوان متحد اصلی اسرائیل و جنایاتش شناخته می‌شود.» وزیر امورخارجه پیشین کشورمان با اشاره به ادعای وجود نداشتن فلسطین، گفت: «پاسپورت گلدامایر نشان می‌دهد که فلسطین بوده است. اگر قرار باشد ادعای اینکه هزاران سال قبل قومی در یک منطقه زندگی می‌کردند، مبنای حاکمیت و اشغال سرزمین باشد بعید می‌دانم در جهان سنگ روی سنگ بند بشود و چنین شرایطی را با حقوق بین‌الملل پیش‌بینی کرد. در کنار عدالت، ثبات یکی از وظایف حقوق بین‌الملل است. حقوق بین‌الملل نمی‌تواند بی‌ثباتی را دامن بزند. اینکه براساس یک گزاره تاریخی گروهی ادعا کنند ملت دیگری وجود نداشته و این سرزمین بی‌صاحب بوده است، این ادعا از نظر تاریخی، واقعیات ملل متحد، کمیسیون ویژه فلسطین که از سال ۱۹۴۸ به سازمان ملل گزارش می‌دهد و حتی براساس قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد (قطعنامه دو کشوری) غلط و بی‌اساس است.»

مهدی ذاکریان، استاد حقوق بشر و روابط بین‌الملل نیز درباره سابقه تاریخی این مخاصمه، تاکید کرد: «جامعه ما دوقطبی شده است. در جامعه ایرانی به تاریخ شکل‌گیری فلسطین و اسرائیل با دقت نگاه می‌شود و به نوع رفتار با یهودیان در منطقه توجه می‌شود. مردم ایران اتفاقاتی که امروز در منطقه رخ می‌دهد را به صورت جدی رصد می‌کنند. معتقدم که باید نظم بین‌المللی که در سازمان ملل به رسمیت شناخته‌شده را جدی بگیریم و نباید در رویاها باشیم. جمال عبدالناصر در رویاها بود و سعی کرد این رویاها و حقوق را مدنظر قرار دهد اما نتوانست به آرمان‌های فلسطین دست پیدا کند. صحرای سینا را از دست داد. اما سادات واقع‌نگر و متوجه واقعیات بود و هم توانست موضوع دولت فلسطین را به‌عنوان یک دولت مستقل در دستور کار قرار دهد و هم توانست صحرای سینا را پس بگیرد. بنابراین نکته‌ای که باید در مورد آن حساس باشیم این است که مایل هستیم مردم فلسطین امروز دارای دولت مستقل باشند یا خیر؟»

سیدقاسم زمانی، وکیل دادگستری و استاد حقوق بین‌الملل نیز در تشریح این سابقه تاریخی گفت: «حقوق تاریخی ملل فلسطین نسبت به سرزمین مادری‌ آنها قابل انکار نیست و امروز فلسطین تحت تاثیر تحولاتی که در دو، سه دهه اخیر رخ داده است وضعیت خود را به‌عنوان یک دولت در صحنه بین‌المللی تثبیت کرده است. دولت خودگردان فلسطین علاوه بر انعقاد موافقت‌نامه‌های بین‌المللی با تعداد قابل‌توجهی از کشورها و با برقراری ارتباط دیپلماتیک و سیاسی، توانست اثبات کند که موجودیتش موهوم و تصنعی نیست.»

او با بیان اینکه دولت در پرده اینطور نیست، افزود: «فلسطین به‌عنوان دولت غیرعضو ناظر در سازمان ملل پذیرفته شده است و توانست در سال ۲۰۱۵ با صدور اعلامیه‌ای، صلاحیت دیوان کیفری بین‌المللی را برای رسیدگی به جنایات ارتکابی در سرزمین اشغالی مورد پذیرش قرار دهد و شعبه پیش‌دادرسی دیوان کیفری بین‌المللی در رای اولیه خود وضعیت دولت فلسطین را به‌عنوان دولت مورد شناسایی و صلاحیت آن را برای طرح شکایت مورد پذیرش قرار داد.»

۲. دومین سوالی که توسط بهمنی‌قاجار مدیر نشست مطرح شد، موضوع ماهیت این مخاصمه با توجه به موازین حقوق بین‌الملل بود.

محمدجواد ظریف در پاسخ به این سوال گفت:«بسیاری از موضوعات مطروحه به این مربوط است که مخاصمه را چگونه مطرح کنید. اشغالی ایجاد و تجاوز مستمری نیز توسط اسرائیل علیه فلسطین وجود دارد. اگر قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل را تا زمانی که در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ که آمریکا توانست توافق کامل بر سازمان ملل را برای مدت کوتاهی به دست آورد مشاهده کنید،‌ تقریباً در تمامی قطعنامه‌های مجمع عمومی بدون استثنا مقاومت از تروریسم جدا شده است. قطعنامه‌های دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، اقدامات تروریستی که متفاوت از اقدامات گروه‌های تحت اشغال خارجی یا سلطه بیگانه است، جدا می‌کند. در آن زمان حتی قطعنامه برابری صهیونیسم و نژادپرستی را نیز داشتیم. آمریکایی‌ها در مجمع عمومی ملل متحد این قطعنامه را مردود شناختند. اما تا آن زمان تمایز میان مقاومت و تروریسم وجود داشته و نظر حقوقی کشورها در برقراری چنین تمایزی همواره وجود داشته است.» وزیرخارجه پیشین کشورمان ضمن اعلام موافقت خود با اینکه باید هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه را رعایت کنند، خاطرنشان کرد:«البته تعاریف درباره شهروند نظامی یا غیرنظامی بودن شهرک‌نشین‌ها و اینکه این افراد نیروی اشغالگر محسوب می‌شوند یا خیر، باید به صورت علمی و دقیق بررسی شود. به صورت کلی از دست رفتن جان یک غیرنظامی و یک انسان نتیجه مطلوبی ندارد اما نباید واقعیات را فراموش کرد. اول اینکه، مقاومت مشروع است. دوم اینکه، فلسطین همواره تحت تجاوز بوده است. یعنی آنچه لازمه اجرای ماده ۵۱ منشور ملل متحد است، یعنی تجاوز قبلی یا حمله مسلحانه قبلی در فلسطین اشغالی به وقوع پیوسته است. آنچه باعث توقف حق مقاومت می‌شود اقدام کافی شورای امنیت است که این اقدام شکل نگرفته است و اگر شکل نگرفته بود ما چندین جلسه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل براساس قطعنامه اتحاد برای صلح را نداشتیم.» او با طرح این سوال که چرا موضوع فلسطین به مجمع عمومی رفته است؟ اضافه کرد:«نمی‌توانم جای مردم فلسطین بگویم آنچه حماس در ۷ اکتبر انجام داد خوب بود یا بد. اما از نظر حقوقی معتقدم که حق بر دفاع مشروع مردم فلسطین و حق مقاومت آنها در برابر اشغال هرگز پایان نیافته است. اینکه بگوییم ۷ اکتبر ۲۰۲۳ چیزی شروع شد به دلیل آن است که می‌خواهیم ۷۰ سال از تاریخ این موضوع را فراموش کنیم. ۷ اکتبر مسئله‌ای شروع نشد. از ۲ سال پیش از این تاریخ اسرائیل به صورت مکرر به غزه حمله کرده و مردم این منطقه را کشته بود. در واقع غزه زندان روباز بزرگی است که مردم در آن تحت انواع فشارها هستند. بنابراین براساس کنوانسیون‌های ژنو تمامی حقوق بشردوستانه در غزه توسط نیروهای اشغالگر نقض شده است.» ظریف تاکید کرد:«اینکه فکر کنیم وضعیت فلسطین ثابت بوده است و ناگهان در ۷ اکتبر تغییر کرد، به معنای نادیده گرفتن یک سابقه تاریخی است. بنابراین تاکید می‌کنم که حق مقاومت در برابر اشغال خارجی و سلطه بیگانه وجود دارد که هردو این وضعیت‌ها در فلسطین وجود دارد.» او خطاب به ذاکریان گفت:«این به معنای خوب یا بد این موضوع نیست، بحث ما حقوقی است. مسئله این نیست که برخی مواضعی که گرفته می‌شود، درست است یا خیر. بحث حقوقی ما بر حق مقاومت و حق دفاع مشروع است. گروهی معتقدند براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد دفاع تنها منحصر به اعضای ملل متحد است. اما فراموش نکنیم مطلع این ماده می‌گوید: «هیچ چیز در این منشور مانع حق طبیعی دفاع مشروع نمی‌شود». از این منظر فلسطین عضو سازمان ملل متحد باشد یا نباشد، در هر صورت از حق دفاع مشروع برخوردار است. اگر بخواهیم موضوع عضویت در سازمان ملل متحد را ملاک قرار دهیم، باید بگوییم فلسطینی‌ها حق استفاده از زور را دارند زیرا بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد که می‌گوید: «اعضای سازمان ملل متعهد هستند که در روابط بین‌المللی خود از تهدید به زور خودداری کنند» نیز منحصر به اعضای سازمان ملل متحد است. بنابراین دفاع مشروع و منع توسل به زور حقوقی هستند که توسط ملل متحد تاسیس نشده‌‌اند بلکه مورد تاکید قرار گرفته‌اند.» وزیر پیشین امورخارجه با تاکید براینکه نمی‌توانیم ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را آغاز تاریخ قلمداد کنیم، عنوان کرد:«وقتی به تعریف دقیقی از غیرنظامیان در این معرکه برسیم حتماً رعایت حقوق بشردوستانه در این‌باره مهم خواهد بود.»

مهدی ذاکریان نیز با تاکید براینکه بی‌تردید این مخاصمه یک مخاصمه مسلحانه بین‌المللی است و تجاوز مستمر اسرائیل به فلسطین نیز قابل شک نیست، تصریح کرد:«حقوق بین‌الملل بشردوستانه و حقوق بشر هر دو در این منطقه از سوی طرفین مخاصمه نقض شده و می‌شود.» این استاد حقوق بشر همچنین درباره تمایز میان مقاومت و تروریسم نیز تصریح کرد:«معمولاً کشورها در تمامی نظام‌های سیاسی انگ و نسبتی را به معترضان اطلاق می‌کنند. این ویژگی حقوق بشر است. اگر دنبال حقوق ملت خود و حقوق بشر باشید و به دنبال قانون و حاکمیت قانون باشید به شما نسبت‌هایی وارد می‌شود؛ مانند وکلایی که پرونده‌های حقوق بشری دارند یا دانشجویانی که در حوزه حقوق بشر فعال هستند. این مسئله در کشور ما و همه کشورها وجود دارد. طبعاً اگر کشوری وضعیت اشغال را آغاز و ادامه دهد، از واژه‌های تندتری مانند ترور استفاده می‌کند اما واقعیت آن است که ملتی در سرزمین خود خواهان رهایی سرزمینش و تعیین سرنوشتش است.» او تاکید کرد:«تا وقتی که این ملت شیوه‌های صحیح مبارزه را پیش می‌برد نمی‌توانیم از تروریسم نام ببریم. به‌عنوان مثال اگر تنها اهداف نظامی مورد هدف قرار می‌گیرند و فعالیت برای مبارزه باشد، مشروع و مقبول است و نمی‌توانیم چنین گروهی را تروریستی بدانیم.»

سیدقاسم زمانی نیز درباره ماهیت این مخاصمه اظهار کرد:«این مخاصمه مسلحانه یک مخاصمه مسلحانه بین‌المللی است. فلسطین سرزمینی اشغالی است. حماس جنبش مقاومت اسلامی، حق مقاومت در برابر اشغالگران را دارد. برای همین دست به سلاح شده است. این مخاصمه غیربین‌المللی نیست که بخشی از مردم علیه دولت خود به پاخیزند، ‌کنترل بخشی از کشور را به دست گیرند و سازمان‌دهی داشته باشند. این یک مخاصمه بین‌المللی در راستای پایان بخشیدن به اشغال سرزمین مادری است. در این راستا حق مقاومت برای مردم فلسطین وجود دارد. حماس نیز به عنوان بخشی از جامعه فلسطینی می‌تواند به اعمال این حق بپردازد.» او افزود:«اما یادمان باشد که اعمال حق مقاومت متضمن حمله به نیروهای نظامی رژیم اشغالگر قدس نیست. در مقابل قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه طرفین متخاصم یعنی حماس و رژیم اشغالگر قدس از موقعیتی برابر برخوردارند و هر دو باید این قواعد را رعایت کنند. هیچ‌یک معاف از رعایت این قواعد نیستند. تمام نیروهای متخاصم اعم از اینکه دست به تجاوز مسلحانه زده باشند یا در حال دفاع مشروع باشند یا در حال اعمال حق مقاومت در برابر اشغالگران، باید اصول و قواعد حقوق بین‌الملل بشردوستانه را رعایت کنند.» این استاد حقوق بین‌الملل همچنین خاطرنشان کرد:«دفاع مشروع یک استثنا بر قاعده منع توسل به زور است. استثنا باید به صورت مضیق تفسیر شود. تفسیر موسع از استثنا می‌تواند قلمرو شمول اصل را در معرض خطر قرار دهد. دیوان بین‌المللی دادگستری در رویه خود همواره از دفاع از خود (اصل ۵۱ منشور) تفسیر مضیق به عمل آورده است تا باب توسل به زور توسط دولت‌ها در روابط بین‌المللی فراتر از ماده ۵۱ و نظام امنیت جمعی ملل متحد باز نشود. در واقع دیوان هر توسل به زوری را خارج از این چهارچوب عمل تلافی‌جویانه نظامی و مغایر حقوق بین‌الملل دانسته است.» او اظهار کرد:«براساس کنوانسیون‌های ۱۹۰۷ لاهه،‌ کنوانسیون‌های ۱۹۴۹ ژنو، پروتکل‌های الحاقی ۷۷ و حقوق بین‌الملل عرفی، مردم سرزمین اشغالی حق مقاومت و توسل به زور را دارند اما در نقطه مقابل اشغالگر هم حق توسل به زور دارد. در نظام حقوق بین‌الملل تنها موردی است که توسل به زور و مقابله نظامی با طرفین با یکدیگر مشروع تلقی می‌شود. آنها حق مقاومت خود را اعمال می‌کنند. طرف اشغالگر نیز مسئولیت حفظ نظم و امنیت را در سرزمین اشغالی برعهده دارد. بنابراین اگر حق مقاومت را با مقاومت مشروع که دیوان بین‌المللی دادگستری تلاش می‌کند به دولت‌ها محدود کند خلط کنیم، خطرناک است.»

۳. محور سوم این نشست درباره حقوق نظامیان و غیرنظامیان و نقش دیوان کیفری بین‌المللی در این مخاصمه بود.

محمدجواد ظریف در این باره گفت: «اشغال مستمر ۷۰ساله در یک سرزمین اتفاق افتاده و ۵/۲میلیون نفر زندانی هستند و ۵/۳میلیون نفر در کرانه باختری، از همه طرف توسط تحت یک سیستم آپارتاید زندگی می‌کنند. اصل این اقدامات و آپارتاید نقض حقوق بشر است، بقیه موضوعات را کنار بگذارید. اینکه براساس قاعده آیین دادرسی کسی را به دادگاه می‌برند یا بدون قاعده، ارتباطی با نقض اولیه حقوق بشر - کرامت انسانی - ندارد. کرامت انسانی با آپارتاید نقض شده است. مردم فلسطین یا در زندان‌های غزه هستند یا در سیستم آپارتاید کرانه باختری. این یک واقعیت و نقض دائمی حقوق بشر است.» او با بیان اینکه دبیرکل سازمان ملل متحد در ابتدا نمی‌خواست اسرائیل را محکوم کند، افزود: «اما فشارها بر او زیاد شد. در روزهای اول توئیت زدم و به او گفتم «شرم بر سازمان ملل» ولی آنقدر وحشی‌گری و نقض حقوق بین‌الملل مبرهن شده که دبیرکل اینگونه موضع می‌گیرد. در حال حاضر اگر این پنج شش عضو غربی مانع نشوند، خواهید دید چه شرایطی به وجود می‌آید. میزان نقض حقوق بشردوستانه در حدی است که جنایت جنگی است، به دلیل آنکه صحبت وزیر دفاع اسرائیل نشان می‌دهد هدف نسل‌کشی است. یعنی هدف و روش مبنی بر از بین بردن مردم فلسطین است. لذا نسل‌کشی اتفاق می‌افتد.» ظریف درباره حق دفاع مشروع تاکید کرد: «اگر این حق را به یک عضو سازمان ملل متحد محدود کنیم، یعنی سوئیس تا ۴ سال قبل حق دفاع مشروع نداشته، بلکه حق استفاده از زور را داشته است. زمان شاه می‌گفتند: «حزب ایران نوین زنده‌باد، یک کمی هم حزب مردم زنده‌باد.» به نظر من می‌شود موضوع «جنایات جنگی» نیز مطرح شود. اگر این کار انجام شود از دو طرف خواهد بود. یعنی احتمالاً ICC دیوان کیفری بین‌المللی چنین تصمیمی خواهد گرفت.»

سیدقاسم زمانی نیز در این مورد گفت: «سیدحسن نصرالله چند روز پیش بیان کرد مبنی بر اینکه «ما و دولت جمهوری اسلامی ایران از حمله حماس اطلاع نداشتیم و غافلگیر شدیم»، ظاهراً این صحبت درست است. واقعاً بدون برنامه دست به این اقدام زدند. اگر حماس می‌دانست که رژیم اشغالگر قدس دنبال آن است که نسخه حماس را در زمین‌های اشغالی بپیچد و آنها را فوق‌العاده تضعیف کند، هیچ‌گاه دست به چنین اقدامی نمی‌زد.» او افزود: «اینکه شهروندان غیرنظامی را به گروگان بگیری، آنها را جابه‌جا کنی و از آنها به‌عنوان سپر انسانی استفاده کنی برای حماس هم قابل پیش‌بینی نبود. برنده این درگیری اسرائیل است و دولت‌های دیگر مانند ایالات متحده آمریکا که منافع خود را دارند. دقیقاً جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب می‌شود ده‌ها بلکه صدها برابر بیشتر از خساراتی است که حماس به اسرائیل طی آن عملیات وارد کرده است. اما یادمان باشد که تناسب محلی از اعراب ندارد. تناسب را در مورد تجاوز مسلحانه و دفاع مشروع مورد استفاده قرار می‌دهند. یکی از ارکان اقدام متقابل، رکن تناسب است. اما جایی که دو طرف درگیری، قواعد بین‌الملل بشردوستانه را نقض می‌کنند کاملاً قابل پیش‌بینی است که طرف قوی‌تر هرچقدر توان دارد را خرج می‌کند.» زمانی با اشاره به نسل‌زدایی گفت: «طبق کنوانسیون ۱۹۴۸ باید بتوان اثبات کرد که یک اقلیت ملی، نژادی، قومی یا مذهبی موجودیتش به‌صورت جزئی یا کامل در معرض خطر قرار گرفته است. بعید نیست با توجه به سوءنیت موجود بتوان این موضوع را اثبات کرد. البته چالش‌هایی هم وجود دارد و ابهاماتی درباره اثبات اتهام نسل‌زدایی مطرح کردند و اینکه بتوان فلسطین را به‌عنوان یک اقلیت در مفهوم این کنوانسیون قلمداد کرد. عده‌ای هم احتمال این اثبات را دور از ذهن نمی‌دانند. اما جنایات جنگی قطعاً در نوارغزه رخ داده و مسئول بسیاری از آنها هم رژیم اشغالگر قدس، اسرائیل است.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی